علت انتخاب نرگس آبیار در آکادمی اسکار

علت انتخاب نرگس آبیار در آکادمی اسکار

فشاری که جنبش سهم خواهی سیاهپوستان در صنعت سرگرمی آمریکا با ابتکار فعالی از این جنبش، “ایپرل رین” April Reign (۱)ــ مدیر “برادوی سیاهBlack Broadway ” ــ از سال ۲۰۱۵ بر آکادمی هنرهای تصاویر متحرک و علوم (آکادمی اسکار) (۲) وارد کرد، با وقایع سال بعد از آن در آمریکا جوش خورد و نهایتا آکادمی اسکار را پس از یکسال بعقب نشینی وادار کرد. ایپرل خالق هشتگ “چه اسکار سفید پوستی” OscarSoWhite شد که خواستار تنوعdiversity  جنسیتی، “نژادی”، “قومی”، مذهبی و هویت های مشابه در اعضای آکادمی و نهایتا توزیع “عادلانه تر” جوایز اسکار بود. هشتگ او بزودی مورد توجه قرار گرفت و رسانه های اصلی آمریکا او را بزیر نورافکن بردند. آکادمی اسکار تا سال بعد در مقابل این فشارها مقاومت کرد اما نهایتا در سال ۲۰۱۶ هنگامیکه جنبش “زندگی سیاهان مهم است”(۳) دست به تحرکاتی خیابانی علیه خشونتهای سیستماتیک پلیس زد تحت فشار مضاعفی قرار گرفت و دست به عقب نشینی زد. از جمله موارد عقب نشینی تغییر ترکیب جنسیت در میان اعضای آکامی شد. سهم زنان تا چهل و شش درصد افزایش یافت که پیش از آن بسیار نازل تر بود. در کنار هویت جنسیتی اعضای آکادمی، سایر هویتهای بیربط به امر آکادمی نیز به تبعیت از سیاست عمومی هویت سازی دولتهای غربی که زیر چتر نسبیت فرهنگی ابراز وجود میکنند به آن اضافه شد. آکادمی پذیرفت که این تغییرات را از سال ۲۰۲۰ به اجرا درآورد. باینترتیب آکادمی اسکار امسال اعضای جدیدی را در کاتگوریهای متفاوت به اعضای خود، که در انتهای دسامبر سال گذشته قریب به ۹۳۰۰ نفر بودند، افزود(۴). ترجمه کاربرد نسبیت فرهنگی در ملحوظ کردن هویت اسلامی در میان اعضای آکامی و تلاقی این سیاست با رابطه خاص آمریکا و جمهوری اسلامی به انتخاب خانم آبیار بعنوان عضوی از آکادمی اسکار منجر شد. به این ترتیب انتخاب آبیار چه آنجا که به تغییر شرایط عضویت در آکامی برمیگردد چه در هویت اسلامی که این تغییر نمایندگی میکند ربطی به توده مردم و فرهنگ مردم در ایران و خارج از آن نداشت و ندارد بلکه انعکاسی از توازن قوا در رابطۀ بالائی هاست.

انعکاس این انتخاب در برخی محافل اپوزیسیون با سردرگمی و ارزیابی های وارونه مواجه شد.  نظری باور دارد که آبیار نمایندۀ “طبقه‌ متوسط ‌ملی ـ اسلامی” است. این دید انتخاب آبیار را ناشی از گرایش فرهنگی “طبقه متوسطی” ما “ملی اسلامی” تلقی کرده نهاد آکادمی اسکار، که جزئی از استبلیشمنت آمریکا است را همراه با جمهوری اسلامی تبرئه میکند. در عوض ما “طبقه متوسط ملی ـ اسلامی” مقصر شناخته میشویم. گوئی مائی که در همان ایران با ستلایت از فرهنگ اسلامی گریزانیم کشته مرده تولیدات فرهنگی جمهوری اسلامی هستیم و آکادمی طفلک اسکار نیز این گرایش “فرهنگی” ما را “محترم” شناخته حاج خانم آبیار را بنمایندگی از “فرهنگ ما” در میان اعضایش گنجانده است. این دید ضمن تایید سیاست در اصل نژادپرستانه نسبیت فرهنگی اعتبار بیجائی به حکام مرتجع ایران در نمایندگی فرهنگ مردم میدهد. اعتباری که حتی ابروی قلم بدستان جمهوری اسلامی را در شگفت زدگی بالا میاورد.

انتخاب نرگس آبیار نتیجه کاربرد سیاست سازشکاری غرب با اسلام سیاسی در مورد مشخص جمهوری اسلامی بود.

 ***

منابع:

۱ هافینگتون پست

۲ ویکی پدیا

۳ زندگی سیاهان مهم است

۴ سایت ددلاین