بحران اقتصادی-اجتماعی وخطر جنگ داخلی در آمریکا

بحران اقتصادی-اجتماعی وخطر جنگ داخلی در آمریکا

مقدمه و معضل حل نشده جنگ داخلی۱۸۶۱-۱۸۶۵ امریکا

جنگ داخلی ۱۸۶۱ آمریکا که بظاهر برای آزاد کردن سیاهان برده بود(اما در واقع آزاد کردن نیروی کار برای سرمایه) اما با توافق دولت مرکزی وخود شخص لینکلن وبعدها حامیان ضد برده داری حزب جمهوری خواه ؛ عملا برده داری در جنوب بطرز وحشیانه ای بر علیه سیاهان با کشتار وبی حقوقی کامل ادامه یافت. سیاهان تا سالهای اواخر دهه ۱۹۶۰ که با مبارزه ضد برده داری برهبری مارتین لوتر کینگ بپایان رسید عملا انسان بحساب نمیامدند و وجان ومال وزندگی آنان طعمه جنایات حاکمین سفید پوست برای منافع نژاد پرستانه وضد انسانی آنان بود. در یک کلام جنگ داخلی که قرار بود برده داری را در آمریکا ملغی کند عملا در آمریکا تا سال ۱۹۶۸ بطرق دیگری بر قرار بود وفقط با مبارزه در خیابان جنبش بر علیه بردگی سیاهان برهبری مارتین لوتر کینگ برده داری قدیم بپایان رسید

ادامه نژاد پرستی وانسان ستیزی نظام سرمایه

آنچه مسلم است نژاد پرستی وبرده گی سیاهان وهر نوع ستم وانسان ستیزی ریشه در اقتصاد دارد.قبل از هر چیز یک معضل اقتصادی اجتماعی است. نژاد پرستی وهرنوع انسان ستیزی مادام که نظام طبقاتی وسرمایه داری وجود دارد نمیتواند منحل شود. نظام سرمایه داری یک نظام طبقاتی وضد آزادی وبرابری انسان در جامعه است. این نظام نمیتواند بطور ریشه ای با نژاد پرستی ونابرابری انسانها مبارزه کنند. نابرابری ونژاد پرستی وانسان ستیزی در جوامع طبقاتی وسرمایه داری تولید وباز تولید میشود

ادامه نژاد پرستی وانسان ستیزی در جامعه آمریکا و تهدید خطر جنگ داخلی

آنچه مسلم است جنگ داخلی ۱۸۶۱ ومبارزه سیاهان بر علیه نژاد پرستی مطلق ونسبی برده داری در آمریکا هرگز پایان نیافت. اگر چه سیاهان بظاهر آزاد شدند اما نژاد پرستی وانسان ستیزی بخصوص بر علیه اکثریت سیاهان بقوت خود باقی ماند. انتخاب اوباما بعنوان یک سیاهپوست رییس جمهور عملا انتخاب هیئت حاکمه آمریکا برای گول زدن وسرپوش گذاشتند معضل بردگی نوین سیاهان وتخفیف دادن مبارزه سیاهان بر علیه نژاد پرستی در جامعه بود. اما انتخاب اوباما نه تنها نتوانست معضل بحران ساختاری اقتصادی – اجتماعی جامعه آمریکا را بر طرف کند بلکه این تضاد را هر چه بیشتر عریانتر کرد. جامعه ومردمی که از انتخاب اوباما عملا حاجتی نگرفته بودند این بار جناح فوق راست هیئت حاکمه آمریکا با کاندیداتوری وانتخاب یک کاندیدای فاشیست وارد مبارزه طبقاتی وسرکوب دستاوردهای تاکنونی سیاهان ومردم در جامعه شد.

از بدو انتخاب ترامپ فاشیستُ ؛تمام دستاوردهای مدنی وتاریخی بر علیه نژاد پرستی وانسان ستیزی وحقوق انسانی عملا توسط دولت ترامپ به چالش کشیده شد وزیر پا نهاده شد. . مردم به چشم خود مشاهده کردند که دستاوردهای انسانی آنان چقدر زود وراحت توسط یک رییس جمهور فاشیست میتواند بخطر بیفتد ونابود شود. این قوانین موجود چقدر شکننده اند. جناح دمکرات هیئت حاکمه که صدها سال دست در دست حاکمان بر علیه منافع مردم وسیاهان دست اندر کار بودند برای حفظ این نظام واستمرار سلطه ضد انسانی آنان مردم را تشویق میکنند که باید به دوران قبل از ترامپ رجعت کنیم. دورانی که با عث شد تا ترامپ بتواند از نارضایتی مردم خودراناجی مردم جا بزند وبقدرت برسد.

مبارزه طبقاتی وخطر جنگ داخلی

در نبود یک حزب کمونیستی کارگری در جامعه آمریکا ؛ مبارزات مردم که این روزها بخاطر وببهانه شکنجه وکشتن علنی در خیابان یک سیاهپوست توسط پلیس جنایتکار وسرکوبگر حاکمان سرمایه آمریکا به اوج خود رسیده میرود تا کل نظام را بچالش بگیرد.
جناح ترامپ وجمهوری خواهان آمریکا در صدد سرکوب این جنبش در خیابانها هستند. با ارتش به خیابانها آمده تا هر چه زودتر حکومت نظامی را بر قرار سازند ومردم را به خانه هایشان بفرستند وامنیت سرمایه را بر قرار سازند. در مقابل جناح حزب دمکرات هیئت حاکمه در صددند که خودرا طرفدار مردم وخواسته های ضد نژاد پرستانه مردم جا بزنند. دارند برای قتل یک سیاهپوست اشک تمساح میریزند. در حالیکه در سال هزاران سیاهپوست توسط همین پلیس شکنجه وترور میشوند وهزاران سفید ومهاجر ورنگین پوست تحت ریاست همین دمکراتها در آمریکا از حقوق انسانی خود بر خوردار نبودند.
بخاطر مبارزات مردم از پایین عملا اختلافات سیاسی حاکمان دوحزب به اوج خود رسیده وعملا کل حکومت ودستگاه سرکوب را برای یک راه حل نهایی به بن بست کشانده.
تمام این معضلات بالایی ها ومبارزات پایینی ها بخاطر بحران لاعلاج اقتصای-اجتماعی جامعه آمریکا است. دهها میلیون گرسنه وبیکار ونزدیک به ۱۰۰ میلیون بدون بیمه درمانی وانسان ستیزی ونژاد پرستی علنی دولت ترامپ هم باعث شده که این بار خود مردم آزاده برای گرفتن حق خود به خیابانها رانده شوند. در حالیکه دمکراتها سعی دارند مردم را به صندوقهای رای وانتخابات بکشانند وآنان را خاموش کنند تا ازاین مبارزه برای قدرت خود در بالا استفاده کنند
اگر حزب کمونیستی-کارگری در آمریکا وجود داشت وسازماندهی شده بود میتوانست براحتی نارضایتی مردم را در جامعه کانالیزه کند وآنرا براحتی به جنبش عظیم طبقه کارگر آمریکا وصل کند که این روزها زیر فشار سرمایه نمیتواند از نظر اقتصادی کمر راست کند ودهها میلیون گرسنه وبیکار را متحمل میشود. اگر چنین حزبی وجود داشت میتوانست جامعه را به جامعه ای شورایی تبدیل کند وآزادی وبرابری وجامعه سوسیالیستی را برقرار سازد.
در نبود چنین حزبی وتا تشکیل وقدرت گیری این حزب واختلاف لاینحل دوحزب حاکم میتواند جامعه آمریکا را با خطر جنگ داخلی مواجه کند. مردمی که در خیابانها میخواهند حقشان را وصول کنند ودیگر به حاکمین اعتقادی ندارند ممکن است توسط دستجات فاشیستی حزب جمهوریخواه وترامپ مورد حمله قرار گیرند . چون هیئت حاکمه آمریکا نمیتواند چنین مبارزه دادخواهانه را در در دراز مدت وحتی میان مدت تحمل کند. مبارزات مردم باید سرکوب شود. این سرکوب هم توسط مردم بپاخاسته در خیابان پاسخ داده خواهد شد واین خود در نبود یک رهبری کمونیستی-کارگری میتواند به یک جنگ داخلی تمام عیار در جامعه آمریکا مبدل شود.
طبقه کارگر آمریکا باید با تشکل وحزبیت بتواند این مبارزات را در این برهه بزیر پرچم خود بکشاند این تنها راه پیروزی وبرون رفت از این نظام واستثمار ونزاد پرستی وانسان ستیزی در جامعه است.
امروز مردم مبارز وطبقه کرگر جهانی در اقصا نقاط جهان برای همراهی وهمگامی مبارزات مردم آمریکا به خیابانها آمده اند. آمریکا یکبار دیگر مانند ۱۷۷۸ نوید دهند انقلابات اجتماعی برای کل اروپا وجهان خواهد بود. امروز دیگر ۱۷۷۸ نیست اینترنت ومیدیای اجتماعی میتواند انقلاب آمریکا را در عرض چند روز به کل جهان سرایت دهد. این جرقه میتواند کل جهان را مانند حریقی کل بساط استثمار -نژاد پرستی وانسان ستیزی را در همه جهان بسوزاند وپایان دهد.
۶/۶ ۲۰۲۰