وقتی که هوای دل این شهر گرفته است‎

وقتی که هوای دل این شهر گرفته است‎


هم یار کسی حال کسی جان کسی باش
همصحبت کس ساز کسی آن کسی باش
در سیل و تلاطم و غم رفتن بسیار
همراه کسی باش و خواهان کسی باش
وقتی که هوای دل این شهر گرفته است…
یک پنجرهء باز فضای دل آسان کسی باش
یک شبنم روشن تر باران به لب صبح
یک غُنچه شکوفه تب جانان کسی باش
پرواز بکن با دو کت چک چک پرواز کبوتر
بالاتر از این بام برو صولت سامان کسی باش
تنهائی و عزلت نتواند که بسازد
با جمع تو همفکر و تابان کسی باش
من منتظر آمدنت بودم و هستم که بدانی
قصدی کن و مهمان کسی نان کسی باش
چرخ ارچه برآورد صدا از همه عالم نشنیدی
اخگر تو شتاب دل آرام و همسان کسی باش
نوید اخگر
۳ ماه می سال ۲۰۲۰ میلادی سوئد استکهلم
غزل شماره ۵۴