سیر مبارزات زنان ایران در دهه ی ۵٠ شمسی

نقش زنان ایرانی در تولید اجتماعی به خصوص بعد از گسترش روابط تولید سرمایه‌داری، آن طور که باید و شاید دیده نشده و مورد بررسی قرار نگرفته است و با آنکه نقشی بس مهم در تولید اجتماعی داشته اند، از ارزشهایی که بوجود آوردهاند، سهمی نداشته و با انواع تبعیضها و نابرابری‌ها زندگی کرده اند. اما همواره زنانی این شرایط را برنتافته و بر آن شوریده و به سهم خود گامی در جهت بهبود شرایط زندگی خود و همه ی زنان و جامعه خود برداشته اند.تاریخ مبارزات زنان در ایران فراز و نشیب‌های بسیاری را از سرگذرانده است، مبارزاتی که پس از انقلاب مشروطه آشکارتر و مشهودتر شد. در این دوره از تاریخ ایران، زنانی را میبینیم که با از خودگذشتگی برای تغییر شرایط زندگی مردم ایران و به خصوص زنان پا به میدان گذاشته بودند و در عرصه‌های بسیار از جمله آموزش، فرهنگ، مسایل اجتماعی و سیاسی فعالیت میکردند: زنان مسلحی که در مجلس اول خواستار مقاومت مجلس در برابر اولتیماتوم روسیه شدند، آنان که در تبریز با لباس مردانه از شهر دفاع کردند؛ زنانی که زیورآلات خود را فروختند تا اولین بانک ایرانی تشکیل شود؛ کسانی که برای آموزش زنان و دختران پا به میدان گذاشتند و مدارس دخترانه را تشکیل دادند؛ زنانی که خواهان کشف حجاب بودند (البته قبل از کشف حجاب اجباری رضاخان و طرفه این که به دستور خود رضاخان سرکوب شدند)؛ زنانی که سازمانهای مخفی یا علنی خود را تشکیل داده و اولین نشریات زنان را در ایران منتشر کردند؛ زنانی که در سازمان‌های سیاسی علیه دیکتاتوری مبارزه کردند، زنان کارگری که در دهه بیست شمسی و پس از آن، در صف اول برخی از اعتصابات و تظاهرات بودند، زنانی که در دهه پنجاه شمسی اسلحه به دست گرفتند و مسلحانه رژیم شاهنشاهی را به مبارزه طلبیدند و … .دهه ۵۰ شمسی، نیز یکی دیگر از دوره های درخشان مبارزات زنان ایران است؛ دوره ای که تاثیر عمیقی بر شرایط زندگی آنان داشت. حضور چشمگیر “زنان چپ” در عرصه مبارزات سیاسی این دهه، به یکی از شاخصه های مبارزات سیاسی این دوره بدل شد. در این سالها “جنبش زنان”به معنای جنبشی با خواست‌های صرفا جنسیتی و رفع انواع تبعیضهای جنسیتی در ایران وجود نداشت؛ اما زنان و مردان آگاه بسیاری که خواهان تغییر شرایط موجود بودند، با مبارزه پیگیر و بی‌امان علیه رژیم پهلوی، در کنار سایر مسایل اجتماعی و سیاسی به مساله زنان و تبعیض علیه آنان نیز توجه داشتند و در کنار اینها، همواره مبارزات خودانگیخته و غیرسازماندهی شده‌ی زنان برای خواسته هایی مثل آب آشامیدنی و همچنین اعتصابات و اعتراضات کارگران زن نیز کم و بیش وجود داشته است.در مورد حضور زنان در مبارزات این دوره و مواضع سازمان‌های چپ در مورد مسایل و نقش زنان در سازمان‌های سیاسی چپ، مطالب زیادی منتشر شده که بسیاری از آنها ارزشمند هستند و برخی نیز مغرضانه. در این نوشته‌ها ضمن بازخوانی تاریخی این دوره، نقدهایی نیز بر سیاست‌ها و مواضع سازمان‌های چپ نسبت به مسایل زنان انجام شده است. بسیاری از این نقدها توسط زنانی انجام شده که خود در این سازمانها فعال بوده اند. مطالبی نیز با عناوینی چون “چرا جنبش چپ در مورد مطالبات زنان شکست خورد” تحت عنوان پایان‌نامه و مقالات تحقیقی منتشر شده است.برخی از این نوشته ها جنبش چریکی در اوایل دهه پنجاه را فاقد “نگاه جنسیتی” می‌داند که “نابرابری جنسیتی در جامعه” را نادیده می‌گرفت جنبشی که در آن “انقلابیون مرد به رفقای زن خود به عنوان انقلابیون فاقد جنسیت مینگریستند نه به عنوان فعالین سیاسی”؛ در برخی دیگر از این نوشته‌ها، “جنبش چپ”، (زنان و مردان چپ) متهم شده اند که عاملی برای عدم رشد “جنبش زنان” بوده اند:“سازمانهای سیاسی چپ در آن سالها نگذاشتند که سازمان‌های مستقل زنان تشکیل شوند”،“سازمانهای سیاسی چپ کورجنس بودند و فرهنگ مردسالارانه ی آن سازمانها اجازه رشد به زنان را نمیداد”،به “مسایل خاص زنان بی اعتنا بودند”،“از مبارزات زنان برای آزادیهایی مانند آزادی پوشش و امثالهم حمایت نکردند”،“فقط به مسایل زنان کارگر، آن هم در بخش صنعت توجه داشتند”،“مردسالاری و نمودهای آن را مورد توجه قرار ندادند”،“اگر ما (زنان) از مسایل فمینیستی آگاهی نداشتیم به این دلیل بوده که سازمانهای سیاسی چپ متون فمینیستی را ترجمه نمیکردند” (به نقل از مصاحبه شفاهی)،و…با خواندن این گونه مطالب و نظرات، پرسشهایی از این دست مطرح میشود:• آیا واقعا نیروهای چپ در آن سالها به مسایل زنان، بی‌توجه بوده‌اند؟• آیا فعالان جنبش چپ به تبعیض‌ها و محدودیتهایی که علیه زنان اعمال می‌شده”بی‌اعتنا بوده و از آن خبر نداشته اند؟• این سازمانها و تشکلها که به عنوان چپ شناخته میشدند در رابطه با مسائل زنان، چه مواضعی داشتند؟• عملکرد سازمان‌های چپ زنان که در این سال‌ها تشکیل شدند تا چه اندازه در پیشبرد مبارزات زنان تاثیرگذار بوده است؟• …بررسی تاریخی مبارزات اجتماعی در ایران در این سالها و تاثیر آن در پیشرفت جنبش زنان و دست‌آوردهای آن برای ارتقای سطح مبارزات زنان ایران بسیار ضروری است. هر چند که برای داشتن نقدی واقعبینانه و دقیق‌تر، باید کل عملکرد این سازمانها مورد بررسی قرار گیرد که امکانش در این مجموعه وجود ندارد. بسیاری از اعضا و هواداران این سازمانها در دوره ی سرکوب دهه شصت در زندانها اعدام شده اند. بسیاری از این سازمانها به دلیل اشتباهات و خطاهایی که در نظریه و عمل داشتند و صد البته به دلیل سرکوب بیرحمانه، اکنون دیگر حتا وجود خارجی ندارند و برخی از آنان نیز فقط در خارج از کشور فعالیت دارند. در این مجموعه سعی شده است با مطالعه و بررسی اسناد و مدارک باقی مانده از آن دوران، عملکرد این سازمانها در رابطه با مسایل زنان و دستاورد مبارزات زنان چپ مورد توجه قرار گیرد و از این رهگذر مشخص شود که چه اندازه این نقدها واقع‌بینانه و منطقی اند.فایل پی دی اف کتاب را می توانید از اینجا دانلود کنید:https://drive.google.com/file/d/1vwST1cHOt_47s9FdiyG_CC9S4j85ChUY/view?usp=sharing