فراخوان به “خودی”ها برای پیوستن به صفوف کومه له دربارۀ اظهارات اخیر رفیق ابراهیم علیزاده(۳)

ضمن ابراز همدردی و تسلیت به خانواده و بازماندگان کشته شدگان بر اثر بیماری کرونا و امید به غلبۀ بشریت بر این ابزار کشتار جمعی، قسمت سوم نوشته زیر را انتشار می دهم.

************

فراخوان به “خودی”ها برای پیوستن به صفوف کومه له

دربارۀ اظهارات اخیر رفیق ابراهیم علیزاده

(۳)

رفیق ابراهیم علیزاده پس از فراخوان خود به طیف ناسیونالیست و نادمین از کمونیسم به پیوستن به کومه له که در طی سخنرانی خود در مراسم گرامیداشت روز کومه له برگزار شده در ۲۵بهمن ماه در مقر مرکزی کومه له در کردستان عراق آنرا اعلان نمود، سخنانی هم خطاب به احزاب سیاسی در کردستان ایراد نمودند.

 ایشان در این باره گفتند:

“ما در همۀ کنگره هایمان، تقریباً بدون استثنا در همۀ کنگره هایمان، یکی از تصمیمات بسیار مهم ما چگونگی تنظیم ارتباط خودمان با همۀ احزاب سیاسی فعال در کردستان بوده است، همه شان، و بر سر این، قطعنامۀ روشن و شفاف داده ایم. بنابراین اگر کسی می خواهد بداند موضع ما چیست به آن قطعنامه ها مراجعه کند همه خیلی روشن اند. اما در اینجا من نمی خواهم به جزئیات این موضوع بپردازم. چند مسئلۀ مهم وجود دارد. یکی این است که احزاب سیاسی کردستان نباید بگذارند که دولت مرکزی بتواند از تمایزات سیاسی و طبقاتی مان، از اختلافات سیاسی مان، از همۀ اینها استفاده کند و شکاف های میان ما را زیادتر کند و تفرقۀ زیادتر در میان ما ایجاد کند، نباید به این راه داد. چیزی که می گویم تئوری نیست، نظریه نیست، آرزویی اخلاقی نیست که بخواهم بیان کنم، همین سال گذشته و یکی دو سال اخیر روی داد، در این یکی دو سال تلاش های جمهوری اسلامی برای اینکه چنین تفرقه و دو دستگی ای ایجاد کند و از آن بهره برداری کند روی داد. نباید گذاشت.”

در اینجا نیز رفیق ابراهیم متأسفانه حاضر نیست اصلی ترین موضوع مورد نظر در سخنان خود که همانا موضوع “مذاکره” با رژیم اسلامی است را به روشنی بیان بدارد. با ایما و اشاره به ضرورت جلوگیری از ایجاد تفرقه میان احزاب توسط رژیم اسلامی تأکید می کند بدون اینکه نشان دهد چه چیزی می تواند سبب آن تفرقه باشد. کسی که از آن موضوع به خوبی مطلع نباشد نمی داند رفیق ابراهیم از چه چیزی دارد صحبت می کند.

می دانیم که جنگ، مذاکره و دیپلماسی، تاریخاً وجه مشترک ماهیت عملی احزاب ناسیونالیست در تمامی بخش های کردستان در قبال حکومت های مرکزی متبوعه بوده است. این تبیین، در اسناد کنگره ها و در ادبیات و مواضع کومه له در این زمینه، بکار برده شده است. احزاب ناسیونالیست بنا به ماهیت خود نه تنها هیچ اتکای واقعی به نیروی مبارزاتی مردم ندارند، بلکه در تقابل با منافع واقعی آنان، و چشم انتظار دخالت قدرت های خارجی بوده و هستند. تمام تلاش آنان فقط برای سهیم شدن در قدرت سیاسی و حاکمیت بر مردم است. بنابراین “مذاکره” با رژیم اسلامی بخش جدایی ناپذیری از سیاست و اعمال احزاب ناسیونالیستی است و خود نیز همواره به این امر معترفند، چه بسا خون رهبران شان هم در این راه ریخته شده است! در این میان روشن است که همیشه رژیم جمهوری اسلامی بوده است که بیشترین “استفاده” را از حربۀ مذاکره با احزاب سیاسی در کردستان، برده است. پس هر چند که همواره بایستی به طور صریح و علنی فشار سیاسی و اجتماعی لازم را به منظور “بالابردن هزینۀ” مذاکره برای این احزاب، بکار گرفت، اما این را هم باید دانست که این احزاب از یک چنین سیاستی دست بردار نیستند. امری که فشار مذکور را تکمیل و آنرا به سیاستی قابل اعتماد برای مردم تبدیل می کند، همانا افشاگری و نقد روشن علیه این احزاب، متعاقب هر گونه تلاش و یا انجام نشست و مذاکرات از سوی ایشان با رژیم است.

آنگونه که در بالا آمده است رفیق ابراهیم در ابتدا به وجود قطعنامۀ روشن و شفاف مصوب در کنگره های کومه له در خصوص تنظیم روابط با احزاب سیاسی در کردستان اشاره دارد و همین را هم مبنای ادامۀ سخنان خود قرار می دهد. بایستی به ایشان گفت که مشکل اصلی دراین بین، نه کمبود قطعنامه و مصوبۀ روشن، بلکه این است که همین قطعنامه های روشن و شفاف، توسط خودِ رهبری امروز کومه له زیر پا نهاده شده، آنها را مورد تفسیر دلبخواهی خود قرار داده و یا به تکمیلی مورد رعایت قرار نمی دهند.

یکی از بروزات چنین رویکردی، اتفاقاً در خصوص چگونگی تنظیم روابط و امر همکاری با احزاب ناسیونالیستی در کردستان است. کسی که با سیاست های کومه له آشنایی داشته باشد می داند که بنا به دلایلی روشن، کومه له امر روابط و یا همکاری با احزاب مزبور را با حفظ اصول و پرنسیپ های ناظر بر این امر در دستور داشته است. این روابط و همکاری ها مطابق با همان اسناد مصوب کنگره ها، بایستی معین و مشروط باشد. در غیر اینصورت عملاً تبدیل شدن به دنباله روی از این احزاب و یا همسو بودن با آنان، روی خواهد داد.

به عنوان نمونه، همین یکی دو سال قبل بود که در همان مکان و تریبونی که امروز رفیق ابراهیم سخنان خود را به مناسبت روز کومه له ارائه کردند، عضو هم کمیته ای رفیق ابراهیم در رهبری کومه له در سخنان خود به همین مناسبت و هنگام پرداختن به موضع گیری های لازم در قبال عدم شرکت کومه له در “مرکز همکاری احزاب کردستان ایران” که بحثی است در چهارچوب “اتحادعمل های پایدار” با این احزاب؛ گفتند که عدم شرکت کومه له در آن مرکز به دلیل وجود اختلافات استراتژیک کومه له با آن احزاب و جریانات نیست. ایشان در این راستا توضیحاتی هم ارائه نمودند و در این باره مشکلاتی همچون عدم هماهنگی و آماده کاری های لازم از سوی احزاب برای تشکیل چنین مرکزی را به عنوان دلیل عدم شرکت کومه له در آن مرکز همکاری دانستند. چنین موضعی از سوی عضو رهبری کومه له، کاملاً در مخالفت و تضاد با سیاست و مواضع رسمی کومه له که در کنگره های آن مورد تصویب قرار گرفته است (و رفیق ابراهیم به آن اشاره دارد) بود.

در یک سیستم مسئولیت پذیر، مثلاً هنگامی که از سوی دستگاه و یا نهاد رهبری یک دولت و یا حزبی، مواضعی خلاف مصوبات و یا قوانین و سیاست های رسمی، به عنوان سیاست و موضع رسمی اینان روبه جامعه معرفی می شود، بایستی از سوی همان نهاد و دستگاه و در راستای ارزش گذاری بر موجودیت و مصوبات و قوانین خود، توضیحات و اصلاحیۀ لازم در خصوص آن تخلف رو به جامعه ارائه شود. در غیر اینصورت ادعای رعایت و ارزش گذاری بر آن سیاست و قوانین، کذایی خواهد بود.

 موضع گیری فوق الذکر از سوی عضو رهبری کومه له در آن مراسم، نه تنها با هیچ توضیح و یا اصلاحیه ای از سوی هیأت این نهاد و کمیتۀ رهبری کومه له روبرو نشد، بلکه برعکس در ابعاد وسیعتری یعنی از طریق شبکۀ تلویزیونی کومه له هم انتشار یافت! چنین اقدامی گذاشتن مهر تأیید و یا تمایل به آن سخنان و مواضع محسوب می شد. چنین بود که آن موضع گیریِ مخالف با مصوبات و قطعنامه های روشن و شفاف کومه له توسط خودِ رهبری کومه له، با انتقادات و اعتراضات در صفوف تشکیلات خصوصاً از سوی فعالین و هواداران کومه له و حزب کمونیست در داخل کشور روبرو گردید.

رفیق ابراهیم از وجود قطعنامه و سند روشن، سخن می گوید. در کنگرۀ اخیر کومه له یعنی کنگره ۱۷ برگزار شده در تابستان سال ۱۳۹۶ خطوط عمدۀ سیاست کومه له در مورد همکاری و تنظیم مناسبات با احزاب سیاسی در کردستان که در کنگره های قبلی نیز مورد تأکید و تصویب قرار گرفته اند، تدقیق شده است. همزمان یک بار دیگر موانع موجود بر سر راه پیشبرد این سیاست یعنی وجود استراتژی های متفاوت، به روشنی مورد تأکید قرار گرفته است. در این باره در سند مصوب کنگره ۱۷ کومه له آمده است:

” اگر چه احزاب سیاسی برنامه های متفاوتی در پاسخ به ستمگری ملی در کردستان دارند، با اینحال متفاوت بودن برنامه آنها در این مورد، به خودی خود مانعی در راه همکاری برعلیه جمهوری اسلامی ایجاد نمی کند، اما استراتژی سیاسی متفاوت و در واقع مسیر متفاوتی که آنها برای تحقق برنامۀ خود در پیش گرفته اند، نه تنها شکل گرفتن اتحاد عمل پایدار و یا قرار گرفتن در زیر چتر یک پلاتفرم سیاسی واحد با این احزاب را با موانعی جدی و غیر قابل عبور روبرو خواهد کرد، بلکه همکاری های موردی را نیز مشروط می سازد. (تأکید از من است).

پس چرا رفیق ابراهیم اظهارات مغایر و متضاد با این قطعنامه و سند روشن را از سوی رفیق هم جناحی و هم کمیته ای خود می پذیرد و آنرا هم از تلویزیون کومه له انتشار می دهد؟! کافی است یک چنین نظر راست روانه و انحرافی در یکی از کنگره های کومه له که رفیق ابراهیم آنگونه که در قسمت دوم این نوشته به آن پرداخته شده است، “اختلاف نظر را مانع نمی داند” و از کنگره به عنوان محل شفافیت دادن به عمل نام می برد”؛ به نظر اکثریت تبدیل شود تا “دمار از روزگار” مابقی مصوبات و اسناد روشن و شفاف کومه له درآید!! چنانچه مقاومت ها در برابر جناح راست در رهبری کومه له نمی بود، رفقایی از همین رهبری خود را حاضر کرده بودند که به مرکز همکاری احزاب کردستان ایران بپیوندند!!

نمونۀ دیگر نقض مصوبات کومه له توسط رهبری امروز کومه له، در زمینۀ مذاکره با رژیم اسلامی است. هر چند رفیق ابراهیم در سخنرانی خود آگاهانه از بکارگیری عبارت مذاکره و تصریح بر آن در بیان خود، ابا دارند اما گفتند که تلاش های رژیم مبنی بر ایجاد تفرقه در میان احزاب سیاسی در کردستان و بهره برداری از آن طی همین یکی دوسال اخیر روی داده است. اشارۀ ایشان به انجام نشست مذاکراتی مأمورین رژیم اسلامی با نمایندگان مرکز موسوم به همکاری میان احزاب کردستان ایران متشکل از هر دو جناح حزب دمکرات کردستان و هر دو جناح سازمان زحمتکشان در تیرماه سال جاری یعنی هشت ماه قبل در کشور نروژ است.

می دانیم که در تیرماه سال جاری نشستی میان رژیم اسلامی و چهار جریان سیاسی مذکور درکشور نروژ صورت گرفت. متعاقب انتشار خبر آن نشست در شبکه های اجتماعی، معدودی از رفقای رهبری کومه له از جمله رفیق ابراهیم علیزاده مجبور شدند طی مصاحبه هایی از وجود پروسۀ یک سال و نیمه مربوط به شکل گیری آن نشست و مذاکره با رژیم که خودشان نیز در آن پروسه قرار داشته اند خبر بدهند. بر اساس آن اظهارات: رهبری امروز کومه له دو نشست را با طرف میانجی گر مذاکره انجام می دهد، بر شروط لازم برای انجام مذاکره با رژیم اسلامی تأکید می کنند، طرف میانجی گرهم پیغام این جلساتشان با آنها و دیگر احزاب را به جمهوری اسلامی می رسانند، در ادامه طرف میانجی گر به سراغ آنها نیامده و رهبری کومه له عملاً از آن پروسه کنار نهاده می شوند. نهاد دلال مربوطه، همزمان طرح و پروژۀ خود را با احزاب ناسیونالیست در کردستان ادامه می دهد و سرانجام به برگزاری ملاقات و جلسۀ مذاکرۀ این احزاب با رژیم اسلامی منجرمی شود. بر اساس اظهارات رفیق ابراهیم در مصاحبه ای با تلویزیون “رووداو”، صحبت هایی هم میان آن احزاب و کومه له در خصوص این موضوع انجام شده است. کل این پروسۀ یک سال و نیمه، بطور مخفیانه انجام می شود!

در شرایط سیاسی و اجتماعی و مبارزاتی امروز جامعۀ ایران و موقعیت رژیم اسلامی، هرگونه مذاکره از سوی اپوزیسیون با رژیم جمهوری اسلامی در خدمت تقویت این رژیم خواهد بود. بنابراین سیاست اصولی در قبال مذاکره، نه ترویج اصول و شروط برای مذاکره، نه تفکیک قائل شدن در سطوح مذاکره و مشروعیت دادن به آن؛ بلکه محکوم نمودن صریح آن، افشای سیاست، اهداف و عملکردهای ضدمردمی هر دو طرف درگیر در مذاکره و نیز تشدید مبارزه برای سرنگونی حکومت اسلامی است.

اما تا آنجایی که به اصول ناظر بر امر مذاکره هم مربوط است بایستی گفت که اصل شناخته شده و مصوب کومه له در خصوص مذاکره، علنی بودن آن است. مذاکره هم یک پروسه است. بنابراین کل این پروسه، بایستی علنی باشد. اگر کسی واقعاً به اصل علنی بودن مذاکره پایبند است و آنرا به عنوان یک پرنسیپ می پذیرد، با هیچ عذر و بهانه ای جایز نیست بخش مهمی از یک چنین پروسه ای که در واقع مربوط به مقدمات شکل گیری یک مذاکره و طرفین درگیر در آن است را مخفی نگه دارد. متأسفانه رهبری امروز کومه له با مخفی نگه داشتن پروسۀ شکل گیری “مذاکرۀ” اخیر رژیم با احزاب ناسیونالیست در کردستان، اصل علنی بودن مذاکره را نقض و آنرا خدشه دار و پایمال نموده اند و نیز بطور مستقیم کمک مؤثری به انجام آن نشست میان رژیم و احزاب یادشده نموده اند.

رفیق ابراهیم در سخنان اخیر خود در مراسم روز کومه له، بر ضرورت جلوگیری از ایجاد تفرقه میان احزاب توسط رژیم اسلامی تأکید می کند بدون اینکه اسمی هم از مذاکره بیاورند. یکی از دلایلی که امروزه ایشان را وادار به خودسانسوری در این باره نموده است این است که برخورد رهبری کومه له به موضوع به اصطلاح مذاکرۀ اخیر احزاب ناسیونالیست با رژیم اسلامی، کاملاً حساب شده و متمایل و همسو با آنان بوده است. اینان از آنجایی که خود نیز به نوعی “شریک” در پروسۀ شکل گیری مذاکره بوده اند، قادر نبودند به طور صریح و در شرایط سیاسی و مبارزاتی امروز هرگونه مذاکره و گفتگو با رژیم اسلامی و طرفین حاضر در آنرا محکوم نمایند. همۀ تلاش شان این بود که احزاب ناسیونالیستی مذاکره چی-بخوان خیانتکار به منافع مردم کردستان- را از تیغ انتقاد و انزجارعمومی مردم کردستان برهانند. در این میان صرفاً به برشمردن اهداف رژیم در یک چنین مذاکراتی پرداختند، گو اینکه احزاب مزبور در جهت تأمین منافع مردم و یا اتحاد میان اپوزیسیون و یا اینکه خیر، فقط برای وقت گذرانی به نزد “سربازان بدنام امام زمان” شتافته اند! همزمان به طور مکرر به تشریح اصول، شرایط و چگونگی مذاکره با رژیم می پرداختند، و با این حال اعلام می کردند که چنین شروط و شرایطی هم هنوز فراهم نیست. این، تناقض آشکاری بود که رهبری کومه له خود را در آن قرار داده بود، چراکه عدم وجود آن شرایط، خودبخود وارد شدن در پروسۀ مذاکره و یا تلاش برای تدارک شکل گیری آنرا بی معنا خواهد ساخت. رهبری کومه له از ضرورت “اجماع” احزاب در مذاکره با رژیم می گفتند و با زبان بی زبانی گلایه شان این بود که “مذاکره” بدون حضور آنان صورت گرفته است. این رفقا نه تنها رژیم اسلامی و احزاب ناسیونالیست مذاکره چی را به دلیل وارد نمودن ضربه به جنبش مبارزاتی مردم کردستان محکوم نکردند، بلکه تلویحاً برای این احزاب ابراز امیدواری می کردند که بلکه در قبال رژیم خوب عمل کرده باشند، و مجدداً خواستار تحکیم روابط و ماندن در کنار آنان بودند. در یک کلام کار این رفقا، توجیه مذاکره و در نوع خود سبک کردن بارسنگین توطئۀ انجام گرفته علیه جنبش انقلابی مردم کردستان از سوی احزاب ناسیونالیست بود.

در آن موقع، سیاست رسمی رهبری حزب کمونیست ایران به درست در جهت محکومیت نشست احزاب ناسیونالیست با رژیم اسلامی بود و این محکومیت به صراحت در اطلاعیۀ مشترک حزب کمونیست با پنج حزب و سازمان چپ و کمونیست دیگر روبه جامعه بیان شده است. اما رهبری کومه له از آنجایی که امروزه تبعیتی از رهبری حزب کمونیست و سیاست های عمومی حزب در کردستان ندارند و عملاً به تشکیلات شکنی روی آورده اند، این عمل احزاب ناسیونالیست را محکوم نکردند و در واقع به حزب کمونیست و سیاست های آن دهن کجی کردند. با این حال، ایشان با فرصت طلبی خود را هم، سازمان کردستان حزب کمونیست ایران به مردم معرفی می کنند!

رفیق ابراهیم در سخنان اخیر خود در حالی از وقوع تلاش های رژیم طی یکی دو سال اخیر مبنی ایجاد تفرقه در میان احزاب سخن می گوید که این احزاب ناسیونالیست عملاً به عوامل اجرایی آن توطئه و تفرقه ای که مورد نظر رفیق ابراهیم است تبدیل شده اند و به تأمین اهداف رژیم در کردستان خدمت کرده و لطمات خود را بر روند مبارزات جاری در جامعه وارد نموده اند، اما رفیق ابراهیم و رهبری امروز کومه له در قبال اعمال ضدمردمی این احزاب و به اصطلاح خیانتی که به منافع مردم انجام می دهند، چنان سکوت و مماشاتی پیشه کرده اند که در تاریخ کومه له سابقه نداشته است.

فراتر از این، ابعاد این همسویی و یا تسلیم طلبی در قبال احزاب بورژواناسیونالیست و ارتجاعی در کردستان زمانی بیشتر آشکار می شود که رفیق ابراهیم علیزاده در راستای خدمت به این احزاب و توجیه مذاکره و نشست و برخاست شان با رژیم، طی مصاحبه ای به تفکیک سطوح مذاکره پرداخت و گفت اگر مذاکرۀ اینان با رژیم بر سر منافع حزبی باشد جایز است و اگر بر سر حقوق و مطالبات مردم کردستان باشد خیر!! این اظهارات رفیق ابراهیم، نه تنها به نشست مخفیانۀ احزاب ناسیونالیست با رژیم اسلامی در تیرماه سال جاری، مشروعیت دیگری داد، بلکه تمامی نشست و گفتگوهای مخفیانۀ حزب دمکرات کردستان و سازمان زحمتکشان طی سالیان گذشته با مأموران رژیم را هم “تحت عنوان امورات و منافع حزبی”، جایز و مشروع به حساب آورد. کیست که نداند تاریخاً تمامی مذاکرات و گفتگوهای انجام گرفته احزاب و جریانات ناسیونالیستی با دولتها، به نام “ملت کرد” و “مردم کردستان” و منافع و سرنوشت آنان صورت گرفته است. کیست که نداند احزاب ناسیونالیست، تمامی زدوبند و معاملات خود با دولتها را مذاکره و گفتگو به نمایندگی از سوی مردم کردستان نام نهاده اند. کدام یک از آنان، عملاً تفکیکی بر این عرصه قائل بوده اند که اینک رفیق ابراهیم به طراحی آن می پردازد؟ آیا حزب دمکرات حاضر است مذاکرات فعلی و یا قبلی خود با رژیم اسلامی را تحت عنوان “منافع حزبی” به حساب آورد؟ اینان همواره گفته اند که رهبران شان بر سر تحقق مطالبات و خواسته های مردم کردستان بر سر میز مذاکره کشته شده اند! اگر اینان امروزه جرأت گفتن حقایق دربارۀ نشست و زدوبند اخیر خود با رژیم را به مردم ندارند، از بیم انزجار و نفرت بیشتر توده های مردم از سیاست و اعمال سازشکارانۀ اینان است. اینان تجربۀ طنین شعار “مرگ بر سازشکار” را از سوی مردم کردستان علیه خود دارند!

اظهارات رفیق ابراهیم علیزاده در خصوص قائل شدن به یک چنین تفکیکی در مذاکره، در تضاد و تناقض با مصوبات مربوطۀ کنگره ها و مواضع تاکنونی کومه له و حزب کمونیست ایران بود. به عنوان نمونه در سند مصوب کنگره ۱۵ کومه له آمده است:

“اجتناب از هرگونه ارتباط گرفتنی با رژیم، مذاکره با حکومت مرکزی در ارتباط با حقوق و خواستهای مردم کردستان، امری منحصر به هیچ حزب و یا سازمانی نیست. لازم است هرگونه ارتباط جداگانه با دولت مرکزی تحریم شود….

اگر رهبری کومه له در آن پروسۀ شوم شکل گیری مذاکره شرکت نمی کرد و بطور علنی و رسمی نیز تلاش می کردند که حتی المقدور آن احزاب را از رفتن به پای چنین عملی باز بدارند؛ به یقین که تأثیرات قابل توجهی در جامعه کردستان ایجاد می شد. چنین است امر و رسالت کومه له، این است احساس مسئولیت در قبال جامعه. با اتخاذ چنین رویکردی است که می توان ادعای تلاش برای خنثی نمودن توطئه های رژیم، و تأمین حداکثری یکپارچگی و هماهنگی در صفوف مبارزات مردم کردستان علیه رژیم اسلامی را مطرح کرد. پاسخ واقعی به “وحدت طلبی” مردم کردستان از یک چنین مسیرهایی می گذرد نه دیدار و میهمانی های فرمال با این احزاب، سکوت و مماشات در قبال آنها و یا حداکثر نصایح اخلاقی و همزمان ابراز ارادت و خلوص نیت به آنها!

(قبلاً به طور مفصل، نوشته هایی در خصوص مواضع رهبری کومه له در قبال مذاکره و بندوبست اخیر احزاب ناسیونالیست با رژیم اسلامی انتشار داده ام که در آرشیو همین سایت موجودند.)

همانطور که در بالاتر نیز آمده است، بر اساس مصوبات کنگره های کومه له، سیاست همکاری با احزاب ناسیونالیست در کردستان، مشروط و معین است. با توجه به روند رویدادها، و عملکرد واقعی این احزاب، این سیاست ما به جای اینکه همزمان با آگاهگری به موقع در قبال چنین اعمالی، تکمیل گردد و شروط پایه و اساسی کومه له برای این همکاری ها برجسته گردد، متأسفانه مدتهاست که شروط اساسی کومه له پایمال شده و همین به سهم خود موجبات تقویت زمینه های مربوط به انجام اعمالی که در تقابل با منافع مردم کردستان قرار دارد را فراهم آورده است. به عبارت دیگر، کومه له دیگر مانعی بر سر راه اعمال و سیاست های ضدمردمی احزاب ناسیونالیست به حساب نمی آید و این خود برکتی آسمانی برای ارتجاع در کردستان است.

 حال که این احزاب به روشنی شروط و اصول کومه له در این زمینه خصوصاً در قبال مذاکره با رژیم را پایمال نموده و به طور مستقیم به تأمین اهداف رژیم خدمت کرده اند، چگونه است که رهبری امروز کومه له بدون هیچ گونه اشاره ای به تأثیر این عمل ضدمردمی آنان بر روابط فی مابین؛ عملاً به گرمی روابط با آنان مشغولند؟! چنین عملی، نقض اسناد و مصوبات کنگره های کومه له است، یک خودسری تمام عیار محسوب می شود.

یکی از پیش شرط های بارز کومه له برای همکاری با احزاب سیاسی در کردستان که همواره در کنگره ها بر آن نیز به روشنی تأکید شده است عدم توسل به خشونت در قبال یکدیگر و پرهیز از هرگونه مذاکراتی اینچنین و تحریم آن بوده است. این، به این معناست که چنانچه یکی از این شروط، از سوی این احزاب پایمال شد تداوم همکاری و ارتباط جاری با آنان نیز در همان چهارچوب مورد تجدید نظر قرار خواهد گرفت. همچنانکه در مصوبات کومه له آمده است، با به رسمیت شناختن این پیش شرط از سوی آن احزاب است که این بار مباحثی از جمله در زمینه های همکاری با آنان پیش می آید.

در مصوبات کنگرهای۱۲و ۱۵کومه له آمده است:

پیش شرط همکاری با احزاب و گروههای سیاسی فعال در کردستان

در ارتباط با احزاب و گروههای سیاسی فعال در کردستان که خواهان اتحاد عمل و همکاری در سطوح مختلف هستد نکات زیر مبنای سیاست عملی ما در برخورد به این مسئله هستند. گروههای خواهان این همکاری بایستی به روشنی هر گونه توسل به اسلحه از جانب گروههای مسلح دارای اختلاف سیاسی را محکوم کنند و اصل پیشبرد دیالوگ و مبارزه سیاسی متمدنانه را در ارتباط با اختلافات سیاسی ما بین یکدیگر بپذیرند. آزادی های بدون قید و شرط سیاسی در کردستان را به رسمیت بشناسند و آن را به عنوان یکی از ارکان مبارزه سالم سیاسی درعمل رعایت کنند. مذاکره با دشمن بر سر خواستها و مطالبات مردم کردستان نه امریک حزب یا گروه، بلکه امر مردم کردستان است. این گونه تماسهای جداگانه و حزبی بایستی تحریم گردد. چنانچه در شرایط معینی انجام گفتگوها ضروری شود، اصل توافق جمعی در مورد انجام یا عدم انجام آن به رسمیت شناخته شود.بدیهی است که با به رسمیت شناختن این پیش شرط ها اینبار بحث مربوط به استراتژی سیاسی و زمینه های همکاری پیش می آید.” (تأکید از من است).

در سند دیگری مصوب کنگره ۱۵ کومه له ضمن تأکید مجدد بر موارد فوق در خصوص مذاکره آمده است:

“-اجتناب از هرگونه ارتباط گرفتنی با رژیم، مذاکره با حکومت مرکزی در ارتباط حقوق و خواستهای مردم کردستان، امری منحصر به هیچ حزب و یا سازمانی نیست. لازم است هرگونه ارتباط جداگانه با دولت مرکزی تحریم شود. چنانچه در شرایط خاص و معینی مذاکره و گفتگو با دولت ضرورت پیدا کرد، اصل توافق همگانی در مورد قبول و یا رد مذاکره به رسمیت شناخته شود و در صورت انجام چنین مذاکره ای، مکانیسم و روش کلی پیشبرد آن مورد توافق عمومی باشد.”

در ادامۀ این سند و در مبحث “سیاست کومه له در مورد همکاری احزاب سیاسی در کردستان” آمده است:

“دولت مرکزی همواره ابزارهای مختلفی را برای سرکوب و به انحراف کشاندن مقاومت و مبارزۀ مردم کردستان بطور همزمان به کار گرفته است. از جمله: سرکوب مستقیم، توسط لشکرکشی، اعمال خشونت و قهرعریان، بازداشت، شکنجه، زندان و اعدام؛ بهره برداری از شکاف ها و اختلافات احزاب سیاسی در کردستان؛ از محتوا خالی کردن خواست ها و مطالبات مردم کردستان و محدود کردن این خواست ها به چهارچوب تنگ مطالبات محدود فرهنگی با اتکاء به گرایشات سازشکارانه در جامعۀ کردستان؛ دامن زدن به روحیۀ انتظار در میان مردم کردستان با یاری گرفتن از حربۀ مذاکرات یک جانبه با برخی از احزاب و جریان های سیاسی. همکاری و اتحاد عمل نیروهای سیاسی فعال در کردستان بایستی در خدمت خنثی کردن این سیاست ها باشد.” (تأکید از من است).

در ادامه این سند می خوانیم:

همکاری نیروهای سیاسی در هر سطحی که انجام بگیرد لازم است در راستای منافع عمومی کارگران و مردم ستمدیده در سطح ایران و منطقه بوده و در جهت تقویت مبارزات جمعی و مستقیم آنها علیه جمهوری اسلامی، انجام بگیرد.”

و سرانجام در کنگره ۱۷ کومه له نیزیک بار دیگر بر تمامی موارد فوق صحه گذاشته شده است.

باید از رفقای رهبری کومه له پرسید آیا این همه روابط فعلی شما یا در اصل همین سکوت و مماشات شما در قبال احزاب ناسیونالیست، تابحال توانسته است مطابق با سند فوق که خودتان هم از امضاکنندگان آن در کنگره بوده اید، در جهت خنثی کردن طرح و توطئه رژیم خصوصاً در زمینۀ مذاکره باشد؟ برعکس هر چه هست، ریشخند رهبران احزاب ناسیونالیست -این عاملین اجرایی طرح و توطئه های رژیم- به شماست، چرا که گوش آنان به نصایح دوستانۀ شما بدهکار نیست.

مطابق بند فوق از سند مصوب کومه له، آیا رفیق ابراهیم و رهبری کومه له می توانند ادعا کنند که رویکرد فعلی ایشان در قبال احزاب ناسیونالیست خصوصاً در قبال انجام مذاکره با رژیم و اینکه امروزه این احزاب با این کار خود به تأمین اهداف پلید و توطئه های رژیم در کردستان خدمت می کنند؛ در راستای منافع عمومی کارگران و مردم ستمدیده در سطح ایران و منطقه و در جهت تقویت مبارزات جمعی و مستقیم آنها علیه جمهوری اسلامی است؟

پس اگر قرار است رهبری کومه له خود را پیرو مصوبات کنگره های خود عنوان کنند و خودسرانه عملی انجام ندهند، همین که امروز احزاب ناسیونالیست چنین پیش شرط ها و اصول مصوب کومه له را زیر پا نهاده و علیرغم جلسات و نشست های بسیار با آنان و یادآوری صدبارۀ اصول و شروط مذکور به آنان و نیز اعلام همۀ اینها به جامعه، بازهم مشغول پیشبرد پروژۀ مذاکره با رژیم اسلامی هستند؛ بایستی که این اقدام آنان را با صراحت محکوم کنند و تداوم همکاری ها و “عرض ارادت”های خود به آنان را نیز تحت تأثیر لازم قرار دهند.

رهبری کومه له چند ماه قبل، در قبال اطلاعیۀ صادره از سوی کمیتۀ کردستان حزب کمونیست کارگری ایران علیه کومه له، با روحیه ای سکتاریستی و عصبانیت و خشم، کل ائتلاف بوجود آمده میان احزاب چپ و کمونیست در کردستان را یک شبه به بن رساندند و در واقع گریبان خود را از آنان خلاص کردند و لطمۀ جبران ناپذیری بر اتحاد سیاسی و طبقاتی حرکت چپ و کمونیستی در کردستان وارد کردند؛ اما حال می بینیم که در قبال آن توطئه مشترک احزاب ناسیونالیست و رژیم اسلامی علیه منافع و مصالح مردم کردستان و جنبش مبارزاتی این مردم، با چه انعطاف و مهربانی ای رفتار می کنند!

بدین ترتیب می بینیم که چگونه قطعنامه ها و مصوبات روشن کومه له- که رفیق ابراهیم در سخنان خود از آنها یاد می کند-توسط خودِ رهبری کومه له نقض و یا پایمال می شوند. بنابراین در زمینۀ همان تنظیم روابط با احزاب سیاسی در کردستان که رفیق ابراهیم به آن اشاره دارد، می توان گفت که تا این لحظه سیاست این احزاب ناسیونالیست بر سیاست کومه له چربیده است. نه تنها این، بلکه کومه له را هم به درجات چشمگیری با خود همراه و همسو نموده اند. این آرزوی همیشگی ناسیونالیسم در کردستان و در رأس آن حزب دمکرات بوده است که شر زبان سرخ کومه له را از سر خود کم کند، امری که رهبری امروز کومه له و جناح راست و ناسیونالیستی در این تشکیلات در توافقی اعلام نشده با آنان، مشغول انجام آن است!

ادامه دارد… (در قسمت بعدی این نوشته به موضوع “نیروی مسلح” و موضوع “حاکمیت” در کردستان پرداخته خواهد شد.)

پویا محمدی

۱۳ اسفند ۱۳۹۸

۳ مارس ۲۰۲۰