کولبر

کولبر کنار جاده فقر که میایستد مین زیر پایش و خمپاره روی سرش یکجا منفجر میشود.قرار نیست چیزی از کولبر باقی بماند زیرا زمان استثمار توانش را، آخوند و دیکتاتوری ثروتش را و فاشیزم اسلامی زنش را برای صیغه برادران مومن مسلمان ربوده اند.در میان کفش کولبر شکافی است که وقتی درون برف میرودجهانسرما پایش را منجمد میکند بدنش یخ میزند و گرگها که سر میرسند دیگر چیزی از کولبر باقی نمیماند.وقتی کولبر نمیتواند بارش را به مقصد برساند مدرک فوق لیسانسش در میان کوهها در دستان باد میرقصند زیرا با مقتضیات اسلامی برادران مسلمان مطابقت نداشته است.وقتی پاسداران اسلام به سر کولبر شلیک میکنند تنها چیزی که برای کولبر باقی میماند سوراخی است در مغزش که از آنجا میشود به ازدحام کوچه فقر و بی نانی و آدمفروشی اسلامی در گستره تمام کشور نگریست ، و صدای مظلومیت و حقوق کولبر را از مناره های مساجد در سه نوبت در روز شنید.نوید اخگر بیستم ماه دسامبر سال ۲۰۱۹ میلادی سوئد استکهلم