نگاهی به اعتراضات اخیر دانشجویی در ایران

نگاهی به اعتراضات اخیر دانشجویی در ایران

مرضیه نظری

۱۶ آذر, روز دانشجو  امسال در حالی از راه رسید که بیش از یک ماه از دور تازه اعتراضات توده ای در ایران نمی‌گذرد. در پی افزایش سه برابری بهای بنزین در ایران در روز جمعه ۲۴ آبان‌ ماه ۱۳۹۸، دور تازه‌ای از اعتراضات توده ای گسترده در ایران به راه افتاد که چنان لرزه بر پیکر کل نظام جمهوری اسلامی افکند، که رژیم به وحشیانه ترین شیوه و با خونین ترین سرکوب ها و در تاریکی کامل به رویارویی با آن لشکرکشی کرد. حکومت اسلامی، با بستن تمام راه های ارتباطی با جهان، با تمامی نیروهای سرکوب به دستور خامنه ای که خود برای نخستین بار در همان روز نخست به میدان آمد و دستور کشتار داد، از زمین و هوا توانست برای مدت کوتاهی این بار هم اعتراضات ستمدیده گان و به ستوه آمده گان را به خون بکشاند. اما هرگز به مهار و خاموشی آن دست نیافت و نخواهد یافت.

برآمد دانشجویی رادیکال و چپ ایران هرچند که همواره و به ویژه در سال های اخیر در کنار مبارزات کارگران و طبقات فرودست و در حمایت از خیزش‌ها و اعتراضات توده ای ایستاده است، این بار نه تنها از همان لحظات شروع خیزش سراسری در دفاع از مبارزات و مطالبات جنبش سراسری به پا خاست، بلکه نشانه ی نوینی از خود نشان داد. رژیم جمهوری اسلامی که به نقش کلیدی دانشجویان در هر تحولی در جامعه ایران  آگاه  است، درنگ نکرده و وحشت زده از شکل گیری هرگونه اعتراض دانشجویی، با حمله به دانشگاه تهران توسط نیروهای لباس شخصی اش در تاریکی شب دوشنبه ۲۷ آبان، در پوشش چندین آمبولانس شمار زیادی از دانشجویان را ربوده و به زندان ها و مکان های نامعلومی برده است. اما نه اعزام عوامل و ماموران سرکوب و اطلاعاتی و اوباشان حکومتی به دانشگاه تهران و خیابان‌های اطراف آن و نه پیگرد و بازداشت و زندانی کردن دانشجویان، هیچکدام دانشجویان مبارز را هراسان نکرد، بلکه این فرزندان کار و زحمت با اراده ای قوی تر و عزمی راسخ تر، تمام دانشگاه های ایران را به صحنه مبارزات خود علیه نظام فقر و فساد و استبداد جمهوری اسلامی سرمایه  تبدیل کردند. روز ۱۶ آذر سال ۹۸، روزی متفاوت تر از همه ۱۶ آذرها بود با شعارهای آگاهانه و طبقاتی روز دانشجو.

دانشجویان با شعارهایی از جمله «ایران، شیلی، فرانسه، سرکوب و غارت بسه»، «نان، کار، آزادی، اداره شورایی»، “دانشجو  آگاه است، با کارگر همراه است” و «ملت متحد هرگز شکست نمی‌خورد» نشان دادند که اهداف آنها بزرگ تر و فراتر از آنی است که رفرمیست ها و عوام فریبان حکومتی و پیرامونی در اپوزیسیون و نیز هیچکدام از باندهای رژیم بتواند آنها را مورد سوء استفاده قرار دهد. به ویژه، ۱۶ آذر امسال و اعلام شعارها و بیانیه های پیشتازانه و کارگری دانشجویان چپ و رادیکال با مرزبندی با سلطنت طلبان و مجاهدین خلق وابسته و مذهبی، تبلیغات رسانه های سرمایه جهانی را که شعارهای سفارشی و بسیار حاشیه ای و عوامانه ی سلطنت و مجاهدین رجوی را  عمدگی می بخشیدند، افشا و نقش برآب کرد.

دانشجویان چپ و رادیکال همبسته با طبقه کارگر، از همان اول اعلام داشتند که از فرانسه و شیلی تا لبنان و عراق و ایران مبارزه یکی است و هدف، نابودی کل نظام سرمایه داری می باشد و نه تنها نئولیبرالیسم آن که ایدئولوژی چنین مناسباتی در شرایط کنونی است. آنها روشن ساختند که فلاکت متعدد نظام سرمایه داری را جهان گستر می بینند و جواب به آن را نیز جهان گستر. آنها خود را متحد کارگران می بینند و در قبال مشکلات و مطالبات کارگران، آپارتاید جنسیتی علیه زنان، بی آینده بودن جوانان, محرومیت کودکان و در یک کلام، تمامی فساد و ویرانی و بحران های تحمیل شده بر کل جامعه بی تفاوت نیستند. همچنین نشان دادند که آنها نه تنها سرنگونی نظام کنونی را می خواهند, بلکه بدیل برای آن هم دارند و میدانند که کلید پیروزی اتحاد است. اتحاد کارگران از آموزگارن گرفته تا کارگران تولیدی و بخش خدماتی و پشتیبانی و همبستگی دانشجویان، زنان و لایه های فرودست و ستمدیده جامعه، اتحاد و همبستگی ای که قادر است پایه این نظام را فروپاشد و از بیخ بر کند. از این روست که رژیم از این اتحاد می ترسد و هر بار که کارگران و دانشجویان همصدا می شوند و دانشجو  شعار “از هفت تپه تا تهران، زحمتکشان در زندان” سر می دهد، این رژیم بر خود می لرزد و به خشن ترین و بیرحمانه ترین سرکوب ها متوسل می شود تا از گسترش این اتحاد و به هم پیوستن این امواج جلوگیری کند.

شعارهای امسال دانشجویان ایران در روز ۱۶ آذر روز دانشجو و روزهای پیش تر و بعد از آن نشان می دهند که آنها  افق دیگری را در پیشاروی گرفته اند که در بیانیه دانشجویان دانشگاه مازندران به مناسبت ۱۶ آذر، روز دانشجو این گونه تبلور یافته است: “ما برای جامعه مان، آینده مان ریاضت اقتصادی نمی خواهیم. کارگران را قراردادی، بیمارستان را بنگاه و معادن را خصوصی نمی خواهیم و برای آنچه میخواهیم مبارزه خواهیم کرد. آزادی خواهی و برابری طلبی هویت دانشجوست. ما پای هویتمان ایستاده ایم.”

در غیاب احزاب سیاسی و بخصوص احزاب و سازمان های رادیکال و انقلابی در سطح علنی جامعه ایران و با توجه به خصلت دانشجو بودن که در واقع می توان آن را به عنوان پلی بین دیگر جنبش های اجتماعی جامعه دید، دانشجویان ایران می توانند در زنده نگه داشتن، گستراندن و سمت و سو دادن به مبارزات جاری و همچنین پیوند زدن مبارزات لایه های فرودست جامعه نقش حیاتی داشته باشند و دارند. از همین روست که جمهوری اسلامی با اوج‌گیری هر نوع اعتراضات مردمی و یا کارگری، فشار و پیگرد نظامی و امنیتی و بازداشت و زندانی کردن دانشجویان و رهبران آنان را پیشه می کند. جمهوری اسلامی خوب از پتانسیل دانشجویان در ایران آگاهی دارد و می داند آنچه هویت خیزش دانشجویی است، اگر سرکوب نشود و راه آن گرفته نشود، به جامعه گسترش خواهد یافت.

 آنگاه که از زاویه غیبت سازمان ها و پیوند کمرنگ احزاب و سازمانهای انقلابی در راس خیلی از خیزش های جاری در سطح جهان و تا حدودی بی افقی این خیزش ها به مسائل بنگریم، اهمیت خیزش دانشجویی ایران و بخصوص مبارزات آنها در روز ۱۶ آذر امسال و روزهای بعد از آن بیشتر نمایانگر می شود. ۱۶ آذر امسال، در واقع بازتاب دهنده حضور قدرتمند بخش رادیکال و سوسیالیستی جنبش دانشجویی ایران بود، حضوری که هم دخالتگر بود و بیدرنگ به حمایت از اعتراضات مردمی به پا خاست و هم خود از پشتیبانی و تشویق دیگر لایه های زیر ستم در جامعه برخوردار بود.

مبارزات اخیر دانشجویی تنها لرزه به جان رژیم نیانداخت، بلکه اپوزیسیون خارج  از کشور را که یا به حمایت قدرت های بزرگ  دل بسته و یا همان نسخه بازار آزاد برای ایران آینده می پیچند را هم هراساند تا جایی که کارشناسان و سخنگوهایشان سرکوب خونین اعتراضات توده ای توسط رژیم را فراموش کردند و در دفاع از نئولیبرالیسم و توجیه آن، شعارهای دانشجویان را نشان از تحلیل غلط این دانشجویان و عدم درک آنها از فرق بین سرمایه داری و حاکمیت اسلامی رژیم نسبت دادند، در حالیکه خوب میدانند که این بخش از خیزش دانشجویی ایران با درکی درست از جامعه ایران و با شناختی آگاهانه از سیر تکامل وقایع جامعه و مبارزات جاری در آن و با راهکارهای مناسب به مبارزه علیه استبداد، شکاف طبقاتی و فقر و نابرابری که حکومت اسلامی و سرمایه داری مسبب و بانی آن است، بر خاسته است.

شاید جمهوری اسلامی این بار هم توانسته باشد بطور موقت اعتراضات مردم را به ظاهر فرو بنشاند، ولی آنچه مسلم است این است که شعله این اعتراضات هردم نیرومندتر و گسترده تر خواهد شد. هربار و بعد از هر خیزش توده ای در ایران, ما از دهان سران جنایتکار این رژیم می شنویم که می گویند فتنه را خاموش کردیم، ولی با خیزش و برآمد دوباره، مبارزات مردمی چنان قوی تر شکل می گیرند که رژیم مجبورمی شود با تمام نیروهای سرکوبگر خویش، به مقابله برآید و نمونه اعتراضات آبان ماه نمونه ای از این برآمد و چهره رژیم بود. ولی خیزش دانشجویی با مبارزات خود اعلام کرد که آنها مشعل مبارزه را بلند بردست خواهند داشت، و اجازه نخواهند داد که یاد و خاطره جانباختگان اعتراضات اخیر رنگ ببازد. خیزش نوین دانشجویی، پیکاری که برای سرنگونی جمهوری اسلامی به راه افتاده است را زنده نگاه خواهند داشت. مبارزه چشمگیر و موثر امسال دانشجویان همچنین نشان داد که خیزش دانشجویی می تواند نقش مهمی در همبستگی و پیوند و پشتیبانی از جنبش های اجتماعی فعال در جامعه و جهت سیاسی بخشیدن به مبارزات جاری در گستره ی جامعه را داشته باشد.

۱۳٫۱۲٫۲۰۱۹