پیام تان روشن بود!

پیام تان روشن بود!

۱۶ آذر امسال آینه تمام و کمال جدال های سیاسی و اجتماعی دوره اخیر جامعه ایران بود. خیزش های دو سال گذشته تا آبان ۹۸، بستری شد برای جدال های گرایشات راست و چپ در جامعه. شکست اصلاحات زمینه ای شد تا مردم این بار بر کلیت نظام پا بگذارند و بر همین مبنا کشمکش ها و تقابل های چپ و راست درون جامعه عریان تر گردیده و باز به همین اعتبار می بینیم که صفوف دانشجویان امروز خود را برای مصاف جدیدی بر بستر آینده تحولات در ایران آماده کرده است. جریان اصلاح طلب به عنوان راه حلی برای نجات جمهوری اسلامی به بن بست رسید و خیزش های توده ای ۹۶ و ۹۸ میخی بر تابوت اصلاح طلبی برای همیشه کوبید و آن را دفن کرد. اما ماجرا تنها به این ختم نشد بلکه با طرح شعارهایی که امسال در دانشگاههای ایران سر داده شد، مبارزه علیه جمهوری اسلامی را پولاریزه کرد و به این اعتبار نگاهها بیش از پیش معطوف به دانشگاهها گردید.

۱۶ آذر امسال دانشجویان با شعار ” مجاهد و پهلوی، دو دشمن آزادی“ برگی دیگر از مصافها، کشمکشها و جدالهای موجود را ورق زدند. دانشجویان در واقع با این شعار خط بطلانی کشیدند بر تبلیغات میدیا ها و رسانه های دست راستی که همیشه سعی کرده اند فضای سیاسی ایران را در یک تک قطبی همه باهم برای سرنگونی جمهوری اسلامی درگیر کنند، تا بتوانند آلترناتیو مطلوب و قابل دسترس خود را از پشت ویترینهای کاخ سفید و کریدورهای پنتاگون به فروش برسانند.

اگر جامعه صحنه تقابل گرایشات مختلف است، دانشگاه محل برافراشتن آن پرچم گرایش غالب در تقابلات جامعه است. اگر تحولات امروز ایران بر متن رخدادهای اخیر، جریانات دست راستی را به صرافت انداخته تا خود گماردگی خود به عنوان دولت آینده را در قالب آلترناتیوهای ناتویی و انقلاب مخملی از قماش ”ارتش کوسوو“ یا ”ارتش آزاد سوریه“ به جامعه ایران حقنه کنند؛ ققنوس و فرشگرد را عَلَم کنند و نیروهای مسلح سپاه و بسیج را بخشی از بال نظام آتی خود تعریف کنند، اما اکنون در مقابل یک گرایش ایستاده بر زمین سفت روبرو شده اند که به کاملا طبقاتی، آگاه به وضع موجود و در یک کلام گرایش سوسیالیستی است. دانشجویان در مراسم ۱۶ آذر امسال، پرچم این آلترناتیو و گرایش را برافراشتند، پرچم سوسیالیسم و اتحاد بین المللی طبقه کارگر را در دست داشتند، دوباره پرچم آزادیخواهی و برابری طلبی را به اهتزاز درآوردند و اعلام کردند که رهایی بشریت امروز از استثمار، رهایی مردم ایران از یوغ استبداد و ستم حاکمیت موجود، نه تنها قرابتی با بازماندگان حکومت ساقط شده گذشته ندارد، نه تنها با گذشته پرستی مرز جدی دارد و مجاهدین و اعوان و انصار چپ ملی – مذهبی و مشروطه خواه و غیره در اردوگاه راست را پس می زند، بلکه این جریانات را بخش لایتجزایی از سناریو احتمالی عراقیزه کردن و سوریه ای کردن ایران میداند و این جریانات را در زمره سناریوهای رژیم چینجی آمریکا قرار داده است.

اگر خامنه ای خیزش های اخیر را وابسته به مجاهدین و سلطنت طلبان مینامید تا توجیهی باشد بر سرکوب آن، نه از سر جفنگ گفتن سران جمهوری اسلامی بود و نه از سر بیان واقعیت های موجود، بلکه برای خفه کردن صدای گرایشی بود که ”نه“ قاطع خود را به هر شکل و فرم از جریانات سناریو سیاهی و نظام های سیاسی که بر مبنای مذهب، سلطنت، ناسیونالیسم و ملی گرایی استوار است کوبید. حتما متعاقب درافشانی های رهبری، بادی در غبغبه ”اعلیحضرت همایونی“ نیز افتاد که این دروغ واقعا راست است و از فردای آن سفارش تخت و اریکه الماس کاری سلطنت خود را داده است تا در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی، مستقیم از آمریکا روی آن جلوس کند و تا تهران پیاده نشود. نخیر آقایان، شعار امسال دانشجویان ”مجاهد و پهلوی، دو دشمن آزادی“ پیوست شعار ”نه شاه میخایم نه ملا، قدرت به دست شورا“ است که هم بیت رهبری آن را شنید و هم جناب اعلیحضرت. فریاد ”اصلاح طلب اصولگرا، دیگر تمام است ماجرا“ و ”نه شاه میخایم نه ملا، قدرت به دست شورا“ مانیفست طبقه کارگر ایران بود بر علیه تمامیت سرمایه داری، قدرت این مانیفست از ماهشهر تا اراک و هفت تپه تا تهران و سنندج و به وسعت کل ایران بود.

شعارهای دانشجویان در این روز روشن بود و بدور از هیاهو و قیل و قال مبصران دموکراسی، الترتانیو سوسیالیستی خود را در برابر دیگران برافراشتند. اگر در جریان خیزشهای آبان ماه، شعار همه با هم برای سرنگونی جمهوری اسلامی، پرچم بخشی از چپ و تمام راست اپوزیسیون بود، اگر با سکوت معنادار این بخش از چپ، کشمکش های حاد و بالفعل سیاسی بین چپ و راست در جامعه را زیر فرش می کردند تا صرف سرنگونی سر بگیرد و برای فردای بعد جمهوری اسلامی می گفتند“ خدا کریم است“، در ۱۶ آذر امسال شما تکلیف خود را با شعار ”همه با هم“ مشخص کردید، مشخص کردید که برای فردای بعد جمهوری اسلامی از همین امروز مرزبندیهای سیاسی خود را تبدیل به پرچم خواهید کرد، مشخص کردید با هر رگه ای از به انقیاد کشاندن، به انحراف کشاندن و زد و بند کردن بر سر آزادی و برابری در جامعه، بر نوع سیستم سیاسی آینده ایران از اسلام خوش خیم تا مشروطه و سلطنتی و غیره صف محکمی خواهید بست و اتفاقا علیه اش سنگر خواهید بست. بایست یکبار برای همیشه نشان داد که کمونیستها جاده صاف کن انقلابات زرد و صورتی و مخملی برای بورژوازی نیستند. یکبار برای همیشه باید رو به این اردو اعلام کرد که چاقویشان را روی هنداونه دیگری شرط بندی کنند. ما کارگران، زنان، دانشجویان، جوانان قدم در راهی می گذاریم که سرنوشت آن را خود در دست داشته باشیم و برای فردای امن از هرگونه تبعیض، فردای امن از فقر و فلاکت، بی حقوقی، فردای امن از تحجر و ارتجاع مذهبی و غیر مذهبی مبارزه میکنیم.

۱۶ آذر امسال، خون صدها انسان جانباخته آبان ماه را در رگهای خود داشت، زخم کارگران شلاق خورده را بر پشت خود داشت، فریاد برابری طلبی زنان را در گلوی خود داشت، ایستادگی و استقامت کارگران محبوس را در قامت خود داشت، داغ مادران و پدران زجرکشیده را بر قلب خود داشت، اشک کودکان کارو بی بضاعت را در چشم خود داشت، زنجیرهای یک طبقه را بر پاهای خود داشت.

۱۶ آذر امسال زبان سرخ داشت، آنقدر سرخ که زمین را زیر پای سران جمهوری اسلامی داغ کرد، آنقدر سرخ که ققنوسیان و فیروزه نشانها را بار دیگر بر تخت اربابی شان میخکوب کرد، آنقدر سرخ که جغرافیا را در نوردید، از هفت تپه و ماهشهر و نقطه به نقطه ایران گذشت و خود را در خیابانهای بیروت، فرانسه، شیلی، میدان تحریر در بغداد، یافت.

آنقدر سرخ که خورشید دوبار در این روز طلوع کرد. ۱۶ آذر خوش درخشید.

وریا نقشبندی

۱۱ دسامبر ۲۰۱۹