رویدادهاى سیاسى هفته

رویدادهای سیاسی هفته

-اسب ها در سربالایی همدیگر را گاز میگیرند!

-مردم کردستان ایران، از احزاب ناسیونالیست کرد عبور کردند!

-زنده باد سندیکاهای کارگری در فرانسه!

اسب ها در سربالایی همدیگر را گاز میگیرند! این حال و هوای جنازه متعفن نظام و جناح های حاکمیت بعد از خیزشهای آبانماه ۹۸ است؛ حسن روحانی، امروز صبح اعلام کرد که ”من هم مثل شما، صبح جمعه دیدم قیمت بنزین تغییر کرده است؛ من کلا این امر را واگذار کردم به وزیر کشور و شورای امنیت کشور“؛

آقا هم که از قبل اعلام کرده بود که ”تخصصی در این رشته ندارد“؛

از طرف دیگر، شاهد آماده شدن استعفای تعدادی از مجلس نشینان هستیم. علی گلمرادی به حسن روحانی گفت: ”شما چه کردید که شاه بی‌شرف نکرد“. جنتی هم ضمن قدردانی از چماق بدستان نیروی انتظامی و تیر خلاص زنهای دستگاه‌ مخوف اطلاعات و سپاه در سرکوب و بخون کشیدن مردم، خطاب به داوطلبان انتخابات مجلس توصیه کرده است که: ”خونسردی را حفظ کرده و قانون را مطالعه کنید“.

سعید معیدفر، جامعه شناس حکومتی در گفتگویی با رادیو فرانسه هشدار میدهد که: ”بزودی سیل دهها میلیون گرسنۀ ایرانی همه چیز را ویران می‌کند؛ لشکر گرسنگان در آینده چنان قدرتی خواهند داشت که هیچ کسی جلودار آنها نیست“.

همه شواهد حکایت از یک تجدید آرایش جدید در بالای نظام دارد!! تجدید آرایشی برای کندن گور نظام توسط نظام! جمهوری اسلامی و جناح های آن در مقابل مردم نه راه پس دارند و نه راه پیش! در تجدید آرایش جدید نظام، تمام کله گنده ها و طلبه های جنبش ”اصلاحات“ که زمانی ناگهان یک شبه نقاب ولتر به صورت زده بودند، امروز اما راهی جز بازگشت به خویشتن خویش، به پیشه چاقوکشی نخواهند داشت؛ این محصول عبور مردم از جناح های جمهوری اسلامی است!

در حالیکه جامعه در ابعاد توده ای حکم به رفتن کلیت جمهوری اسلامی داده، اما این ابله ها فکر میکنند که هنوز جا برای سناریوی دفع وقت باز است؛ هنوز فکر میکنند با ”کی بود کی بود من نبودم“ و تقصیر را گردن این و آن جناح و مسول انداختن، بازاری برای مشروعیت نظام شان و انتخابات مجلس شان دست و پا خواهند کرد! اما در هر حلقه تقابل اینها علیه هم این لشکر گرسنگان و جنبش سرنگونی طلبی است که گامها به سمت قلعه آقایان نزدیک تر خواهد شد؛ اینها خود علنا به خطر هجوم گرسنگان و یک جنبش سرنگونی که که بیخ گوششان در کمین جنگ آخر نشسته است اذعان دارند؛ خامنه ای علیه مردم منبر میرود و بلافاصله هر دو جناح یکدیگر را به آب ریختن به آسیاب دشمن متهم میکنند؛ ”دشمنی“ که از دیماه ۹۶ تاکنون رفاه و آزادی و برابری میخواهد، ”دشمنی“ که از انحلال و خلع سلاح ارتش و سپاه و ارگانهای سرکوب رژیم کوتاه نمی آید! ”دشمنی“ که میخواهد سران رژیم را دستگیر و محاکمه کند؛ ”دشمنی“ که با قدرت مردم از محلات کار و زندگی، نقشه پیروزی بر جمهوری اسلامی را میکشد؛ سرنوشت جامعه ایران را اینبار این دشمن آقایان رقم خواهد زد؛ ”دشمنی“ که میلیونها همسنگر و هم رزم خود را نه در صفوف نظام و مدافعین ساختار قدرت که در صفوف کارگران و محرومین جستجو میکند؛ دشمنی که از قلب اروپا تا آمریکای لاتین، از قلب بغداد تا بیروت بر سر پایان دادن به فقر و گرسنگی و بی خانمانی به غلیان افتاده است؛ آری آقایان! دشمن شما تنها دشمنی در محدوده جغرافیای ایران نیست؛ صف طبقه کارگری است که در هر گوشه جهان چیزی جز زنجیرها بر دست و پایش باقی نمانده است؛ این عظیم ترین قدرتی است که هیچ زرادخانه تسلیحاتی بورژوازی در مقابل اش تاب مقاومت نخواهد داشت؛

آری! آقایان؛ شما با یک دشمن طبقاتی در سطح جهان روبرویید! ترس شما و همپالگی های شما در اپوزیسیون راست از این دشمن طبقاتی است که طبقه کارگر ایران بخشی از آن است؛ ما کاملا اگاهیم که هر نیرویی بخواهد ساختار قدرت بورژوازی در ایران، از دولت تا ارتش و نهادهای سرکوبگر آن را از زیر تیغ حمله مستقیم مردم بدر برد، در کنار شما و دوست شماست؛ به این اعتبار، از اصلاح طلب حکومتی و بیرون حکومتی، تا سلطنت طلبان و مجاهدین و احزاب ناسیونالیست کرد، مدافعین حفظ ساختار دولت بورژوایی در ایران اند؛ اینها امروز آمده اند تا ساختار موجود را از گزند قیام محرومین و طبقه کارگر دور کنند؛ قدرشان را بدانید! آنقدر علیه شان نخوانید! از یک سنخید! اینها لشکر ضد کارگر و ضد کمونیسمی اند که منتظر ظهور گوادلوپ بعدی و خمینی بعدی اند.

اما کور خوانده اید! کمونیسم و کارگر یک نیروی فوق العاده قوی است که مستقیما در سرنوشت قدرت سیاسی در ایران دخیل است؛ هراس و تکاپوی بورژوازی ایران از جمهوری اسلامی تا کل اپوزیسیون راست از این لشکر میلیونی گرسنگان، بطور سمبلیکی آغاز یک جنگ تمام عیار طبقاتی را اعلام میکند. سیاست از دیماه ۹۶ با حضور مستقل لشکر ما آغاز شده است؛ دوران ولترهای نوظهور، ”مسالمت آری یا نه، ارتش آری یا نه، دولت
آری یا نه“ به پایان رسیده است؛ پشت بورژوازی ایران هم اکنون به دیوار است.

——-

مردم کردستان ایران، از احزاب ناسیونالیست کرد عبور کردند!

همانگونه که مردم ایران در دیماه ۹۶ از اصلاح طلبان عبور کردند. مردم کردستان هم در خیزشهای آبان ۹۸ از احزاب ناسیونالیست کرد عبور کردند؛ مردم کردستان در اعتراض بر سر فقر و بیکاری و معیشت دوش بدوش لشکر گرسنگان در صد شهر ایران به خیابانها آمدند و اعلام همبستگی و هم سرنوشتی کردند. مردم و طبقه کارگر در کردستان اعلام کردند که مبارزه علیه جمهوری اسلامی یک مبارزه آزادیخواهانه و سراسری است؛ در این مبارزه، قومیت و قومپرستی جایگاهی ندارد؛ در این مبارزه، زبان و نژاد و ملیت و قبیله پرستی پوچ است.

مردم کردستان، صفوف مبارزه خود را به صفوف مبارزه سراسری محرومان علیه سرمایه داران در ایران  پیوند زده است؛ و پته احزاب قومی و ناسیونالیست کرد را روی آب ریخته است؛ مردم امروز اعلام کرده اند که کردستان ایران برخلاف ”پارچه“ های دیگر کردستان، حیاط خلوت جریانات ناسیونالیست کرد نیست. مردم کردستان خوب میدانند که اینها احزابی اند که تا دیروز در محاسباتشآن تکرار سناریوی به قدرت رسیدن احزاب ناسیونالیست کرد در عراق را برای کردستان ایران، زیر سایه حمله نظامی آمریکا تمرین میکردند؛ و در صدد بودند قدرت سیاسی را بر خاکستر اجساد مردم در این سناریو و تحت فشار محاصره اقتصادی و فروپاشی مدنیت جامعه ایران، قبضه کنند؛ اینها میخواستند از روی دست برادرانشان در کردستان عراق، ”هه ریم“ (منطقه) کردستان در ایران تاسیس کنند؛ گوشه ای از آن تحت ریاست سازمان و طایفه و عشیره مهتدی و گوشه دیگر آن تحت زعامت حزب دمکرات! اینها برای این امر مقدس شان تا توانستند علیه کارگر و کمونیسم، علیه جهان متمدن و علیه خطر مهلک و فاجعه بار دخالت نظامی آمریکا در ایران و محاصره اقتصادی، مهمل بافتند؛ چیزی نگذشت که باد آمریکا خوابید و این احزاب جملگی به پادوهای جنگ نیابتی عربستان علیه ایران تبدیل شدند! باد عربستان هم خوابید و اینها اینبار با ”مرکز همکاری احزاب کردستان ایران“ شان بر سر میز مذاکره با جمهوری اسلامی تشریف بردند؛ باد ایران هم که توسط خیزش های آبان ماه و تحولات در عراق و لبنان خوابید باد احزاب قومی کرد هم کلا ترکید!

نهایتا هرزگی سیاسی، سرنوشت این جماعت قوم گرا و فدرالیست است؛ به قدرت رسیدن اینها و موضوعیت یافتن شان عینا همچون اسلام سیاسی، بدون یک تعرض افسارگسیخته به شیرازه مدنیت جامعه و فراهم کردن شرایطی که در آن امکان ابراز وجود اراده مردم دشوار شود، نا ممکن است. اینها جریاناتی هستند که در دل میلیتاریسم آمریکا و در لجنزار قتل و کشتار و بمباران و زیر و رو کردن شیرازه مدنیت جامعه، مجال رشد و نما پیدا میکنند.

این فاکتور به ما شهروندان جامعه ایران و به مردم کردستان نشان میدهد که اوضاع چه در منطقه و چه در ایران در ایندوره نه به نفع رشد اسلام سیاسی است و نه به نفع احزاب قومی مذهبی؛ در شرایطی که منطقه آبستن انقلابات و تحولات عمیق اجتماعی است این نیروهای سیاه دوران هزیمت شان است؛ امروز زمین زیرپای باندها و دستجات اسلامی و قوم پرست در کل خاورمیانه داغ شده است؛ بی خود نیست که لباس حمایت از اعتراضات مردم را به تن کرده اند؛ نگران آتیه خود هستند؛ پلاریزه کردن بیشتر این تحولات بسمت کمونیستها، طبقه کارگر و جبهه آزادیخواهی، گام اول در متواری کردن کامل احزاب قومی – مذهبی و پاک کردنشان از صحن جامعه است.

زنده باد سندیکاهای کارگری در فرانسه!

هیچ چیز شعف انگیزتر از اعلام همبستگی طبقاتی طبقه کارگر در یک گوشه دنیا با برادران و خواهران هم طبقه ای خود در آن گوشه دنیا نیست؛ سندیکاهای کارگری در فرانسه اعلام کرده اند که سرکوب جنبش محرومان و طبقه کارگر توسط جمهوری اسلامی محکوم است؛ اعلام کرده اند که مبارزه برای رفاه و آزادی در ایران ادامه دارد و در کنار طبقه کارگر ایران خواهند ایستاد!

رژیم اسلامی رفتنی است و این حکم مردم ایران، حکم طبقه کارگر و حکم زنان ایران است؛ حکم همه کسانی است که برای آزادی و برابری و رفاه و امنیت و حرمت انسانی چشم به تحولات ایران دوخته اند و دل میسوزانند؛ روند سرنگونی جمهوری اسلامی آغاز شده است و این نقش کلیدی طبقه کارگر را برجسته میکند؛ این آن طبقه ای است که اگر برخیزد طومار اردوی ارتجاع ملی و بین المللی را در هم می پیچد؛ سپاه و ارتش را خلع سلاح میکند.

همه میدانند که شیشه عمر کثیف نظام اسلامی سرمایه در دست طبقه کارگر ایران است؛ جهان چشم به پتانسیل این طبقه دوخته است.

فواد عبداللهی