حاکمیت ایران زیر ضربه اعتراضات مردم!نگاهی مختصر به رویدادهای اخیر و نکاتی مهم در آن.

حاکمیت ایران زیر ضربه اعتراضات مردم!
نگاهی مختصر به رویدادهای اخیر و نکاتی مهم در آن.

قریب به چهار روز است جامعه ایران مملو از اعتراضات اجتماعی و تنشهای سیاسی در ابعادی گسترده است. بقول استاندار تهران در ۷۰٪ استانهای ایران اعتراض وجود دارد. عده ای از بازگشت قدرت مردم به خیابانها حرف میزنند و نیروهای سرکوبگر رژیم در شمال غربی ایران مانور نظامی راه انداخته اند و نیز سپاه پاسداران و نیروی انتظامی تهدید کرده اند که اگر صبرشان تمام شود معترضین را بشدت سرکوب خواهند کرد.
از طرفی دیگر نا آرامی ها در شیراز و اصفهان شدید تر از جاهای دیگر بوده و مزدوران رژیم در شهر مریوان و سنندج و جوانرود دهها نفر از تظاهر کنندگان را کشته اند و فرماندار مریوان میگوید کشته ها آنقدر زیاد است اجازه ندارد تعداد و اسامی شان را علنی کند.
روحانی از رشد تکنیک حرف میزند و میگوید دوربین زیاد داریم ورانندگانی که جاده هارا می بندند را میتوانیم شناسایی کنیم. در ضمن خیلی صفیهانه جناب روحانی از زور فشار مردم معترض به هذیان گفتن افتاده ومقایسه ای بین نرخ بنزین در اروپا و ایران را ارایه داده که حقیقتا شرم آوراست. فشار سیاسی و نیز بحران در صف حکومت مداران شدید شده ، هر مزدوری به نوعی چنگ و دندان به مردم معترض نشان میدهند.
وقتی به جغرافیای جامعه امروز ایران نگاه میکنیم اکثر شهرهای ایران به میدان جنگ تبدیل شده و از طرف دیگر معترضین عراقی شعار میدهند جوانان ایران باهم جمهوری نکبت اسلامی در ایران و توله سگش در عراق را به خاک بسپاریم. این شعار و این ندا نشان میدهد که جرثومه فاشیسم اسلامی در منطقه را میتوان زیر ضربه های خرد کننده گذاشت و مجال نداد نفس تاز کنند ، معترضین در منطقه میتوانند در یک صف معین سیاسی بهم دیگر کمک کنند. این شعار از طرف معترضین عراقی نشان از همسویی و همبستگی مبارزه آزادیخواهانه مردم در منطقه را دارد که هم اکنون در لبنان علیه مزدوران رژیم اسلامی در جریان است. برای هر انسان آگاهی این سوالها مطرح است.
۱-آیا اعتراضات امروز در ایران تنها به گرانی بنزین محدود است؟
۲- آیا اعتراضات امروز در ایران از جنس همان اعتراضات دوسال قبل در دیماه ۹۶ است؟
۳- آیا رژیم فاشیست قدرت سرکوب مثل دوسال پیش را داراست؟

جواب به این سوالها میتواند کمی موضع را روشن و حداقل تلاشی برای این است که جهت گیری سیاسی اعتراضات امروز را بیشتر بشکافد و شفاف کند.
۱- اعتراضات امروز در جامعه فورا چهل سال تحمیل نداری و نابودی آزادیهای فردی و اجتماعی، نبودن امنیت شغلی /اجتماعی از بین بردن تمامی امکانات طبیعی و معادن در ایران از طرف حاکمیت فاشیست اسلامی است. مردم بجان آمده خواستار آزادی ، برابری هستند و حاکمیت اسلامی بکلی با آنها بیگانه است. در نتیجه گرانی بنزین بر تمام مایحتاج جامعه اثر میگذارد و مردم قدرت ادامه زندگی در این وضعیت را ندارند، در نتیجه بنزین بهانه است برای به زیر کشیدن فاشیسم اسلامی است. مردم دیگر کمرشان زیر بار تمامی مصایبی که از طرف حاکمیت به آنها تحمیل شده خم شده است. همین باعث شده که طاقت و توان خودرا بر مبارزه علیه رژیمی که مسبب تمامی بدبختی ها در جامعه است بگذارند. رژیمی که آپارتاید جنسیتی را قانونی کرده، قاتل صد ها هزار زندانی سیاسی و فعالین سیاسی در ایران وخارج از ایران است. مایحتاج ضروری مردم را به حداقل ممکن رسانده اند، قدرت زیست و خرید مردم را رو به صفر برده، آزادیهای فردی و اجتماعی را از جامعه سلب کرده و در حاکمیت یک مشت دزد و راهزن وجود دارند که مثل گله گرگها بجان تم‍امی جامعه ایران و امکاناتش افتاده اند. تمامی ثروت جامعه در اختیار مزدران منطقه ای رژیم فاشیست است در نتیجه مردم بار گرانی و نداری در جامعه را بدوش میکشند. دلالان مواد مخدر در بیت رهبری و برای اینکه جامعه و مردمش را ذلیل و قدرتشان را تحت کنترل بگیرند، با مواد مخدر میلونها نفر مردم را به حلقوم اعتیاد و فساد و تباهی زندگی کشانده اند، سرنوشت آینده جامعه ایران را دارند به تباهی میکشانند. اینهاست که مردم را بجان آورده و بناید اجازه دهند فاشیسم اسلامی سر بلند کند. برای به زیر کشیدن حاکمیت کافی نیست تنها به مزدوران در خیابان اعتراض یا حمله کرد. باید سازمان یافته و متحد دستگاه اداری و قانون گذاری و سیستم اقتصادی و نظامی جامعه را مورد تعرض مبارزاتی قرار داد. با اعتصابات سراسری گلوی رژیم را باید فشار داد. اعتراضات امروز مردم و تهیدستان جامعه تنها به بنزین نیست بلکه تلاششان برای نجات زندگی خود و فرزندانشان است.
.
در اعتراضات دوسال پیش یعنی در دیماه ۱۳۹۶ رژیم راحت توانست بعد از یک هفته بر اوضاع کنترل پیدا کند و با آوردن مزدوران حدش الشعبی از عراق و نیز مزدوران دیگر از لبنان توانست نیروی های خودرا تقویت کند و به آنها روحیه دهد. اعتراضات دیماه ۹۶ محدود و نیز بعد از ۸۸ اولین حرکت گسترده بود و هنوز مردم تجربه و یا جسارت رو در رویی با نیروهای فاشیست اسلامی را کم داشتند. مسِله ۹۶ تنها یک مسله معیشتی بود اما امروز با توجه به بحران و سردر گمی که در دستگاه حاکمیت است اعتراضات با مسله معیشتی شروع شد ولی بعد از یک روز بشدت سیاسی و نقطه حرکتش نابودی رژیم اسلامی است. مردم بجان آمده از مسله گرانی برای نابودی رژیم خیز برداشته اند. پس باید به این وضعیت از زاویه ای دیگر نگریست و باید قبول کرد که فاکتورهایی به نفع مبارزات مردم بمیدان آمده است که در مقایسه با دوسال پیش.
۳- الف، رژیم فاشیست قدرت دوسال قبل را ندارد زیرا در وهله اول از بحران درونی خود رنج میبرد و نیز هماهنگی در سطح رهبری ضعیف است.
ب، باتوجه به اوضاع عراق و لبنان و نیز هجوم مردم آزادیخواه در این کشور ها به فاشیسم اسلامی، در نتیجه رژیم ایران قدرت مانور و بسکوت کشاندن را کمتر دارد و نیز همپالگی هایش در جاهای دیگر مورد تعرض مردم هستند. همین باعث شده در سطح منطقه سمپاتی به مبارزات مردم در ایران مورد پشتیبانی است. چیزی که در دیماه ۹۶ رژیم از ان بخوبی استفاده کرد. زیرا میدانیم در اعتراضات دیماه سال ۱۳۹۶ مزدوران حدش الشعبی در سرکوب مردم ایران بخصوص در جنوب ایران خیلی نقش ایفا کردند. بهمین خاطر است که میتوان گفت قدرت سرکوب رژیم مثل دیماه ۹۶ نیست. از طرف دیگر فشار اقتصادی امروز بر رژیم خیلی سنگین تر از سال ۹۶ است. تنها رژیم های فاسد در منطقه مثل روسیه و ترکیه بر اعتراضات ایران چشم پوشانده اند و در سایتهایشان اصلا نشانی از اوضاع آشفته ایران را نشان نمیدهند.
جمعبندی:
اعتراضات امروز ایران نتیجه دهها سال بحرانی است که در جامعه و جود دارد و رژیم اسلامی از آنجا که زاییده بحران جهانی است و نیز خود در درون خود بحران زا و رسوا شده است، باید در پرداختن بدان چند فاکتور را در نظر گرفت. الف بخاطر اینکه بتوانیم اعتراضاتمان را به نقطه ای مثبت برسانیم باید خودرا متحد کنیم و سازمان یابی کنیم، چون هیچ اعتراض و انقلابی بدون سازماندهی سراسری و ایجاد ارتباط بین فعالین آن نمیتواند به ثمر برسد. باید سریعا برای دسترسی به یک تشکل مخفی/علنی سراسری وارد عمل شویم، شعارهایمان و پلاتفرممان را حدادی و آب بندی کنیم. شعارهایی که متحد کننده و در عین حال در جهت تقویت خواست مردم که علیه استثمار و تبعیض هستند. شعار آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی اساسی و متحد کننده است.

ب نقش کارگران مبارز مراکز صنعتی کشور در این جریان کلیدی و حیاتی است، زیرا با فشار اقتصادی بر رژیم میتوان دستگاه حاکمیت را در یک مصاف جدی قرار داد. اگر ما خواهان رهایی از فاشیسم اسلامی هستیم باید گلو گاه های حیاتی قدرت آنها را تحت فشار قرار دهیم و آرامش سیاسی آنهارا بر هم بزنیم. چون در دنیای واقعی اگر ما نتوانیم گلوی قدر اقتصادی و سیاسی آنهارا بفشاریم علیرغم هر تلاشی آنها میتوانند با سرکوب شدید مارا به عقب بنشانند و دوباره خودرا بما تحمیل کنند. ما باید نشان دهیم که آماده قبضه قدرت هستیم و میتوانیم نفس شان را قطع کنیم. والا تنها اعتراضات و خشونت بدون هدف، هم نیروهای مارا فرسوده و خسته میکند و هم دشمن را حدادی میکند. باید خودرا برای یک تعین تکلیف حیاتی با فاشیسم اسلامی آماده کنیم.

زنده باد آزادی برابر ی!

زنده باد سوسیالیسم!