ای خوش آن روزی / حسن جداری

ای خوش آن روزی!

از : حسن جداری

این جهان ،همواره بر کام ستمکاران، نخواهد بود

شیخ را این سلطه و خود کامگی، چندان،نخواهد بود

ای خوش آنروزی که در سرتاسر این خاک خون آلود

سلطه منحوس و نکبت بار ملایان، نخواهد بود

اینهمه جهل و خرافات و فساد و کینه توزیها

وینهمه مکر و فریب و حیله وبهتان ، نخواهد بود

ابنهمه وحشیگریها،قتلها، آدم ربائیها

وینهمه شلاق یا اشکنجه یا زندان ،نخواهد بود

اینهمه از دسترنج توده ها ،دزدی و کلاشی

وینهمه فحشا و فقر و ذلت وحرمان،نخواهد بود

این حجاب و سنگسار و اینهمه انسان ستیزیها

این ستم کاری به زن ،وین ظلم بی پایان، نخواهد بود

پاسخ شعر و سرود و عشق ورزیدن به آزادی

دشنه جلاد بی فرهنگ و بی وجدان ، نخواهد بود

شیخ، فتوی میدهد هر روز بر قتلی و کشتاری

شیخ خون آشام و این فتوی واین فرمان، نخواهد بود

مردمی با اینهمه شور و تلاش و جانفشانیها

بیش از این،در چنگ شیخ و زاهد نادان ،نخواهد بود

کی فرو ریزد بنای ظلم حکام ستم پیشه

انقلابی سرخ گر در پهنه ایران،نخواهد بود؟

کی زهم پاشد اساس نظم استثمار و سرمایه

کارگر را گر قیام و جنبش و عصیان ، نخواهد بود؟

چند روزی، گرچه ملا تکیه زد بر تخت سلطانی

این جهان، همواره بر کام تبه کاران ،نخواهد بود