ناسیونالیسم یکی از موانع سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی

ناسیونالیسم یکی از موانع سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی

 

 

خیزش های توده ای از عراق و لبنان تا شیلی و هائتی دورجدیدی از برآمد مبارزات گسترده مردم برای سرنگونی دولت های مستبد و قومی مذهبی را به نمایش در آورد. این خیزش ها در صورت یک رهبری رادیکال، میتواند به جزء مهمی از یک تحول ناگهانی، شدید و بنیادین در زندگی توده های عظیم مردم تبدیل شود، در دل این جنبش ها معلوم میشود که هر یک از طبقات چه هدفی را تعقیب میکنند و کارگران و بخش آگاه و آزادیخواه جامعه نیز در روند سرنگونی پخته تر میشوند و گام های سریعتری در راستای اتحاد و همبستگی بر خواهند داشت. گامهای که در شرایط عادی و حتی در پروسه مبارزات پراکنده اگر غیر ممکن نباشد بسیار سخت و دشوار است. متشکل شدن کارگران و همبستگی و اتحاد لازم بین طبقه کارگر و اقشار فرو دست جامعه آنطور که در شرایط انقلابی حاصل میشود، در شرایط عادی امکان پذیر نیست، مگر از قبل و در یک تحول تاریخی جامعه و طبقات اجتماعی توسط احزاب پلاریزه شده و به هم پیوند خرده باشند. در روند سرنگونی نقش احزاب سیاسی رادیکال و احزاب کمونیستی برای تسریع پروسه سرنگونی و تبدیل آن به قیام مسلحانه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. امروز ایران در صورت شکل گیری مجدد یک خیزش توده ای رادیکال، مساعد ترین کشوری است که بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی، شانش آن را دارد که یک انقلاب کارگری زندگی توده های عظیم مردم را از بنیاد دگرگون نماید.

 جنبش سرنگونی در ایران

مبارزات کارگری، مبارزات زنان و کلا جنبش سرنگونی در ایران برای پایان دادن به عمر ننگین جمهوری اسلامی در امتداد رهگذری سخت، پیچیده و صعب العبوری به پیش میرود. بدنبال هر اعتلا و اعتراضی و یا هر موفقیت جزئی، کارگران، زنان و مبارزین راه آزادی با زندان، شکنجه و خشونت استبداد مذهبی روبرو میشوند. زخمهای زیادی بر پیکر جمهوری اسلامی وارد آمده است، اما هنوز زنده است و خود را با پانسمان و زخم بند پوشانده و سرپا نگاه داشته است، هنوز زوزه میکشد و در حین اینکه جریان زندگش رو به زوال میرود و بقایش با مخاطره جدی روبرو است، وحشی تر عمل میکند و با چنگ و دندان از حاکمیت سیاهش دفاع میکند. در مقابل طبقه کارگر، فعالین جنبش آزادی زن، جوانان و مردم معترض وظایف جدی ای قرار دارد. پایه های استبداد اسلامی سست شده است. جنگ سخت و فرسایشی که استبداد سیاه اسلامی با شما کارگران و جامعه ایران شروع کرده اساس حکومتش را در هم ریخته است. این شرایط  که جمهوری اسلامی در آن دست به تعرض علیه کارگران، زنان و سایر آزادی خواهان زده است، ناشی از قدرت جمهوی اسلامی نیست، همه شواهد نشان میدهد که جمهوری اسلامی در بدترین شرایط ممکن قرار دارد، آنچه چنین امکانی را به جمهوری اسلامی داده که کارگران، زنان و فعالین اجتماعی را زندانی و شکنجه کند و سپس با وثیقه چند صد میلیونی آزاد کند، عدم آمادگی طبقه کارگر و فقر و استیصالی است که جمهوری اسلامی جامعه را در آن گرفتار کرده است. طبقه کارگر و سایر اقشار ناراضی جامعه، در دو سالی که گذشت فعالیت های متنوع و اعتصابات و اعتراضات بسیاری را علیه صاحبان سرمایه و حکومت جمهورای اسلامی سازمان دادند، اما به اندازه کافی متشکل و آماده نبودند که به پراکندگی صفوف خود خاتمه دهند و از اوضاع مساعد و فوق العاده ای که پیش آمده بود، استفاده مطلوبی بنمایند و تا حد امکان وسیع ترین توده های استثمار شده را به تکان در آورند و بخشی از آن را بدور خود جمع نمایند. طی این دو سال بارها دولت در نامساعد ترن و نابسامانترین موقعیت قرار گرفت و بالاترین جنب و جوش و خیزش شکل گرفت. ولی در شرایط مبارزات پراکنده کارگران و نبود یک همبستگی قوی طبقاتی و یک اعتراض سازمان یافته سراسری با سرکوب جمهوری اسلامی روبه رو شد. با وجود این بحران جمهوری اسلامی حادتر شده است و اگر شاهد موج جدید اعتراضات قدرتمندتر توده ای برای تعیین تکلیف نهایی با جمهوری اسلامی و پایان دادن به عمر این حکومت فاسد نباشیم، این احتمال وجود دارد که روند فروپاشی آن شروع شود، در این حالت ناسیونالیسم و جریانات راست بیش از کارگران و کمونیستها از آن سود میبرند. برای ما کارگران و کمونیستها هر چه مبارزه حادتر شود و هر چه زمان نبرد تعیین کننده نزدیکتر شود مفید تر است و باید وزنه سنگین کارمان و تمرکز اصلی فعالیت های سیاسی مان این باشد که طبقه کارگر، زنان و اقشار فاقذ سرمایه را مستقلا برای نبرد بخاطر رهای از جمهوری فاسد اسلامی آماده سازیم و از این طریق جنبش سرنگونی را به سمت قیام و در هم کوبیدن ارگان های نظامی و امنیتی و تسخیر مراکز قدرت ببریم.

اما این روند بر بستر همواری پیش نخواهد رفت. امروز خواستهای طبقاتی در میان انبوهی از تبلیغات ناسیونالیسم و جریانات راست کنار زده میشود، واقعیت این است، بخش قابل توجهی از توده روشنفکرانی که در فعالیت فرهنگی – رفرمیستی شرکت دارند همراه با کلیه سیاستمدارن راست و ناسیونالیست از دها تریبون پر بیننده مبارزه طبقاتی و عمق تضادهای طبقاتی در جامعه ایران را به یمن حکومت جمهوری اسلامی نفی میکنند و بر آن سرپوش میگذارند و خواهان مبارزه مدنی و بری از خشونت هستند. ما نمایندگانی از طبقات دارا را در مقابل خود داریم که بطور کلی خواهان براندازی جمهوری اسلامی است، ولی ابدا بفکر تغییر اساسی در نظام اقتصادی نیستند. ناسیونالیسم و جریانات راست و قوم پرستان یکی از موانع کند کردن پروسه مبارزه مردم برای سرنگونی رادیکال جمهوری اسلامی هستند، اما در کنار این  موانع مهم دیگری مانند، خلاء آلترناتیو رادیکال کمونیستی، ضعف تشکلات کارگری، عدم همبستگی طبقاتی، بویژه در سطح سراسری، فقر و استیصال اجتماعی وجود دارد، جمهوری اسلامی علیرغم شرایط بشدت بحرانی و ضعف ناتوانی که در آن قرار دارد، اما بر بستر چنین موانعی امکان یافته است تا مبارزات اجتماعی و اعتراضات کارگری را سرکوب کند و فعالین اجتماعی و رهبران گارگری دستگیر و زندانی نماید.

مبارزه طبقاتی در اشکال متنوع و وسیع اجتماعی و در قالب کشمکشهای سیاسی بر سر مشکلات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی در جنبش جاری به جلو رانده میشود. آنچه از شرایط ایران پیدا است، مبارزات مردم گاه به شکل خیزش دی ماه و گاه در اشکال محدودتر تا سرنگونی جمهوری اسلامی ادامه خواهد داشت. اما ناسیونالیسم ایرانی و جریانات راست میخواهند چوب لای چرخ حرکت و خیزش رادیکال مردم برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی بگذارند. تا کنون پروژه و طرح های زیادی را همراه با تبلیغات جنجالی به خورد مردم ایران داده اند، که آخرین ش تشکیل شورای مدیریت گذار است که میخواهند روند فروپاشی جمهوری اسلامی را تسریع کنند تا از سرنگونی انقلابی حکومت اسلامی توسط خیزش مردم جلوگیری نمایند و زمینه گذار آرام به دمکراسی سکولار مورد ادعای خود را فراهم نمایند. این پروژه و طرح های متوهمانه دیگر همراه با مصاحبه ها، میزگردها فراوان حول آن، نه تنها به روند سرنگونی کمک نکرده و نمی کند، بلکه لبه تیز مبارزه مردم را کند میکند، فرجه بیشتری به جمهوری اسلامی برای ادامه حیاط ننگینش میدهد. هر چه اتحاد طبقاتی گسترده تر و فضا انقلابی و میلیتانت شود، شانس قدرت گیری آنها کا‌هش می یابد و فضای سیاسی برای کمونیسم هموارتر میشود و هر چه مردم بیشتر در فعالیت سیاسی شرکت کنند کمونیسم قویتر میشود و نیرو میگیرد. به هر درجه مبارزه آرام و محدود شود، شانش جریانات راست پروغرب بیشتر میشود. با توجه به این، جریانات راست مردم را به مبارزه آرام و نافرمانی مدنی و براندازی از طریق جنبش های خشونت پرهیز دعوت و نسبت به دخالت امریکا و غرب متوهم و خوش بین میکنند.

 ناسیونالیسم ایرانی بطور روزمره در رسانه های پر بیننده مردم را به حکومت سابق به عنوان یک مدل و الگوی بهتر از جمهوری اسلامی مراجعه میدهند و در میان بد و بدتر، بد را خوب جلوه میدهند تا در خلاء یک  آلترناتیوی رادیکال، مردم را به سمت یک آلترناتیو بورژوایی ببرند. ناسیونالیسم با شناخت از روانشناسی و فرهنگ حاکم بر افکار جامعه که همان فرهنگ طبقات دارا و طبقه حاکم است، مردم را در سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی به تزلزل میکشاند که بسیار زیانبخش است. باید بطور مدام این جریانات و اهدافی که از طریق این طرح ها و پروژه ها دنبال میکنند برای جامعه توضیح داد و ماهیت قضیه را بطور مدام برای مردم روشن کرد که قدرت را نمیتوان از طریق مبارزه مدنی و گذار آرام به سمت دمکراسی بدست آورد، بلکه آنرا فقط در صورت پیروزی قطعی، در یک مبارزه واقعی و همه جانبه علیه استبداد سیاه اسلامی میتوان بدست آورد و پیروزی را با روی برگرداندن مردم از ناسیونالیسم و جریانات که بشدت و از طریق مختلف مشغول قیچی کردن رادیکالیسم اعتراضات مردم زحمتکش و حق طلب ایران هستند، میتوان تکمیل کرد. یک نگاه واقعی به موقعیت و شرایطی که جامعه ایران بطور کلی و جمهوری اسلامی بطور اخص در آن قرار دارد و مروری بر خیزش دی ماه ٩۶ و اعترضات وسیع قبل و بعد از دی ماه نشاندهنده آن است که جامعه با خلاء یک آلترناتیو رادیکال روبرو است، جریانات راست نیز بشدت در تلاش اند تا پتانسیل اعتراض رادیکال مردم را کاهش دهند، و این دست جمهوری اسلامی را در تعرض و سرکوب مردم باز میگذارد، ما باید تمام و کمال روی فعالیت، وجدان طبقاتی، تشکل پذیری طبقه کارگر و نفوذ در توده های زحمتکش و فاقد سرمایه و استثمار شده حساب کنیم. مسئله بر سر نشان دادن راه درست و عطف توجه به آن است، برای خنثی کردن فعالیت ناسیونالیسم باید بدون تزلزل به جلو گام برداشت. بویژه اعتراضات مردم عراق و لبنان علیه حکومیت های مستبد و قومی مذهبی این دو کشور که جمهوری اسلامی را نیز به چالش کشیده اند و زیر ضرب قرار داده اند، شرایط بسیار مساعدی برای شروع یک خیزش وسیع و گسترده و توده ای در ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی بوجود آورده است.

٢٠١٩/١١/١۴