نبرد طولانی

نبرد طولانی

٭٭٭٭٭

تیر بلا!

رهاشده از دست جانی

خورد برتن چوبانی

که عمرش را در بیابان

با گذر از کوه های بلند و –

صعب العبور بدور از هر نعمتی

٭٭٭٭

[همراه گله!

با دمیدن در ساز بادی تی کرده بود

نقش بر خاک کرد…

٭٭٭٭

٭جنگ تن به تن با خدا!

٭٭٭٭

عالم و آدم می دانند

که سالهاست جنگ بر این خطه

در اوج بی رحمی داومدار است…

٭٭٭٭

ترانه های !

بر گرفته از چشمه های آلوده به خون

٭٭٭٭

[بدور از ترس

با نی چوبان، که

شعر عشق به زندگی ست

طغیان میکند

٭٭٭٭

بی دلیل نیست!

همچون عرق بوی پاهای خسته؛

هنگام عبور از دشتهای دور

[شعر من نفسگیر است

٭٭٭٭

[برای نفسی تازه کردن و

رهایی پا از کفشهای پلاستیکی

[خسته و پر درد است

٭٭٭٭

یا همچون؛ خرده نانهای خشکیه

که سخت در زیر دندان آسیاب می شود

[به زار و نالان است

٭٭٭٭

مثل دشتهای دور

مثل چشمه های خونین !

[ آرام و بی صدا

که بر دشتها-ی پر گل روان است.

٭٭٭٭

رویای دیدن لبخند دختر همسایه

[که آرمان زندگی است

٭٭٭٭

افسوس بر این بشر

که با دست خود خدا را آفریده

[لعنت بر این ترس !

از دینی که

عشق به زندگی را از ما گرفت.

٭٭٭٭

سفره – ی خالی ما پر شده از رنج و درد

و من امروز افسرده تر از دیروز

[نفرین می کنم آنانی را

که با عشق به زندگی بیگانه اند

٭٭٭٭

ما که می خواهیم

همه زندگی کنند

عشق زلال؛ چون آب روشن باشد

انسان بودن و انسانیت مرامی همگیر شود.

[به این امید !

روزی دردها پایانی داشته باشد

٭٭٭٭

٭تابا سرود های بر آمد از دل

زمزمه کنیم ترانه رهای را. …

٭٭٭٭

۱۶/۰۹/۲۰۱۹ در همدردی با خانواده چوبان رنج دیده در کوه های شهر مریوان که به دست سربازان جمهوری اسلامی جانباخت. شمی صلواتی