میانجیگری ماکرون و کف چرانی دوباره ‌دولت های امریکا و جمهوری اسلامی

میانجیگری ماکرون  و کف چرانی دوباره ‌دولت های امریکا و جمهوری اسلامی

آذر کیمیا

 طی هفته گذشته بحث پیرامون “توافق دولتهای آمریکا و جمهوری اسلامی ایران” با میانجیگری رئیس جمهور فرانسه به راس این بحران رانده شد.  دیدارها و تماس های رئیس جمهور فرانسه با روحانی و ترامپ و گفتگوی مشترک مطبوعاتی ترامپ و ماکرون چنین تصوراتی را تقویت کرد. اما حدس و گمانها ی میانجیگریهای تا کنونی با اعلام یک مجموعه “تحریمهای” امریکا و عدم پذیرش  طرح فرانسه مبنی بر”معافیت فروش نفت” از جانب دولت ترامپ فعلا و تا اطلاع ثانوی چشم انداز توافق این دو دولت قلدر و تروریست پرور را منتفی تر کرده است.

حسن روحانی برای دامن زدن به این توافق که واقعیت نداشت در یک سخنرانی اعلام کرد: “دولت برای حل مشکلات از هیچ تلاشی دریغ نمی کند و معتقدم برای توسعه و پیشرفت کشور باید از هر ابزاری استفاده کنیم. و اگر من بدانم در جلسه ای با کسی ملاقات کنم مشکل کشورم حل می شود دریغ نخواهم کرد”. اما این هذیانهای تبلیغاتی زیاد طول نکشید که  بعداز سخنان رهبر خامنه ای جلاد از جانب خود حسن کلید حباب شد و دوباره برگشتند روی پوز تهدید و غیره. ترامپ هم هر چه با “متانت و مهربانی” پای سخن مطبوعاتی مشترک با رئیس جمهور فرانسه در باره جمهوری اسلامی رفتند، اما نرسیده به کاخ سفید او هم بر گشت روی  همان دنده فریب و ارعاب و تهدید و تداوم سیاست های قلدر منشانه تاکنونی خود.

 گویا توافقات چنان قطعی به نظر می رسید که وعده آغاز “مذاکرات مشترک” در هفته های آینده داده میشد. ماکرون رئیس جمهور فرانسه رسماً اعلام کرد ملاقات رئیس جمهور آمریکا ترامپ با رئیس جمهور ایران حسن روحانی در جریان است. اما همه ادعا ها پوچ از کار در آمد و “مذاکره” پایان یافته اعلام شد. بازی سیاسی ج ا و یک تاکتیک با دو هدف بود اول این که در شرایطی که مردم زیر فشار تحریم ها هستند و خواهان زندگی بهترند ج ا چنین وانمود می کند که در جستجوی راه های بهتر از جمله مذاکره برای پایان دادن به تحریم هاست.  بنظر من تا زمانی که ج ا زیر فشار اقتصادی و مالی قرار دارد خطر جنگ یا سرنگونی تهدیدش نکند بعید است وارد مذاکره شود و هر نوع مذاکره ای بدون گرفتن امتیازات بزرگ برایش مرگ آور خواهد گردید. و کسب چنین امتیازاتی هم شکست فاحش برای دولت ترامپ محسوب میگردد. در نتیجه این دو ‌قطب وحشی سرمایه داری تا آخرین نقطه مخاطره آمیز  و تحمیل فقر و ویرانگی برای شهروندان جلو خواهند رفت چرا که این مسیر را راه بقای خود به ویژه راه بقای جمهوری اسلامی ارزیابی باید کرد.  در عین حال جمهوری اسلامی  به  تحولات احتمالی پیش روی درون هیئت حاکمه آمریکا و به امید  فرجه های که در دولتهای اروپا و به ویژه روسیه و چین می بیند سرمایه گذاری کرده است.

چشم انداز حل این بحران از جانب دولتهای که خود عامل ایجاد بحرانند و از بحرانهای جنگی، اقتصادی و غیره همواره به نفع خود و قلدری و تروریسم سود برده اند، هنوز قابل تصور نیست. بعلاوه باید این واقعیتها بیش از پیش روشن تر گردد که تحریم اقتصادی و دیگر سیاستهای دولت ترامپ به جمهوری اسلامی و باز گذاشتن دست آنها در سرکوب جامعه بازتر کرده است، پایان دادن به این بحران و فضای جنگی و غیره کار نه این دو دولت بلکه کار ما مردم مخالف این شرایط و کار طبقه کارگر و زحمتکش قربانی دست سیاستهای دو دولت بورژوازی ملیگرا و اسلامی  میباشد. بدون این فشار و تلاش  خطر جنایت و جنگ افروزی همچنان بر فراز ما مردم منطقه و ایران باقی خواهد ماند.

باید توجه داشت هر چه زمان این کشمکش طولانی تر میشود دامنه حق کشی و به گرو گرفتن آزادیهای جامعه گسترده تر خواهد شد.  برای رژیم حاکم جز بهره گیری از این کشمکش در جهت تداوم بقای سیاه خود و تشدید فقر و بی حقوقی و تحکیم استبداد نتیجه ای نداشته و نخواهد داشت. کارگران و قشر زحمتکش برای رهایی از این وضعیت چاره ای جز به پا خواستن ندارند. با برپایی اعتصابات کارگری و عمومی و با تدارک قیام مسلحانه ج ا را  میتوان به گور سپرد. و با برگزاری حکومت سوسیالیستی و شورایی سرنوشت خود را باید  بدست گرفت.

منبع: شماره ١٠٨ نشریه سوسیالیسم امروز

١۵ شهریور ١٣٩٨

۶/٩/٢٠١٩