اختلافات در کوملە وحزب کمونیست ایران،وسخنی با جوانان پیشمرگ

اختلافات در کوملە وحزب کمونیست ایران،وسخنی با جوانان پیشمرگ

تاریخ مبارزە مسلحانە در کردستان بعد ازانقلاب ١٣۵٧یک رویداد مهم در مبارزە  مردم بود کە با فداکاری واز خود گذشتگی تودە های مردم کردستان روبە روبود کە در تاریخ ثبت گردید ،انقلابی کە بعدا جنبەی طبقاتی بە خود گرفت ودران شرایط انقلابی نە تنها کردستان بلکە سراسر ایران را در خود تنیدە بود.

اما ویژگی کردستان در ان مقطع بنا بە حضور و نقش تودەها کە جنگ چریکی در ان تعریف می شد،رژیم هار تازە بە  حاکمیت کە با تعرض بە زندگی مردم ازهیچ جنایتی کوتاهی نمی کرد،هراسان کردە بود.

شرایط انقلابی وحضورتودەهای مردم درشهر، و نوروزخونین سنندج ،کنترل شهرها توسط پیشمرگان مقاومت تاریخی بود کە جایگاە مبارزە مسلحانە را در کردستان برای توده های کردستان تفسیر کرد ،واین شور انقلابی ازپیر وجوان گرفتە تا انسان باسواد و بیسواد دراین جنبش شرکت فعالانە داشتند،یعنی فقط مربوط بە قشرخاصی نبود کە در یک جریان خاص فعالیت داشتە باشند.

در هرجامعەای وقتی شکل طبقاتی بە خود می گیرد سیستم ان جامعە نیزطیف طبقاتی خود را معین می کند و وارد شکلی از مبارزە با دولت و نظام سرمایداری می شود، در واقع خود این سیستم نیاز بە ابزارسرکوب دارد،در ایران زیر حاکمیت نظام جمهوری  اسلامی نیزبعد از انقلاب ١٣۵٧ دم ودستگاە سرکوب خود را ارایش داد و با سازماندهی این دستگاە سرکوب نیروهای سیاسی نیز در کردستان در تقابل با تعرض رژیم  با نیروهای سرکوبگروارد فاز دیگری ازمبارزە با نیروهای سرکوبگررژیم شدند کە کومە لە بە عنوان جریانی کمونیست درکردستان این وظیفەی خطیر را پذیرفت وبا قبول این مسئولیت کە در بتن تودەها شکل گرفتە بود بە  جنگ طبقاتی این رژیم هار رفت.

اما وظیفە ی یک چریک یا بهتر تعریف کنیم یک پارتیزان در کردستان کە با بینش کمونیستی وارد میدان مبارزە شدە بود، تنها متکی بە نیروی نظامی خود نبودە، بلکە یکی از مهمترین شاخص های برجستە یک نیروی رزمندە دانش سیاسی ودیسیپلین حزبی بودە کە توانستە با دیدگاهی انسانی بە جنگ طبقاتی با دشمن روبەرو شود،اگر کوملە در یک مقطع کوتاە دچار فرهنگ عقب ماندە پوپولیستی شدە بود، اما با حضور چهرەهای رادیکال کمونیستی توانست از ان مرحلە گذر کند و چهره های سر شناستری تری بە جامعە معرفی کند، هر چند در میان دهقانان کە سطح اگاهی بیشتر انان در ان حد نبود کە تشخیص فرهنگ پوپولیستی دادە باشند کە چە عواقب مخربی برای انان در بر داشتە، اگربە سراغ  جنبشهای اجتماعی در سال ١٣۵٧درکردستان برویم می بینیم کە متاسفانە بە ان شکل سازمان یافتە نبودە کە بتوانند کنترل جامعە رابە شیوە تودوای ومتشکل بە کنترل خود در اورند و نیروی عظیم تودەها را در خود انسجام دهند، منظورم جنبش کارگری، زنان و جنبش دانشجوی است، هر چند این جنبشها بە وظیفە ی خود بر خواستند وسرفرازازکورە انقلاب بیرون امدند، اما جنبش انقلابی در کردستان این خلاء را پر کردە بود، هر چند نبود جنبش کارگری و جنبشهای دیگر،ان زمان ضعف بزرگی بودە برای جامعە کردستان کە نتوانستند بە طورگستردە و سازمان یافتە در برابررژیم اسلامی بعنوان جنبشی مستقل و بە دور ازهمکاری با نیروهای سیاسی درکردستان وارد فاز دیگری از مبارزە شوند،لذا نیروی پیشمرگ این مبارزە را دنبال کرد وسالیانی در جای جای نقاط کردستان با رژیم جمهوری اسلامی مبارزە مسلحانە خودرا کە در واقع بر حق بودە بە سرانجام رساندند،پیشمرگ کومەلە کە با دانش مارکسیستی مسلح بود نە تنها با جمهوری اسلامی در نبرد بود، بلکە با جریانات ارتجاعی و محلی ازجملە حزب دمکرات، سپاە رزگاری، جریان مذهبی سلفی مفتی زادە و…بە جنگ طبقاتی رفت،هدف حزب دمکرات نابودی کمونیستهای کردستان و بە قدرت رسیدن افکارایدولوژی خود درجامعە  بود، درست یادم است کە در سال۶٣ و ۶۴ درشهر سنددج ودر سطح روستاهای کردستان مردم ازادی خواە و شریف کردستان با جمع اوری امضاء” جنگ “کوملە و حزب دمکرات” را محکوم می کردند، اگر چە حزب دمکرات در دفاع ازبورژوازی کورد ازروزاول جنگ سراسری را بە کوملە تحمیل کردە بود،و با قلدری سیاسی خود می خواست حضور ارتجاعی و ضد کارگری خود رابە تثبیت برساند، اما با مقاومت کوملە و فعالین سیاسی در کردستان سیاستهای این جریان افشاء و با روشنگری رادیکال  کمونیستی چهرە ی این جریان هر روز بیشتر درجامعە کردستان  برای تودەهای مردم اشکار می کرد اما در واقع اعتراض مردم کردستان از این جنگ تنها پایان دادن بە کشتارجوانان کردستان ازهر دوطرف بود کە مردم نمی خواستند فضای کردستان میان دو جریان کە با رژیم اسلامی در نبرد بودند اغشتە در خون شود.

تاریخ پرافتخارمبارزە مسلحانە درکردستان انسانهای بە ثبت رساندندکە در تمام نقاط سرزمین کردستان حماسەها افریدند کە متاسفانە امروزدرمیان ما نیستند وبە کاروان جانباختگان راە ازادی و سوسیالیسم پیوستند ویا کسانی بودند کە امروزبدون هیچ چشم داشتت و ادعای درجامعە  بە زندگی انسانی و اجتماعی و سیاسی خود مشغول هستند ویا در جنبشهای رادیکال کارگری خود را سازمان دادند.

” راکت بودن مبارزە مسلحانە در شرایط کنونی”

اگرمبارزە مسلحانە امروزدردستورکارکوملە سازمان کردستان حزب کمونیست ایران نیست، ویا طبق سابق فعالیت نظامی و رودرو با نیروهای رژیم جمهوری اسلامی صورت نمی گیرد بە ان معنا نیست کە این روش ازمبارزە پایان یافتە و یا کم رنگ شدە است،  بلکە شرایط جامعە کردستان وحضورجنبش کارگری وسوسیالیستی فضای رادیکالتری بە جامعە کردستان بخشیدە کە در واقع می تواند این خلاء سیاسی را پرکرد.

ازنظرمارکسیسم تاریخ انسان جزئی ازتکامل و تحول در امتداد تاریخ طبیعت است و انسان اساسا از طبیعت برخاستە است، انسان رنج دیدە برای تامین نیازهای اش باید بر قهر طبیعت غلبە کند.

در ادامە این نوشتە سعی خواهم کرد بە اصل موضوع بپردازم کە با این شرایط بسیار همخوانی دارد،مخصوصا سخن ام با جوانان کردستان است کە این روزها بە صفوف “پیشمرگایتی” بە احزاب کردستانی ملحق می شوند، بسیارطبیعی است کە امروز در کردستان ایران احزاب مختلفی وجود دارند کە هر کدام ازانها بااستراتژی و برنامە مشخص خود بە جامعە کردستان ایران معرفی شدند و فعالیت خود را پیش می برند.

من ازجریان های ناسیونالیستی وکسانی کە بە این جریانها گرایش دارند پرهیز می کنم و در واقع موضوع بحث من در این نوشتە پرداختن بە این جریان ها نیست،گرایش ناسیونالیستی همچون گرایش های دیگردر جامعە کردستان ایران وجود دارد و دشمنی خود را باطبقە کارگر در کردستان هر روز اعلام می دارد، جوانی کە انتخاب حزب می کند بایستی خود بە دنبال دانش و درک درست از مبارزە رفت، نە منتظرکمیتە مرکزی یا مسئول ارگان بالاتری بود، چون انها دریک جریان محلی پیشمرگ را فقط  ابزاری برای مانوردادن وبهرە برداری قدرت سیاسی می دانند.

کوملە سالیانی است نیروی پیشمرگ را در خود پرورش و سازمان دادە، در طول این سالیان نیزانشعاباتی در درون کوملە – سازمان کردستان حزب کمونیست ایران صورت گرفتە کە اکثرانها با انتخاب درک درست یا نادرست راە خود را درپیش گرفتە اند و مبارزە خود را دربرنامە واستراتژی دیگری گرە دادند.

“راست و چپ در کوملە- سازمان کردستان حزب کمونیست ایران”

ازسال ٢٠١۵ تعدادی از رهبری کوملە با برنامە ریزی دقیق وارد فاز دیگری ازمبارزە  درون حزبی شدند کە کاک ابراهیم علیزادە در این زمینە نقش اصلی داشتە و بخاطر قدرت وجاه طلبی کە همیشە در سر داشتە مانع نظرات رادیکال وکارگری بودە کە بخشی ازاین انسانها در این حزب برایش تلاش می کنند، همکاری با احزاب محلی و جریانهای چپ و کمونیست دو موضوع مشخص در این تشکیلات بود کە رهبری کوملە همیشە با افتخارنمایندگی از طیف راست درون کوملە  دفاع و پشتیبانی می کرد،اگر درظاهرویا در مصاحبە های کە کاک ابراهیم علیزادە در این مدت انجام دادە وکسانی فکر می کنند بیان رادیکالی در گفتار ایشان وجود دارد، بە هیج عنوان نبایستی بە این نوع ادبیات اطمینان داشت، این تنها نوع زبان دیپلماسی است کە خوشبختانە کارگر اگاە کردستانی بە اسانی می تواند از عهدە ی این فریب کاری سیاسی براید.

جوانان کردستان وقتی بە صفوف این حزب ملحق می شوند و وارد پروسەی اموزش سیاسی و نظامی این حزب می شوند با درسهای اشنا می شوند کە با برنامە و استراتژی حزب همخوانی دارد،در این شکی نیست، اما این جوانان از خیلی مسائل سیاسی و نوع دیپلماسی رهبری کوملە با جریانهای محلی و از اتحادیە میهنی گرفتە تا حزب دمکرات “پارتی” واطلاع داشتن ازمذاکرە چهار جریان ودست کم گرفتن شعور تودەی مردم کردستان ازجانب رهبری کوملە خبری ندارند، این بی اطلاعی باعث بی اعتمادی پیشمرگان می شود.

حضور هر جوان پیشمرگی درکردستان عراق و در صفوف کوملە و حزب کمونیست ایران، مبارزە علیە رژیمی است کە با چهار دهە جنایت هنوزبە عمرننگین خود ادامە می دهد،حضور تک تک این فرزندان کارگران وزحمتکشان قابل ستایش و قدردانی است، اما بە دلیل اختلافات سیاسی و راست و چپ در این این تشکیلات، تعدادی ازکمیتە مرکزی های کوملە کە خود ابراهیم علیزادە بانی این مناسبات درون حزبی است،فضای سرخوردگی و یاس و ناامیدی در میان پیشمرگان کوملە بە وجود اوردە،بە طوری کە اگرفردا در جامعە کردستان ایران تغییر و تحولات ریشەای بە وجود بیاید اطمینان کامل می دهم کە همین جوانان با بی اعتمادی بە استقبال مبارزە مسلحانە خواهند رفت، طیف راست درون کوملە نە تنها امروزپیشمرگ را سرکوب می کنند بلکە اگاهانە می خواهند فضای متزلزل بودن و نوعی سکوت کردن در مقابل اختلافات، پیشمرگان را وارد این مجادلە سیاسی نکنند.

جوانان کردستان درشرایطی بە صفوف نیروی پیشمرگ کوملە پیوست می شوند کە جامعە ایران غرق در بحران سیاسی اقتصادی است وازسوی دیگربیکاری، گرانی و صدها معضل اجتماعی کە جمهوری اسلامی بعنوان یک جامعە طبقاتی بانی و مسبب تمام این معضلات است جوانان ایران وکردستان کوملە و حزب کمونیست ایران را برای فعالیت خود انتخاب و بە ان روی می اورند.

اگر ازدریچەی منطق سیاسی بە بعضی مسائل بنگریم،می بینیم کە اکثر جوانان کردستان،با ان درک عمیق طبقاتی وارد حزب نمی شوند،کە بە نظر من بسیار امری طبیعی است و نباید چنین انتظاری داشت، چون اگاهی انسانها ساختە و پرداختەی خود نیست بلکە در نتیجەی روابط  ومناسبات سیاسی اجتماعی و در طول مبارزە ومطالعە ی پی گیرانسان توانستە بە اگاهی دست یابد،دراین دورە حساس کە اختلافات سیاسی در تشکیلات کوملە پیش امدە متاسفانە ان فضای دمکراسی کە بایستی در تشکیلات کوملە حاکم شود بە هیچ وجە وجود نداشتە و این در واقع دست کم گرفتن شعور پر شوروشوق ان جوانی است کە با افق و امید وارزوهای انسانی وارد مقرات کوملە می شود،انها دردل تاریکی رژیم هار سرمایە برای فروزان جامعەای نوین و بە دور از ستم ونابرابری،تحقیر و بی حرمتی حزب مورد نظر خودرا انتخاب کردند، اما در شرایط حساس تعدادی از کمیتە مرکزی های کوملە این چراغ امید بخش را ازانها می گیرند و خاموش می کنند،در این دورە در تشکیلات کوملە سنتی جا افتادە کە در تاریخ کوملە بی نظیر بودە، زانیار بوکانی یکی ازاین جوانان کردستان است کە نمونەی “باپرنسیپ ترین” پیشمرگان کوملە است کە بە بخاطراظهارنظر سیاسی و نوشتن مقالات در این دورە بە ایشان برخورد و برای مدتی خلع عضو می شود، و فاتح گویلی کسی کە سراسرزندگی اش با رنج و مشقت سپری کردە و بعداز١۶ سال ” پیشمرگایتی” بر سر او پرخاشگری می شود و او را تهدید بە اخراج می کنند.

کارگران مردم کردستان فعالین سیاسی و مدنی انسانهای ازادی خواه بی شک شما کە کولە باری از تجارب سیاسی در کردستان کسب کردید وهرگاە ارادە کنید در برابر جمهوری اسلامی مسلح و مقاومت می کنید ،بدون اینکە ازحزب دستور بگیرید، وجدان تک تک شمارا بە قضاوت می گیرم کە،در تشکیلات کوملە با این ترکیب ازکمیتەی رهبری کە در برابر اختلافات سیاسی عاجزوناتوان هستند و بە خاطراینکە پیشمرگ منتقد فلان مقالە را در دنیای مجازی لایک ویا تعقیب کردە  اورا بازخواست و تهدید می کنند،چگونە بایستی دریک تشکیلات کمونیستی کار کرد؟ اینها می خواهند جوانان کردستان را در فردای انقلاب اموزش سیاسی نظامی بدهند با این نوع رفتار غیر دمکراتیک می خواهند قدرت سیاسی رادراتی کسپ کنند اگر در جامعە این اقایان بە شماها چنین برخوردی بکنند چە عکسل العملی در مقابلشان خواهید داشت؟ بی شک زمین و اسمان را بر سرشان خراب می کنید.

این تعداد از کمیتە مرکزی کوملە کە کاک ابراهیم علیزادە شب و روزنظارە گر رفتار وکردارشان است نە تنها مبارزە مسلحانە را بە بیراهە می کشانند،بلکە تاریخ چهار دهەی پر افتخار مردم کردستان از کارگر گرفتە تا همان  چوپانی کە نانش را با پیشمرگان تقسیم می کرد زیر سوال می برند،ازاین بە بعد نباید بە اینها اجازە داد در زندگی سیاسی پیشمرگان دخالت کنند، هر پیشمرگی هم موظف است طبق اساسنامە حزب و ایین نامە نیروی پیشمرگ کوملە رفتار و عمل کند و موازین و پرنسیبهای کمونیستی را بە دقت رعایت کند و اما در برابردهن کجی های هر کمیتە مرکزی کە با سیاست جنبش همخوانی ندارد، ایستاد ودر جلسات حزبی انها را نقد و در جای خود نشاند.

رهبری کوملە  همیشە خواستند استدلال غیرواقعی برای اختلافات سیاسی بیاورد و نظرشان این است کە این اختلافات بایستی برجستە شوند و برای سرپوش گذاشتن این اختلافات بە سراغ برنامە و استراتیژی حزب می رود،در حالی کە بخشی از طیف راست کوملە اگاهانە موازین و برنامە حزب را رعایت نمی کنند،انها بە ظاهرطبق برنامە پیش می روند، اما در عملکرد سیاسی بە هیچ وجە بە این پرنسیپ سیاسی احترام و ارزش قائل نیسستند،کاک ابراهیم علیزادە از انسجام حزبی سخن می گوید، اما خود ایشان بعنوان سدی در برابرنظرات مخالفین مقاومت می کند و هر بار در رسانە های حزبی طوری وانمود می کند کە در این حزب هیچ گونە اختلاف سیاسی وجود ندارد، در حالی کە خود کاک ابراهیم علیزادە، شیفتەی مناسباتی است کە امروزە جریانهای دیگر محلی برای ان دست و پا می زنند ، اما کاک ابراهیم علیزادە بە روش دیگری و با ان دیپلماسی دقیق و زیرکانە وارد فاز دیگری از سیاست می شود.

وقتی از حوزه های حزبی حرف می زند و تاکید بر وحدت حزبی دارد، برای خوانندە این سوال را طرح می کند کە، در کوملە و حزب کمونیست ایران حتما یک مشکل سیاسی وجود دارد کە چنین وحدتی شکل نمی گیرد، بلە اختلاف در این حزب وجود دارد اما با برخوردهای مماشات گرانە تعدادی ازرفقای حزبی و بە دلیل اینکە مبادا در ایندە پست های تشکیلاتی را از دست دهند، حاضر نیستند تکلیف نهایی این تشکیلات را یکسرە کنند، بلکە جامعە را در انتظار گذاشتند ، در حال حاضر طیف چپ و رادیکال در کوملە و حزب کمونیست ایران در اقلیت می باشند،هر چند بە نظر من کیفیت در پیشبرد جنبش کارگری تاثیری نخواهد داشت، بلکە سیاست درست می تواند در سرنوشت وپیشروی تودە ها تعیین تکلیف کند.

 کاک ابراهیم علیزادە از چهرە های خوشنام و سوسیالیستی در میان تودەها بحث می کند وبا این نوع برتری می خواهد تقسیم، خوشنامی و بدنامی کند، در میان خیل تودەها همە کە سرشناس نیستند،گناە ان کارگر چیست کە مشهورنشدە ، مگر فشار زندگی مجالی بە او دادە کە در جریان مبارزە خود را مطرح کند، ان دستە از رهبران کارگری نیزاگر خوشنامی را بە دست اوردند،در نتیجەی مبارزە جمعی بودە کە امروزاین چنین خوشنام شدند،نمی دانم چرا این رفیق دیروز ما این چنین مبهم می اندیشد؟ ایا کادرهای کوملە و حزب کمونیست ایران همە خوشنام هستند؟ در استانە ی تاسیس سالروز حزب کمونیست ایران می خواهد چە افقی را برای جامعە ترسیم کند، بە جزموجی ازسوال بر انگیختن برای انسانهای بیداردر جامعە،مخصوصا جوانان پر شور و انقلابی کە امروز در جامعە در مقابل زورگویهای رژیم تسلیم نمی شوند، کاک ابراهیم علیزادە چهار سال قبل بە مناسبت ٣١ خرداد در منطقەی ماوت کردستان عراق بر مزار کاک خانەی معینی اولین پیشمرگ جانباختەی کوملە بە ایراد سخنرانی می پردازد و در بخشی از سخنانش می گوید: درختی را کە در زرگویز کاشتیم، ریشەاش در مهاباد و سنندج ابیاری می شود، بی شک سخن زیبا و شاعرانەای است، اما کاک ابراهیم علیزادە فراموش کردە کە در طول این چندین سال انسانهای زیادی بە صفوف کوملە و حزب کمونیست ایران پیوست شدند کە من در مدت ١٣ سال در صفوف تشکیلات علنی می توانم در این رابطە استدلال بیاورم کە در دیگر نقاط ایران دەها انسان بە حزب ملحق شدند، اما نمی دانم چرا کاک ابراهیم گرامی این ریشە را تنها در سنندج و مهاباد می بیند،این نوع برخورد محلی چیست کە باد نسیم بر تک درخت زرگویز می وزد!

مسئلەی دیگری کە بسیارقابل توجە و بایستی تک تک انسانها را ازان مطلع کرد، ان هم مصاحبە یکی از اعضای کمیتە مرکزی کوملە است کە مدتی پیش بە مناسبت ٣١ خرداد روزپیشمرگ کوملە در تلویزیون کوملە پخش شد،دراین مصاحبە بە دور و نقش نیروی پیشمرگ کوملە در دورەهای مختلف اشارە می شود، اما در نهایت این کمیتە مرکزی با بیان راست گرایانە  خود نە تنها ازدورونقش نیروی پیشمرگ کوملە دفاع نمی کند ، بلکە طوری وانمود می کند کە خود صاحب این حزب می باشد و اوست کە برای مردم تعیین تکلیف می کند.

نمی دانم این اختیار را چە کسی بە این کمیتە مرکزی کوملە دادە کە بە مناسبت ٣١ خرداد روز پیشمرگ کوملە در تلویزیون  بە ایراد سخن بپردازد و  جایگاە نیروی پیشمرگ کوملە را بە روایت دیگری برای بینندگان شرح دهد وبر سر مردم کردستان منت بگذارد،هر کسی از ابتدا تا بە امروزبە هر نوعی در تشکیلات کوملە و حزب کمونیست ایران فعالیت داشتە بە اعتبارو انگیزە خودش بودە و این  درک نادرست کە اززبان یک کمیتە مرکزی کوملە بیرون می اید، زخم مادران جانباختە و رنج و تلاش هزاران انسان شریف و کمونیست تازە می کند کە درانتظارارزوهای انقلاب فردایشان هستند، حزب ازتک تک انسانها تشکیل شدە و کسانی کە در طول این سالیان در کشورهای مختلف اروپای بە دلایل سیاسی روی اوردەاند واگر حزب ازانها پشتیبانی کردە، امری طبیعی است واین یکی ازوظایف مهم حزب است، شاید از دیدگاە این اقای کمیتە مرکزی حزب فقط ان تعداد ازکمیتە مرکزی ها هستند کە درکنگرە ها انتخاب می شوند.

وقتی کارگری ازکردستان ایران بە عراق می اید و بخاطر اینکە امرارمعاشی داشتە باشد و بتواند مدتی در کردستان عراق بە شغلی دست یابد، مجبور می شود برای اقامت خود بە اسایش و ادارات مربوطە مراجعە کند کە بایستی هفت خوان رستم را تی کند و بعضی وقتها هم با جواب رد و بی حرمتی روبەرو می شود،این کمیتە مرکزی کوملە نیز می خواهد چنین فرهنگی را در کوملە  جا بندازد،اما خوشبختانە خریداری ندارد.

تصور کنید در فردای انقلاب اگرامثال اینها در حاکمیت قرار گیرند،نان هزاران کارگر و زحمتکش را قطع می کنند و ان وقت بە بهانەی اینکە، شما ها پیشمرگ و یا هوادار ما نبودی حق نداری ازدست رنج این انقلاب استفادە کنید، پس جوانان کردستان بایستی هوشیار باشند کە کوملە در حال حاضر در گرو کسانی است کە با این نوع ادبیات می خواهند با مردم کردستان سخن بگویند.

شماها کە دراین مدت در کوملە و حزب کمونیست ایران فعالیت داشتید مطمئن هستم نسبت بە تعدادی ازشما ها برخورد غیر کمونیستی شدە، این نباید در روحیەی مبارزاتی شما تاثیربگذارد، این هم بخشی ازمبارزە درون حزبی است کە در واقع شما رفقا بر حق بودید هر چند می بایست رفقای رادیکال و کمونیست بیشتر در این مورد دخالت می کردند و پاسخ بە برخوردهای گیر کمونیستی این طیف راست را می دادند اما، شماها تلاش کنید،ان دستە از رفقایتان کە در دام محفلیزم کمیتە مرکزی کوملە افتادند با مناسبات صمیمانە خود انهارا متقاعد کنید ودر کنارهم درسروشت این حزب نقش موئثری ایفا کنید، کتابخانە مقر مرکزی کوملە را تبدیل بە فضای سیاسی و خواندن شبانە روزی خود کنید و دراظهار نظرهایتان صریح و شفاف باشید، حتا اگردر حزب اخراج شدید، مطمئن باشید پیروزی اذان شما خواهد شد.

زندە باد ازادی برابری حکومت کارگری

هژیرنینا

٢۴ اگوست ٢٠١٩