آقای گویا با عرض سلام رفیقانه

شما نوشته مصطفی صابر را تفسیر میکنید توقع دارید خواننده تفسیر شما به جای واقعیت قرار دهد. الاخقر بمدت ۵٠ سال است که کار علمی و تکتیکی میکنم و در متدولوژی علمی عمل و خواست شما بی پایه و مردود است. مارکس و انگلس، داروین و فون بران و اوپینهابمر و کلیه کسانی که از متدولوژی علمی پیروی میکنند از واقعیت شروع میکنند سپس انرا به انتزاع میبرند و تیوریزه میکنند سپس تیوری خود را به دنیا واقع برمیگردانند و با واقعیت محک میزند و این دور را آنقدر ادامه میدهند تیوریشان جامع بشود و جامعتر.

متاسفانه شما از تصورات خود شروع میکنید و انرا به عنوان واقعیت میگذارید و مغرضانه انرا به دیگران معرفی میکنید. این نه روش علمی و نه طریق تجربه تحلیل مارکسبستی. رفیق من عزیز من دوست من، شما میتوانید به دیگران ألقابی نظیر مصطفی خان، اخمد اقا و غیره حقنه کنید ولی تصور نکنید که خودتان جامع معقول و منقول و أمی نخوانده ملاو دیگران بیق بیق. من از لابلای توهین ها شما به دیگران یک فرد نااگاه و شکست خورده را میبینم، هیچوقت با مردم سرکار داشته اید؟ شما را قبول نمیکنند.

مشکل ما این نیست که ایا باید بین جنگ و مذاکره کدام را باید انتخاب کرد مشکل ما عمده اش عدم توانی ما در بسیح مردم اماده مبارزه به زیر بیرغمان است، من به رفیق مصطفی اگر انتقادی دارم أنست که در نوشته اش حرف چندان تازه اَی ندارد و رهنمود عملی برای مسیله مبارزاتی آرائه نمیکند. رفیق به حزب کمونبست کارگری برگرد من نیز به زودی به حزب میپوندم و کمی و کاستی ها حزب را با هم از درون استوارانه و صبورانه و به ارامی از بین خواهیم برد و انرا برای رهبری انقلاب اتی ایران صیقل خواهیم داد. خودت میدانی که مسایل اجتماعی را نمیشود با معیار های فردی خل کرد و نه بصورت انفرادی، نق زدن های فردی فقط هدف انحلال طلبانه دارد و ما به پای گانگستر ها نزول میدهد