تکامل سیاسی ایرج مصداقی

تکامل سیاسی ایرج مصداقی – سلطنت طلب خجول، از اسلام فاشیسم ایرانی تا ناسیونالیزم فاشیسم ایرانی

مقدمه:

 ایرج مصداقی با ژست چپ بعد از آزادی از زندان وارد بازار سیاست شد. آنوقتها تا سالها  بعد هنوز طرفدار اسلام سیاسی نوع فرقه رجوی بود. واین جماعت اسلامی را چپ ،انقلابی ومترقی خطاب میکرد اما بعد ها از فرقه رجوی گسست ولی هنوز با نقاب چپ ولیبرالیسم مخالف فرقه رجوی وحکومت خامنه ای بود.

 فشار جنبش انقلابی وطبقه کارگر(مزدبگیر) در جامعه بقدری شدید شده که ایرج مصداقی ما دیگر نمیتوانست در بین صندلی ها بنشیند خیلی زود تمام آن نقاب چپ وانقلابی را کنار گذاشت وبا مواضع فوق راست، سلطنتی وگاها طرفداری از فاشیسم سلطنتی وناسیونالیسم ایرانی موضع سیاسی خودش را کاملا عیان کرد.

 که البته این مواضع راست وپوست کنده برای جامعه خیلی مثبت تر از آن مواضع “چپ” وغیر واقعی بود. دیر یا زود باید این اتفاق میافتاد وایرج مصداقی باید رسما به طبقه کارگر، کمونیستها وچپها در جامعه  فحاشی وحمله کند وحساب وتکلیف خودرا با جامعه یکسره نماید.

ایرج مصداقی سلطنت طلب خجول:

ژن سلطنت طلب –

ایرج مصداقی رسما از خاندان دیکتاتوری- فردی وفاشیسم-هیتلری رضاخان دفاع میکند از حاج محمد مشهدی رضا وامروز از رضا شاه دوم، اما هنور معتقد است که اینها همه شایعه است که مخالفین وچپها برایش ساخته اند. او میگوید که اصلا ژن او با سلطنت در تضاد است.

 اما در سیاست ژن واعتقادات فردی مطرح نیست بلکه موضع سیاسی تعیین کننده است. بطور مثال حزب توده وچریک فدایی اکثریت ممکن است از نظر ژنتیک واعتقادی مخالف مذهب ،اسلام ، آخوند ومکتب قرآن باشند. اما وقتی حزب توده در سیاست از حکومت آخوندی وخمینی دفاع میکند عملا همراه وهمگام با اسلام سیاسی است وجزو جنبش اسلام سیاسی در سیاست وجامعه محسوب میشود. مهم نیست چه اعتقادی دارند. اینجا سیاست تعیین کننده است نه اعتقادات شخصی.

 همانطور که امروز نظام جهانی سرمایه است که اسلام سیاسی را رشد میدهد. همین نظام تاریخا با مبارزه با مذهب بقدرت رسید وحتی اعتقادی به خرافات ومذهب واسلام هم ندارد. اما در سیاست این نظام سرمایه جهانی است که اسلام را رشد میدهد وحامی اسلام سیاسی است . خمینی، بن لادن، طالبان وداعش محصول همین نظام هستند.

مصداقی با ماسک لیبرالیسم،سوسیال دمکراسی وچپ وبی طرفی

قبل از جنبش اعتراضی دی ماه سال قبل، مصداقی همواره در برنامه های تلویزیونیش ادعا میکرد چون در خارج از ایران زندگی میکند ودر کوران مبارزات مردم در داخل نیست به خودش اجازه نمیدهد برای مردم ایران تعیین تکلیف سیاسی بکند و همه مبارزان واحزاب در خارج کشور را محکوم میکرد که خودرا قیم مردم میدانند.

 مصداقی معتقد بود فقط بعنوان یک فرد وبدون حزب وتشکیلات وطرفداری از هیچ جریان سیاسی برای اعتلای جنبش مردم ایران کوشا است. خودرا سوسیال دمکرات، چپ وترقی خواه ولیبرال چپ جا میزد. اما بعد از جنبش اعتراضی توده ای میلیونها نفر در ایران، جناب مصداقی یک شبه رفت پشت جنبش سلطنت طلبی واز آن پس تمام بی طرفی وچپ بودنش یکسره با نظام ضد انسانی وفاشیستی رضا خانی گره خورد.

 از آن دوره ببعد همه خطوط سیاسی را تکفیر میکرد از جمله دشمن شماره یک طبقه کارگر وکمونیستها شد که چرا از رضا خان دوم حمایت نمیکنند تا حکومت پهلوی را به ایران بر گردانند. مصداقی معتقداست که انقلاب مردم ایران علیه دیکتاتوری وجنایت وحکومت فردی مردم اشتباه بود وحکومت فردی شاه بعد از ۶۰ سال دیکتاتوری-شکنجه، اعدام وجنایت  فقط یک اشتباه لپی بود وقابل اصلاح ودر حقیقت مردم باید توبه گرگ را قبول میکردند واز حکومت جنایتکار پهلوی معذرت میخواستند وادامه اش میدادند.

چرایی چرخش مصداقی از لیبرالیسم چپ به سلطنت وفاشیسم

بورژوازی ایران بر خلاف بورژوازی اروپا در یک انقلاب توده ای،مترقی وواقعی بقدرت نرسید.اگر بورژوازی در غرب با مذهب وکلیسا یک مبارزه فکری وعملی برای صدها سال انجام داد، بورژوازی ایران در بهترین حالت با مذهب وآخوندیسم واسلام عجین بود. اسلام را مترقی وآخوند را پیشرو ارزیابی میکرد. برای همین بطور مثال جبهه ملی تاریخا از اسلام وآخوند حمایت میکرد.

 مصدق السلطنه طرفدار اسلام وآخوند بود وهرگز با مذهب واسلام مبارزه نکرد. از همین روی کل جبهه ملی وبه اصطلاح بورژوازی ملی ومترقی در انقلاب ۵۷ از اسلام سیاسی  ،حکومت خمینی وفاشیسم اسلامی دفاع کردند واو را ناجی جامعه ومظهر آزادی ودمکراسی جا زدند. امروز این جناح بورژوازی ایران که ظاهرا از حکومت خمینی گریخته اند در پشت بازماندگان سلطنت  رضا خان فاشیست سنگر گرفته اند. هم از این روست که ایرج مصداقی بعنوان لیبرال چپ سر بزنگاه تاریخی حامی جریانی همچو فرشگرد فاشیسم، سلطنت پهلوی واحیای آن بر میاید.

سیر تکامل سیاسی ایرج مصداقی

مصداقی بعد از اینکه از اسلام سیاسی خمینی-رجوی حمایت کرد به این نتیجه رسید که دیگر اسلام برای جامعه ایران کارساز نیست .متوجه شد که نمیشود جامعه ایران را به ۱۴۰۰ سال بعقب برد. برای حل این معضل مصداقی به این نتیجه رسید که باید این بار از کورش وخاندانهای امپراطوری قبل از اسلام  حاجت گرفت به همین منظور از مردم ایران میخواهد که فرهنگ ۱۴۰۰ قبل اسلامی را کنار بگذارند وبه فرهنگ ایرانی خودشان که مربوط به ۲۵۰۰ سال است دخیل بندند. در حقیقت مصداقی مردم را بیش از ۱۱۰۰ سال در قعر تاریخ فرومیبرد تا به چنین ارتجاع تاریخی وامپراطوری خون وشمشیر افتخار بکنند.

غافل از اینکه در حقیقت عروج اسلام در ایران در ۱۴۰۰ سال قبل بخاطر جنایات حکومت شاهان قبل از اسلام یعنی ساسانیان بود که خودرا وارث کورش وامپراطوری هخامنشین میپنداشتند. مردم بخاطر مبارزه با حکومت های جنایکتار وخون ریز ساسانی گول حکومت اسلامی را خوردند که وعده وعید برابری در جامعه کاستی آن زمان ایران را میداد.در سال ۵۷ تاریخ انگار دوباره تکرار شد ومتاسفانه این بار هم تراژدی بود. مردم بخاطر جنایات حکومت وارث کورش-پهلوی به حکومت اسلامی خمینی گرویدند. جناب مصداقی این بار قصد دارد مردم را طرفدار حکومت سلطنتی کورش وپهلوی بکند

جایگاه تاریخی مصداقی – مقایسه مصداقی با مارکس داروین وگالیله

مصداقی این روزها بر علیه چپ،کمونیسم، طبقه کارگر ومارکس شمشیرهارا از رو بسته. معتقد است که تئوری های مارکس غیر علمی وانقلابی وبدرد نخور است ودر عمل هم پیاده نشده وجنبش کمونیستی-کارگری راه بجایی نبرده ونخواهد برد واین جنبش را واماندگان تاریخ خطاب میکند. چرا؟ چون به اصطلاح اکثر جامعه هنوز کمونیسم را قبول ندارند ومثلا رضا خان از مارکس بیشتر هوادار دارد. اینکه در ۱۰۰ سال اخیر همین حکومت رضا خانی وجانشین اسلامی آن چقدر کمونیستها وطبقه کارگر را سرکوب وقلع وقم کردند را فعلا به کنار بگذاریم.

 یک لحظه تصور کنیم اگر ایرج مصداقی در زمان گالیله زندگی میکرد .آیا فکر میکنید مصداقی طرفدار تئوری های گالیه میشد؟ خیر میگفت این تئوری ها با واقعیت ومردم واقعی وافکار مردم بیگانه است. گالیله خیالاتی شده که میگوید زمین بدور خورشید میگردد. احتما ایرج مصداقی ما از همات قماش افراد وتفکری بود که جوردانو را بخاطر کفر گویی در آتش میسوراند.

باز در نظر بگیرید اگر مصداقی در زمان مارکس وداروین میزیست وقتی داروین اعلام کردانسان ازنسل حیوان ومیمون سانان است وتمام موجودات زنده با هم روابط ارگانیک دارند. مارکس وانگس در همان لحظه از داورین تجلیل کردند .اما صدها زیست شناس ومتفکر آن دوران داروین رامعیوب العقل خطاب کردند وتا آخر عمرشان هم دشمن داروین وتئوری های او بودند. آیا فکر نمیکنید اگر مصداقی  طرفدار آخوندها ورجوی ها وحاج محمد رضا شاه های آن دوران نبود در بهترین حالت مخالف  ودشمن سرسخت داروین وتئوریهای او میشد؟

مارکس در دوره ای زندگی میکرد که هنوز بیش از ۹۵% جوامع بشری پیش سرمایه داری وفئودالی بود. اودر چنین دوره ای اگر چه سرمایه داری را بزرگترین دستاورد بشری میپنداشت واز آن هم حمایت کرد، اما بخاطر استثمار، بردگی مزدی ودر نهایت نابرابری انسان ، جامعه سرمایه داری را دون بشر میدانست ومعتقد بود که انسانها  در روند مبارزه اشان از این منجلاب تاریخی هم عبور خواهند کرد ودر نهایت آزادی وبرابری در جامعه حکمفرما خواهد شد واین حکم تاریخ است. صرف نظر از اینکه تئوری های مارکس چقدر صحت داشته باشد. اما در نظر بگیرید آقای مصداقی ۱۸۰ سال بعد از مارکس- یعنی در قرن ۲۱ هنوز دنبال اسلام سیاسی وحکومت فردی-دیکتاتوری پهلوی میگردد وآنوقت تئوری های مارکس ومارکس را محکوم میکند.

امروز جنبش آزادی وبرابری زنان هم مثل جنبش کمونیستی کارگری در هیچ کجای جهان  پیاده نشده اگر چه هم طبقه کارگر وهم زنان نسبت به ۲۰۰ سال قبل به دستاوردهای بزرگی نائل شدند واین مبارزه میرود تا زنان وکل انسانها در جامعه آزاد وبرابر شوند. اما آقای مصداقی در قرن ۲۱ هنوز بین سلطنت واسلام- بین دوران ۱۴۰۰ و۲۵۰۰ سال قبل سیر میکند ومردم را به آن دوران تاریک پیش قرون وسطایی نوید میدهد وبهمین خاطر باید در جنگ با کمونیستها، طبقه کارگر ،مارکس وآزادی وبرابری در جامعه شمشیر هارا از رو ببندند

 مصداقی مدافع نظام سرمایه ومدافع وضع موجود

بطور مثال در ۱۰۰ سال اخیر در اایران حکومتهای موجود عملا مورد تایید نظام جهانی سرمایه بودند. رضا خان با کودتای انگلیس بقدرت رسید ومدافع فاشیسم هیتلری شد وهمانها تاج را بر سر محمد رضا شاه گذاشتند وبا کودتای آمریکایی از حکومتش دفاع کردند ودر سال ۵۷ وقتی مردم این حکومت را به لبه سرنگونی رساندند همین نظام جهانی سرمایه وحکومت آمریکا که مصداقی مدافع آن است خمینی را با سلام وصلوات رهبر ایران کردند که مصداقی ها ورجوی ها  وکیانوری ها هم طرفدارش شدند کسی که از این نظام جهانی ضد بشری حمایت میکند بناچار باید طرفدار اسلام سیاسی وسلطنت در ایران باشد. باید ضد طبقه کارگر، کمونیستها وتئوری های مارکس باشد

ایرج مصداقی وکمونیسم بورژوزی

سوسیالیسم علمی ویا کمونیسم تئوری وجنبش مبارزه برای آزادی وبرابری در جامعه است. این را حتی تئوربسینهای بورژوازی کتمان نمیکنند فقط معتقدند که آزادی وبرابری-کمونیسم مارکس در جامعه بشری قابل پیاده شدن نیست. جامعه همواره باید نابرابر باشد. باید بردگی مردی ونظام سرمایه ونابرابری انسانها حتما وجود داشته باشد و تا ابدالدهر هم این نظام ادامه خواهد یافت.

 خب اگر چنین است پس مثلا جامعه کره شمالی ویا آلبانی سابق نمیتواند جامعه سوسیالیستی وبرابر باشد یک جامعه دیکتاتوری-فردی وجنایتکار واز نوع همان حکومت رضا خانی وخمینی است وربطی به جامعه آزاد وبرابر ندارد. اما ایرج مصداقی بخاطر ضدیت با طبقه کارگر وآزادی وبرابری در جامعه سعی بر آن دارد تا جوامع کمونیسم بورژوای را که بسیار شباهت با همان حکومتهای رضا خانی که مصداقی از آن دفاع میکند را کمونیسم کارگری وتئوری مارکس وجامعه آزاد وبرابرجا بزند. ومثلا حزب توده واکثریت را چپ وکمونیست جا بزند. همانقدر دولت جنایتکار کره شمالی وحزب توده به کمونیبسم-آزادی وبرابری مربوط هستند که رضا خان ومصداقی مدافع آزادی وانسان در جامعه

مصداقی وجمهوری اسلامی

اگر چه مصداقی امروز مخالف سرسخت خامنه ای وحکومتش میباشد که این از نظر من نقطه مثبت اوست اما هنوز با کل نظام اسلامی قطع رابطه نکرده. هنور آیت الله منتطری – این تئوریسین ولایت فقیه این بنیانگذار جهل وجنایت- این مدافع کشار ۶۰ را سجده میکند. منتظری بخاطر آبرو وبقای جمهوری اسلامی مخالف کشتار بی حد وحصر لاجوردی شد وبا خمینی اختلاف پیدا کرد. در حکومت فاشیستی هیتلری هزاران مسئول فاشسم بخاطر بقای حکومت نازیسم مثلا با آتش سوزیهای انسانها  این حکومت در آن حدش موافق نبودند واینجا وانجا هم قربانی شدند ویا از کار بر کنار شدند. هیچکدام از جناحهای حکومت فاشیسم چه جناح هیتلر وآیشمن وگوبلز وچه جناح مخالف قابل دفاع نبوده ونیستند.

 اما ایرج مصداقی مدافع سرسخت یک جناح از حکومت جهل وجنایت  است که در جنایات حکومت مستقیم شریک بوده. مثلا اگر امروز منتطری از قبر بر خیزد همین ایرج مصداقی از رهبری ودرایت او دفاع میکند. ایرج مصداقی از بنی صدر جنایتکار هم دفاع میکند از ملی مذهبی ها همچو بازرگان وسحابی – این مندافعین حکومت خمینی دفاع میکند. از فرشگردهای فاشسیست اسلامی سابق وطرفدار سلطنت امروز دفاع میکند. ایرج مصداقی اگر چه مدافع سلطنت پهلوی ورضا خان دوم وحاج محمد رضا شاه است مثل همان خاندان هنوز بند نافش به اسلام وآخوند وصل است

ایرج مصداقی ضد انقلاب وطرفداروضع موجود وگذشته

مصداقی بطور کلی مخالف انقلاب وضد تحولات انقلابی در جامعه است. معتقدداست که مردم نبایبست با انقلاب خود حکومت دیکتاتوری-فردی پهلوی را سرنگون میکردند چرا؟ چون خمینی بقدرت رسید. مردم در روسیه نمیبایست حکومت امپراطوری تزار را سرنگون میکردند.چرا؟ چون مثلا استالین دیکتاتور بقدرت رسید. با همین حساب مصداقی باید مخالف انقلاب کبیر فرانسه باشد چون انقلابیون کشتار کردند وقدرت بدست امپراطور دیکتاتور ناپلئون افتاد.

 میبینیم که دیدگاه مصداقی یک دیدگاه کاملا ضد انقلابی وارتجاعی است. انقلابات اروپا وهمه جای جهان تاریخ بشر را بجلو برد بدون انقلاب فرانسه اروپا در قرون وسطی در جا میزد..مبارزه طبقاتی بقول مارکس موتور تاریخ است. بدون انقلاب آمریکا وفرانسه وانقلابات در اروپا  اصلا نمیتوان دمکراسی بورژوازی ودستاوردهای آنرا متصور شد.

 بدون انقلاب اکتبر اصلا زنان در آمریکا وغرب نمیتوانستند حق رای را وصول کنند وباز بدون انقلاب اکتبر اصلا سوسیال دمکراسی تحت فشار سوسیالیسم وانقلاب اکتبر بوجود نمیامد. بدون انقلاب اکتبر  ومبارزات مردم انقلابی دول غربی هیچ نوع بیمه بیکاری وسوشیال وحق بازنشستگی وحقوق پناهنده را در سوئد واسکاندیناوی قایل نبودند که ایرج مصداقی بتواند با خیال راحت از آنجا حکومت دیکتاتوری-فاشیستی طرفدار هیتلر رضا خان  را به مردم در ایران تقدیم کند.

بدون انقلابات در اروپا وجاهای دیگر در چند قرن اخیر حکومتها از نوع اسلام سیاسی وحکومت خدا بر روی زمین  بودند که مصداقی تا چند سال قبل هنوز از آن حمایت میکرد.

ا