مرحله دوم تنش ها ، جولان و اقدامی برای ایجاد ثبات در خاورمیانه یا وخیم تر شدن تنش ها

مرحله دوم تنش ها ،
جولان و اقدامی برای ایجاد ثبات در خاورمیانه یا وخیم تر شدن تنش ها

مرحله اول تنش ها در منطقه خاورمیانه از بهار عربی کلید خورد و گام بعدی این تنش ها ایجاد ائتلافی به رهبری امریکا برای مقابله با گسترش نفوذ ایران و روسیه در خاوریمانه ، به خصوص مقابله با ایران بود که با اعلام لغو قرارداد برجام از طرف امریکا کلید خورد و ایران دوباره مقابل تحریم هایی از طرف امریکا قرار گرفت که به گفته خود مقامات آمریکایی در تاریخ بی سابقه بوده است. لغو یک طرفه توافق برجام از طرف امریکا و فشار دوباره تحریم ها بر سر ایران ایده مقامات سیاسی امریکا برای مقابله با نفوذ ایران و به زانو در آوردن آن مقابل خواسته های امریکا بود. به نحوی که فشار تحریم ها بر جامعه ایران ، ایران را در وضعیتی قرار دهد که تظاهرات مردمی علیه گرانی و در نهایت شورش مردم در خیابان ها رژیم حاکمه بر ایران را مقابل خواسته های غرب یا به زانو در اورد، یا اینکه اگر رژیم تن به خواسته های غرب ندهد در نهایت فشار تحریم ها و ایجاد گرانی و تورم بر وضعیت معیشت با شورش مردم در کف خیابان ها به سقوط رژیم منجر شود، اما واقعیت امر در این مدت اثبات کرده که اتفاقا سیاستهای امریکا به ویژه سیاست ضد انسانی تحریم اقتصادی بیشتر به نفع رژیم اسلامی تمام شده تا آسیب زدن به آن، چرا که حکومت با این ترفند هر اعتراض و حق و حقوق اولیه کارگران و زحمتکشان را بیجواب و سرکوب کرده است.

بی ارزش شدن روز افزون نرخ ریال در کشور و ادامه این روند تا قبل از اعمال دوباره تحریم های نفتی شُک بدی در جامعه ایران ایجاد کرده بود و امریکا و ائتلاف ضد ایرانی بر این باور بودند یا بهتر بگویم در تلاش بودند که با اعلام دوباره تحریم های نفتی نرخ أرز ایران از ١٧٠٠٠ هزاری که بود تا ۵٠٠٠٠ هزار خواهد رفت و ایران را در شرایطی که ونزوئلا قرار دارد گرفتار خواهند کرد و در نهایت ایران تن به خواسته های امریکا خواهد داد اما با اعلام دوباره و بازگشت تحریم های نفتی امریکا، آنطور که امریکا تصور میکرد اتفاق نیفتاد. برعکس آنچه که انها انتظار داشتند نرخ أرز در ایران نه از ١٧٠٠٠ بیشتر رفت بلکه به ١٣٠٠٠ هزار نیز کاهش یافت و فشارهای سپاه پاسداران در عراق بر ضد نیروهای امریکایی دوباره شروع شد. همین امر سبب شد که دولت امریکا مقداری نرم تر از قبل از استراتیژی برخورد تند با ایران بکاهد ، ایران و نیروهای امریکایی بعد از توافقات پنهانی که از سال ٢٠١۵ میلادی و بعد از اعلام خروج نیروهای امریکایی از عراق با ایران داشتند مورد هجوم نیروهایی نیابتی و اسلام گرا قرار نگرفته بودند اما با ادامه تنش ها مابین ایران و امریکا این تهدیدات دوباره آغاز شد و همین امر امریکا را مجبور کرد که حتی در ظاهر هم شده است موضع نرم تر از قبلی در قبال ایران در پیش گیرد. آنچنان که مشاهده کردیم سفیر امریکا در عراق طی دو بیانیه رسمی اعلام کرد که ما به هیچ عنوان در داخل خاک عراق هیچ عملیاتی بر ضد کشور ایران انجام نخواهیم داد و به هیچ عنوان از خاک عراق برای مقابله با ایران استفاده نخواهیم کرد ، امریکا که به خاطر شکست استراتیژی در سوریه مجبور به خروج تعداد زیادی از نیروهای خود در سوریه شد و همپیمانی با کوردهای سوریه را به خاطر دشمنی ترکیه با آنان بر نفع خود نمیدید حال بر این باور است که با به خطر انداخته شدن امنیت جانی نیروهای خود در عراق ممکن است از سلطه خود در عراق نیز بکاهد همین امر سبب شد که از ان استراتیژی تهاجمی قبلی که گرفته بودند مقداری در ظاهر عقب نشینی کنند .

سوریه و مسئله جولان ، دو عامل اساسی که عامل بازدارنده بازگشت ثبات در سوریه است. اول مسئله شمال سوریه و نیروهای دمکراتیک سوریه است که هم دولت بشار اسد و همپیمانان آن و نیز دولت ترکیه آشکارا با موجودیت آنها اعلام جنگ کرده اند و آن نیروها را تهدیدی بر ضد منافع ملی خود میبینند. اما مسئله مهمتر دیگر حضور نظامی ایران در سوریه و همپیمانی دولت بشار اسد طی این سالها با دولت ایران است که موجودیت دولت اسرائیل را به خطر انداخته است. و به نظر من تنها مسئله و مهمترین مسئله ای است که تا حل نشود کشور سوریه رنگ آرامش را به خود نمیبیند و حل این مسئله از دید غرب خروج نظامی ایران از خاک سوریه است که طی این سالها آنچه در توان خود داشته اند از حمله نظامی به نیروهای سپاه پاسداران در خاک سوریه و أعمال شدید ترین تحریم های تاریخ بر ایران سبب عقب نشینی ایران از موضع خود و حضور نظامی در داخل خاک سوریه نشده است. حال به نظر من غرب یا بهتر بگویم امریکا بر این بارو است که تلاش هایی که برای عقب راندن ایران در داخل خاک سوریه انجام داده است بی نتیجه بوده است و راه دوم که مذاکره با ایران بر سر منطقه و تامین امنیت اسرائیل نیز با خروج امریکا از برجام غیر ممکن شده است. امریکا راه سوم یعنی أعمال قدرت نظامی خود را در پیش گرفته است از انجایی که هزینه مادی و انسانی جنگ مستقیم با ایران برای این دولت ها قابل تحمل نیست و نتیجه این جنگ نیز نامعلوم است، امریکا طی اقدامی یک طرفه منطقه استراتیژیکی جولان که بخشی از خاک سوریه و چندین سال است که توسط دولت اسرائیل تصاحب شده است را رسما جزئی از خاک اسرائیل دانست که همین امر با مخالفت شدید دولت هایی از جمله روسیه و چین و حتی چهارده عضو شورای امنیت سازمان ملل نیز همراه بود. این تصمیم عجولانه و بی تدبیری دولت ترامپ به نظر من نه تنها باعث حل مناقشات خاورمیانه نمیشود بلکه بیشتر به این مشکلات از جمله مشکل فلسطین دامن خواهد زد. از انجایی که دولت وقت سوریه رسماً و به طور قانونی از حمایت جامعه بین المللی در این خصوص برخوردار است میتواند موجب دامن زدن به جنگ دیگری در منطقه شود که دوباره تنها مردمان این سرزمین هستند که باج قلدری غرب و دیکتاتوری دولت های خاورمیانه و شروع جنگ دیگر بین سوریه و اسرائیل و غیره را خواهند داد. از طرف دیگری همان شب بعد از اعلام به رسمیت شناختن جولان از طرف امریکا ، اسرائیل مورد حمله موشکی گروه حماس قرار گرفت که در نتیجه ان شش شهروند بی گناه آن کشور قربانی شدند ، حماس ، حزب الله لبنان ، حشد شعبی و نیروهای سپاه پاسداران و خود دولت سوریه که در حال حاضر از سه طرف در مرزهای اسرائیل حضور دارند همین امر موجب اقداماتی تلافی جویانه نسبت به این تصمیم دولت ترامپ خواهد شد که به نظر من به خاطر اینکه حتی جامعه جهانی این تصمیم ترامپ را به رسمیت نشناخته اند اعلام سلطه اسرائیل بر بلندی های جولان نمیتواند در عمل به وقوع بپیوندد.

منبع: شماره ٩۴ نشریه سوسیالیسم امروز
Iran socialist2017@gmail.com
١٧ فروردین ١٣٩٨
۶ آوریل ٢٠١٩