پارادوکس ویدیو کلیپ زحمتکشان، ربطی به تاریخ کومه له کمونیست ندارد

پارادوکس ویدیو کلیپ حزب زحمتکشان، ربطی به تاریخ کومه له کمونیست ندارد.

در ارتباط با افشای طرح ترور اعضای حزب کمونیست کارگری- حکمتیست در سال ۲۰۰۵، از طرف رهبری سازمان زحمتکشان توسط تعدادی از کادرها و اعضای این سازمان و متعاقب آن حمله به اردوگاه کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران در اوایل انشعاب ساز مان زحمتکشان از کومه له بعد از سال ۲۰۰۰ و چندین مورد مشابه دیگر، موج عظیمی از بحث و جدل های سیاسی و گاهن خارج از یک قواعد منسجم سیاسی به همراه آورده است. در همین راستا از طرف اتاق فکر حزب زحمتکشان ویدیویی در سطح شبکه های اجتماعی انتشار داده شده، که متُدولوژی و شیوه ی ادبیات بکار برده شده در آن، از یک واقعیت پرده برداری میکند، آن هم یک استیصال سیاسی و یک پوپولیسم به تمام معنا عریان و به بن بست رسیده که هیچ ربطی به تاریخ، سیاست های تصویب شده در کنگرها و قطعنامه و اسناد موجود نزدیک به ۴۰ سال علنی شدن کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران ندارد. استناد من، اول اینکه تمام این اسناد موجود و در دسترس افکار عمومی قرار دارد و دوم، طیف عظیمی و شاهدان زیادی از انسانهای شریف، منصف، آگاه و مبارزی که یک تاریخ مشترک را در آن دوران داشته اند و در حال حاضر به هر دلیلی سیاست یا راه دیگری را برای خود برگزیده اند، قطعن گواهی خواهند داد که این نه تنها جعل تاریخ، بلکه یک دماگوژی سیاسی و پوپولیسمی است که موی دماغ هر آدم متمدن، رادیکال و پیشرو در تحولات آینده ی کردستان خواهد شد.

به باور من این سبک و شیوه، یک بیان سیاسی نیست. بلکه در بکار گیری شیوه بحث سیاسی آنقدر مبتذل است که در چارچوب یک حزب ناسیونالیست در این دنیای مدرن هم قابل تعریف نیست. هر اسمی را میتوان بر آن نهاد به غیر از یک سازمان یا یک حزب متعارف امروزی، این فقط ادعا ی من به عنوان نگارنده این مطلب نیست، بلکه ماهیت و پروپاگنده ی قومی در این ویدیو کلیپ به نمایش گذاشته شده، آشکارا خودش را تعریف میکند. همین مُتد بیانگر یک زنگ خطر جدی است که یقه ی هر انسان شریف،کمونیست و آزادیخواهی را در تحولات آینده ی کردستان خواهد چسپید. این یک هشدار است اگر امروز برای چندمین بار افشا نشوند و مخاطرات این سبک از روش غیر سیاسی و انسانی برای مردم آشکار و افشا نگردد در آینده جامعه کردستان پتانسیل و ظرفیت هر جنایت و سکاندالی را در خود دارد. به راحتی حمام خون به راه میاندازد. موی دماغ هر آدم متمدنی خواهد شد. هر انسانی کُردی حرف نزند و لباس کُردی نپوشد به رهبری این سازمان و حزب نقدی داشته باشد بی اما و اگر حذفش خواهد کرد. رهبری اش مقدس است. این در واقع یک انتخاب خلق الساعه نیست بلکه این ماهیت وجودی این سیاست به غایت غیر انسانی سازمان و حزب زحمتکشان است. دقیقن کُپی برابر اصل براداران ناخلف این احزاب و سازمان در کُردستان عراق، دارد عملن و آگاهانه، روزنامه نویس، فعالین دگراندیش سیاسی، زنان را با نام ناموس و شرف و مخالفین سیاسی خود را آشکارا و پنهان قتل عام و ترور میکنند. این ترور تنها فیزیکی نیست به این معنا وقتی نمیتوانند در این رابطه موفق شوند بلکه دست به ترور شخصیت و کرامت انسانها میزنند. برای پیش برد ماهیت توطئه گرانه شان این ظرفیت را بکار میگیرند و آن را با شعار دروغین مبارزه ی حق طلبانه ی کُردستان به پیش میبرند. با شعار به ظاهر دروغین آموزش زبان مادری، لباس کُردی و فرهنگ کُردی دارند عامدانه و آگاهانه ماهیت تاریخ مبارزات طبقاتی مردم انقلابی کردستان را اراده گرایانه و کاملن سلبی حذف میکنند. انگار بیش از ۴۰ سال مبارزات انقلابی کُردستان و هزاران رفقای جانباخته و کمونیست در صفوف کومه له و حزب کمونیست ایران در چند دهه ی گذشته، تنها به خاطر لباس کُردی، جامانه، زبان کُردی و پرچم کُردستان بوده و است. این مطالبات سیاسی حزب دمکرات کُردستان ایران است. این یک دماگوژی سیاسی در روز روشن است. این اوج عوام فریبی است. این پوپولیسم در قالب بحث ها و تراوشات ذهنی یک خط مشی کاملن احساساتی است که ظرفیت هر جنایتی را در آن پرورش میدهد. این به معنای واقعی یک زنگ خطر است. در رهبری زحمتکشان عوامفریبانی هستند که این همه سکاندال سیاسی اجتماعی را که ناقوس اش هر از چندگاهی به صدا در می آید، میخواهند با عوامفریبی با نام کومه له به مردم کردستان حقنه کنند. باید به این حضرات برای چندمین بار گوشزد کرد، آن بینش سیاسی کُردایتی دروغینی که شما سنگ اش را به سینه میزنید میتواند تحت هر نام و نشانی یا هر تابلویی به پیش ببرید اما نمیتوانید با نام کومه له، در واقع نقش حزب دمکرات را در عرصه سیاسی بازی کنید.با شناخت و سابقه ی تاریخی و ماهیت سیاسی- طبقاتی که حزب دمُکرات کُردستان ایران از خود به ثبت رسانده است قطعن به شاخه های زحمتکشان اجازه نخواهد داد پا جای پای آنها بگذارند و نقش آنها را در معادلات سیاسی آینده ی کردستان بازی کنند. این نوع کلیپ ها برای یک مدت میتواند برای دغدغه های درون حزبی سازمان زحمتکشان برای لاپوشانی اقدامات و طرحهای ترور فیزیکی، جوابگو باشد اما در دراز مدت قطعن یقه ی رهبریشان را خواهد چسپید. اگر امروز توسط نفرات معدودی از اعضا و کادرهای پیشین سازمان زحمتکشان کردستان ایران، پرده از افشای اقدامات طرح تروریستی برداشته شده است، غیر منتظره نخواهد بود که در آینده نه چندان دور دیگر پارادوکس های این جریان برای چندمین بار افشا شود. روی سخن من با رهبری این حزب و سازمان است زیرا به باور من در هر دو بال زحمتکشان انسان های شریفی هستند که نهایتن و تاب این رسوایی سیاسی اجتماعی را نخواهند آورد.

خط مشی سیاسی حاکم بر دکلمه ی نثر مانند این ویدیو- کلیپ در واقع حمله به جنبش انقلابی کمونیست ها در کردستان است. حمله به تمام کادرها و انسانهای خوشنام و کمونیستی است که در یک تاریخ مشترک در کومه له و حزب کمونیست ایران، کارنامه و تاریخ درخشانی را در جنبش کمونیستی در هر دو بخش ایران و کردستان به ثبت رسانده اند. اینها آگاهانه جوانان پُر شور و انقلابی کُردستان را که دل در گرو مبارزات بر علیه جمهوری اسلامی را دارند، عامدانه تحریک میکنند و می خواهند با تبلیغات دروغین و بی پایه و اساس و تاریخی کاملن وارونه بر علیه کمونیستها و تقسیم کردن مبارزات انقلابی پیشرو در کردستان را به دو بخش کُردها و فارسها، عوافریبانه میخواهند مبارزات انقلابی مردم کردستان به ابتذال بکشند. این خزعبلات سازمان زحمتکشان هیچ ربطی به کومه له نه تنها ندارد، حتا به باور من در طیف یک سازمان و حزب سیاسی راست جامعه هم نمی گنجد. با این روش زحمتکشان و این هجمه از ادبیات نازل و توهین کردن از طرف کادرها و رهبریت این سازمان، به مخالفینشان نشان میدهند از چه ظرفیتی برای حذف فیزیکی و تروور شخصیت دیگران برخوردارند.

اما باید به آنها گوشزد کرد که تاریخ کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، بر متن جنبش کمونیستی هم در ایران و هم کردستان امری انکار ناپذیر است. کومه له ملک شخصی هیچ انسان و حزبی نیست، کومه له یک جریان کمونیستی است که با اتخاذ سیاست های پیشرو و رادیکالش در دل جامعه قابل تعریف است. تاریخ مبارزه ی هزاران انسان کمونیستی است که در واقع: برای ایجاد جهانی عاری از هر نوع ستم، پایان دادن استثمار انسان به دست انسان، دنیای که در آن آزادی، برابری و رفاه همگانی جای اسارت و نابرابری ها، بی عدالتی و محرومیت ها را می گیرد و فرصت های یکسان برای رشد و شکوفایی خلاقیت ها در جامعه، دنیایی عاری از جنگ، جنایت، ترور که سود پرستی سرمایه فراهم می سازد و هم زمان دنیایی سرشار از صلح، آزادی و برابری، ساختن چنین دنیایی تنها و تنها با تکیه بر دخالتگری مستقیم خود مردم در سرنوشت حال و آینده ی خود و می توان چنین دنیا و جامعه ای را ساخت. بر خلاف کسانی که اداعا میکنند اینها تنها واژه و الفاظ هستند باید گفت دقیقن برعکس در پشت تمام کلمات و کلید واژها ماهیت سیاسی و طبقاتی نقش بازی میکند، بر همین مبنا، نیز بر این باور هستیم، ساختن چنین جهانی دل در گرو اتحاد و هم دلی انسان های آزادیخواه و پیشرو در دل جامعه دارد. انسانها یی که دل در گرو مبارزه برای رهایی انسان از نوع ستمی و برای تحقق سوسیالیسم است.

ناصر زمانی

۱۹|۱|۲۰۱۹

لینک کانال تلگرام: انقلاب کارگرى

https://t.me/enghelab_karegari