انقلاب ایران و توهمی بنام “شبح لنینیزم” ادعائی نخ نما و مضجک!
در حاشیه جز و ناله های ایرج فرزاد و فراخوان سکوتش به نقادان لنین
از: سعید صالحی نیا
۱۲ ژانویه ۲۰۱۹
مقدمه:
یکی از دستاوردهای انقلابی اتی ایران از دید من شکسته شدن لنینیزم در کمونیزم ایرانی است. از دید من این روند در حال گسترش است و گرایشات متفاوتی در چپ کمونیستی بطور طبیعی و بر اساس قوانین تکامل تاریخ به نتایج مشابهی رسیده اند. خود من تقریبا ۸ سالی می شود که به تناقض عمیق نظریات و پراتیک لنینی از یکسو و تاریخ کمونیزم ایرانی از سی دیگر با مضمون تحولی که در ایران در حال وقوع هست پی برده ام و ارشیو نقد لنینیزم (۲) را اغاز کردم.
اگر بپذیریم که انقلاب در ایران در مقابل اعدام مخالف شکنجه و تبعید مخالف سانسور مخالف حکومت تک حزبی و پلیسی و حکومت تک جزبی خواهد بود ، حتا با این مختصات ساده هر ادم عاقل و صادقی می فهمد که این انقلاب لنینیزم را خواهد شکست.
اما متوهمهای لنینیست که همچنان در کمپ کمونیزم ایرانی در ۳ نسل خود و در سازمانها و احزاب موجود متمرکز هستند همچنان و بدون پذیرش این تناقضها داد می زنند که در انقلاب ایران “شبح لنینیزم” در حال گردش است(۱)
تقلاهای تاسفبار و از روی استیصال لنینیستها زمانی که من نقد لنینیزم را اغاز کردم بجای پاسخ دهی ، به لیچار گوئی به اتهام زنی امنیتی (۲) و نهایتا به بایکوت انجامید! اما راستی چرا؟ چونکه خود لنین در برخورد به مخالف همین متدها را استفاده می کرد زمانی که در قدرت نبود فحاشی و لیچار و زمانی که بقدرت رسید بعد فحاشی اتهام نوکری امپریالیزم و کفر! این لخشی از دلایل متدهای لنینیستهاست اما همه اش نیست! بخش دیگرش فرهنگ ایرانی است که فرهنگ ضد تعقل و لیچار گو و گریزان از منطق و مناظره متمدنانه است.
خوشبختانه یخهای اولیه شکسته و نقد لنین و لنینیزم از زاویه چپ کمونیستی و سوسیالیست خواه و ضد سرمایه داری دیگر بخشی عادی از روند بحثهاست. زمان آن گذشته که لنین تابو بود امامزاده بود و نمی شد کسی نقدش کند!
از این مقدمه بگذریم بیبیم با چه منطقی می شود ادعا کرد که مضمون انقلاب اتی ایران نه تنها ربطی به لنین و لنینیزم ندارد بلکه انقلاب ایران طبیعتا این توهم حاکم بر کمونیزم ایرانی را خواهد شکست:
(۱)تناقض مضمون انقلاب اتی ایران با لنینیزم و سیاستهای لنین و ادعای شبح لنینیزم!
فکر نمی کنم هیچ مدعی ازادیخواهی بخواهد برنامه اینده انقلاب ایران را روی تاریخ لنین و لنینیزم به مردم ایران معرفی کند مگر اینکه بدجوری گیج باشد!
نه پهلوی چی ها نه فرقه رجوی و نه احزاب چپ موجود توان این را ندارند به مردم بگویند که قرار دارند مخالف خود را سرکوب کنند اعدام کنند سانسور کنند تبعید کنند! قرار ندارند به مردم بگویند یک حزب قرار است در ایران حاکم باشد اینها را الان هیچکدام از مدعیان الترناتیو نمی گویند!
گرایشات سیاسی عموما قبل از بقدرت رسیدن همه ملیج هستند ملوس تشریف دارند.اما ادم باهوش انست که گول این ملاحت های موقت را نخورد و نگران ازادی بماند.ادم عاقل می رود ریشه های فکری این گرایشات عمل تاریخی اونها را بررسی می کند و به وعده های امروزی قانع نمی شود.
ادمی که هم عاقل است و هم خود را مسئول می داند از اینهم جلوتر می رود . ایرادی که همیشه به ازادیخواهان در استانه انقلاب ۵۷ وارد خواهد بود اینست که حتی انها که فریب خمینی را نخوردند به اندازه کافی او را نقد نکردند و به اندازه کافی تلاششان منعکس نبود.نه بعد بقدرت رسیدن او بلکه قبلش! سالها و سالها قبل باید جنبش روشنفکری چپ می رفت سراغ تمامی الترناتیوهای پهلوی و مو را از ماست می کشید و نمی ترسید از انگ خوردن و متهم شدن به ساواکی!
الانهم همانست! بسیاری این تناقضات مدعیان الترناتیو را می بییند و سکوت می کنند.”عافیت طلب” هستند قرار دارند “بعدها” دهان باز کنند که البته دیر خواهد بود! مدعی هستند که نقد مدعیان الترناتیو یعنی کمک به رژیم اسلامی! خوب با همین متد بود که نقادان به خمینی در زمان پهلوی سکوت کردند!
اگر بپذیریم که مضمون انقلاب اتی ایران ازادیخواهی است و جامعه باز اگر بپذیریم که چپ نه از سر سرکوب مخالف بلکه از سر اجتماعی شدن و رقابت سالم با مخالف شانس دارد.اگر بپذیریم که حکومت تک حزبی و پلیسی و اعدام مخالف چاره نیست تکلیف لنینیزم چه می شود؟ تگلیف ما معلومست! باید پیگیرانه و از مسئولیت تاریخی به نقد لنینیزم بپردازیم همانطور که به نقد پهلویزم و خمینیزم رجویزم!
اگر شبح لنینیزم در حال چرخش است جای خوشحالی نیست جای نگرانی است.الان اتفاقا شبح های دیگری هم در چرخش هستند! شبح رضا شاه دوم! شبح رجوی ! شبح گرایشات عقب مانده ناسیونالیست! همه اشبح در گردشند اما؟ دلیل درست بودنشان نیست.باید دلیل نگرانی ازادیخواهی باشد!
(۳)فاز تقیه بخشی از نسل سوم کمونیستهای ایرانی در مورد تناقضات برنامه ایشان با لنینیزم:
همانطور که در مقاله ای اشاره کردم(۴) نسل سوم کمونیزم ایرانی که هنوز خود را لنینیست می داند بیشتر دچار تناقض است! از سوئی در برنامه سیاسیش مدعی مخالفت با اعدام حکومت پلیسی تک جزبی و سانسور و شکنجه و تبعید است از سوئی در اسمان شبح لنین و لنینیزم می بیند!
مدعی است که “شرایط باعث شد که لنین اونجوری سرکوب کند” اما پاسخی ندارد وقتی ازش می پرسیم الان چرا اون شرایط وجود ندارد؟ غیر از اینست که امپریالیزم هست و محاصره هم خواهد کرد و تجاوز نظامی هم خواهد کرد؟ اگر اون شرایط هنوز هست تو با چه منطقی همون نمی کنی که رهبرت کرد؟
دقیقا درادامه استیصال کمونیزم نسل سوم است که این احزاب و سازمانهای موجود آن می کنند که ایرج فرزاد در مقابل محسن حکیمی! یعنی مرتب لیچار پرتاب می کنند زمین را به اسمان می دوزند اما دریغ از یک حرف جساب یک پاسخ منطقی!
سر آخر هم جیغ می زنند به زبان انگلیسی که “بس کن”! نقد نکن!
از دید من ایرج فرزاد و استیصالش را باید نمونه وار استیصال کمونیزم نسل سوم دانست.کمونیزمی هپروتی که به خودش دروغ می گوید دیگران به کنار!
کمونیسهای ۳ نسل ایرانی مجبورند در مقابل انقلاب اتی ایران تقیه کنند مثل خمینی قبل به حکومت رسیدن کلی مردم را فریب دهند ! مثل خمینی وعده های دروغین دهند.راهی دیگر ندارند و مخالفینی که زیرک هستند و به مسئولیت تاریخی ازادیخواهانه خود واقفند را به لجن بکشند!
(۴)نبرد اشباح در مقابل انقلاب ایران:
از دید من انقلاب ایران هنوز در یک برنامه منسجم نمایندگی نمی شود. عزر چند که فعالین ازادیخواه در ایران بخشهائی از الترناتیو اینده را دارند نمایندگی می کنند.مثلا اسماعیل بخشی که رسما از حکومت شورائی نام می برد و خصلت ضد سرمایه داری انقلاب ایران را نمایندگی می کند.اما اسماعیل بخشی هاهرگز نگفته اند که خواهان حکومت تک حزبی و پلیسی بنام طبقه کارگر هستند. لذا تلاش لنینیستها برای مال خود نشان دادن انقلاب ایران بجائی نمی رسد.
انقلاب ایران در مقابل اشباح زیادی قرار دارد .این اشباح برنامه های شکست خورده جنبشهای ارتجاعی هستند که می خواهند خود را به انقلاب تحمیل کنند.ایاولین بار نیست که انقلابها را اشباحی فرا می گیرند.سنت تاریخ است که انقلابها در خطر اشباح عقب ماندگی هستند.
سوال اینست که این انقلاب را چگونه می توان به برنامه واقعی الترناتیو مسلح کرد؟
پاسخ من به این سوال اینست که کمونیزم نسل چهارم کمونیزمی که از نقد لنینیزم اغاز شود و درکی مدرن از سوسیالیزم را جلوی جامعه قرار دهد می تواند و باید جلو بیاید.من برای این الترناتیو مبارزه می کنم.
منابع بیشتر:
(۱)برخی مقالات اخیر ایرج فرزاد در “دفاع از لنینیزم)
جناب محسن حکیمی! Enough, is Enough (ایرج فرزاد)
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=71695
پاسخی کوتاه به محسن حکیمی( ایرج فرزاد)
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=71002
عوامفریبان، بدترین دشمنان طبقه کارگراند (ایرج فرزاد)
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=70953
(۲)آرشیو نقدهای سعید صالحی نیا در نقد لنینیزم
چرا لنینستها برنامه آلترناتیو انقلاب در ایران نیستند؟ (سعید صالحی نیا)
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=70527
آرشیو نقد لنینیزم (سعید صالحی نیا)
http://monazere-siasi.com/%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%84%D9%86%D9%8A%D9%86%D9%8A%D8%B2%D9%85
شیوه مبارزه لنینیستها! پاسخ به محمود احمدی (سعید صالحی نیا)
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=19050
(۳)مناظره سیاسی در موضوع لنینیزم:
بخش اول مناظره سیاسی:کمونیزم و لنینیزم
با شرکت: سعید صالحی نیا و علیرضا بیانی
http://www.youtube.com/watch?v=o_ip8ZPeqeA
کلیپ شماره ۱ برای مشاهده در ایران
https://www.youtube.com/watch?v=XVx3FdJykSo&index=1&list=PLhFhqB5TF-vo2CXwCAiCKLbdoBlhYgxG8
شماره ۹۳کلیپ صوتی مناظره سیاسی ۱۸ ۹۳ سوسیالیسم و دیکتاتوری پرولتاریا با شرکت حسن معارفی ، علا احمدی و سعید صالحی نیا و مدیریت رویا غیاثی
https://www.youtube.com/watch?v=aFj3CnHVSvU&feature=youtu.be
(۴)کمونیزم نسل چهارم و لزوم درک مدرنیته
http://monazere-siasi.com/%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%84%D9%86%D9%8A%D9%86%D9%8A%D8%B2%D9%85/1022-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B2%D9%85-%D9%86%D8%B3%D9%84-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%85%D8%8C-%D9%88-%D9%84%D8%B2%D9%88%D9%85-%D8%AF%D8%B1%DA%A9-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%AA%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C