مرگ مردی کە بە ” آیت‌الله فراری ” زبانزد شد….!

مــرگ مـــــردی کە بە ” آیت‌الله فراری ” زبانــــــزد شد….!
عـــــزیز آجیکند
او شاید یک چهرە گـــمنام بود و کسی در آنور مـــــرزها تعریف درستی برایش نداشت . …!
آیا او یک جلاد بود و یا یک قهرمان ؟! خــــود او نیز تلاش و میلی برای شناخت خود به دیگران در نظر نــــــداشت .
او سیاه بود همچون افکارش … از نجف آمدە بود و گـــــــویا دورانی را در زندان عــــــراق در دوران رئیس جمهوری صدام حسین گــــذراندە بودە است . او بعداز آزادی از زندان بە ایران میگریزد و شانس خود را نزد آیت‌الله های بقدرت رسیدە در ایران محک مـــیزند. اما اینبار محک او خوش میدرخشد و نە از زندان خـــــبری هست و نە از فــــرار…
انــــدکی بعدو در کنار عالیجنابان بە قدرت رسیدە در تهران یک نهاد ضد مـــردمی بە نام مجلس اعلای اسلامی عراق را سوار بر اسب آرزوهای خود میکند و لنگر خود را نــــزد دایرە تپندە شیعیان این مـــرزو بوم می اندازد تا بلکە شاید افق آرزوهایش پشت دیکتاتوری چون ” صدام حسین ” در نزدیکیهای کربلا بدرخشد… کلید خوش شانس مسافر نجف در هر قفلی میچرخد و در زود هنگام مسئولیت های مختلفی را در نظام به قدرت رسیدە در ایران را صاحب میشود . او عراقی الاصل و از شاگرادن “صدر پدر” و روح اللە خمینی بود. شاهرودی مسئولیت های کلیدی در جمهوری اسلامی برعهدە گرفت و در دوران ریاستش بر قوە قضائیە به مدت دە سال، هزاران تن از مردم ایران به جوخە اعدام سپردە شدند. توقیف گسترده مطبوعات ، از اصلاح‌طلبان حکومتی گرفتە تا نشریات غیرە حکومتی در سال ١٣٧٩ در دوران ریاست وی بر قوە قضائیە صورت گرفت . محاکمه دەها تن از بازداشت‌شدگان پس از انتخابات ١٣٨٨ نیز در دوران ریاست وی بر قوه قضائیه آغاز و آنجام شد. شاهرودی از چهرەهای شاخص نظام ولایت فقیە بود و بارها در محافل حکومتی و سیاسی از وی بە عنوان جانشین علی خامنەای رهبر جمهوری اسلامی یاد می شد.
هاشمی شاهرودی از مرداد ماه سال ۱۳۷۸ تا مرداد ماه ۱۳۸۸ با حکم علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، بر کرسی ریاست قوه قضاییه نشست و قاضی‌القضات جمهوری اسلامی بود. او هنگامی که جانشین محمد یزدی، رییس اسبق قوه قضاییه شد گفت که یک ویرانه قضایی تحویل گرفته است. منتقدان او می‌گویند ویرانه را ویرانه‌تر و چه بسا سیاسی‌تر کرد.
بعد از فوت هاشمی رفسنجانی” رئیس مجمع تشخیص مصلت نظام و عضو شورای نگهبان رژیم جمهوری اسلامی “شاهرودی بر مسند قدرت نشست و صندلی خالی وی را پر کرد.
محمود هاشمی شاهرودی نیز همچون خمینی و خامنەای و رفسنجانی از روز اول سرکوب قیام و مبارزات حق طلبانه مردم ستمدیدە ایران تا سرکوب دانشگاهها تا شکستن قلم ها ، قتل روشنفکران و دگراندیشان تا سازماندهی قتل های زنجیرەای پاییز ٧٧ ، سرکوب زنان و اسیدپاشی علیە آنان تا قتل عام زندانیان سیاسی در ٣٠خرداد ۶٠ و تابستان و پاییز ۶٧، تا ترور فعالین و مخالفین سیاسی در خارج و داخل کشور، تا سازماندهی و حمایت از گروەها و شبکەهای تروریستی و بنیادگرای اسلامی و دولت های حامی آنان و دهها صفحە و صحنە خونبار دیگر ، شرکت فعالانه داشت و نقش مهمی را در این راستا ایفا نمود.
در دوره ریاست هاشمی شاهرودی بر قوه قضاییه دو هزار و ۳۶۹ حکم اعدام به اجرا در آمد. از این تعداد اعدام، ۵۶ مورد به کسانی ارتباط داشته که در کودکی و پیش از ۱۸ سالگی مرتکب جرم شده بودند. تعداد ۴٠ زن نیز در میان اعدام شدگان این دوره دیده می‌شود. بیش از ۳۰۰ نفر از اعدام شدگان نیز جزو اقلیت‌های قومیتی بوده‌اند.اجرای ۱۰ حکم سنگسار نیز از دیگر موارد نقض حقوق بشر در دوران ریاست او بر قوه قضاییه را میتوان نام برد.
از سوی دیگر در ۱۰ سال ریاست او بر قوه قضاییه، بیش از پنج هزار حکم شلاق صادر شد که بیشتر از دو هزار و ۳۰۰ مورد از آن‌ها به اجرا گذاشته شد.
شاهرودی نیز همچون دیگر مقامات جمهوری اسلامی ناگفتەهای زیادی از جنایات جمهوری اسلامی چە در عرصە داخلی و چە در عرصە بین المللی در سینە داشت کە با مرگ وی همه آنها را با خود به زیر خاک برد.
تردیدی نیست که آرزوی اکثریت آزادیخواهان و تودە های مردم در ایران این است که سران جمهوری اسلامی در حضور مردم دادگایی شوند و تاوان جنایت خود را پس دهند. کە آنروز برای دیگر سران جمهوری اسلامی دیر نخواهد بود و آنروز فرا خواهد رسید تا آنها در حضور همگان جوابگوی جنایت خود شوند و در یک دادگاه عادلانە و مــــردمی مـــحاکمە گردند .