نقش اسماعیل بخشی در عروج جنبش مستقل کارگری

نقش اسماعیل بخشی در عروج جنبش مستقل کارگری

مصاحبه شاهد علوی با فردی که گفته میشود از بستگان اسماعیل بخشی است با آنکه اهدافش با تردیدها و سئوالات بی جواب بسیاری روبروست اما به سکوت درباره دوران شکنجه شدن جسمی و روحی رهبر اعتصاب کارگران هفت تپه در زندان و روزگاری که پس از زندان دارد، پایان داد.

دستگیری اسماعیل بخشی مهمترین و موثرترین اقدام علیه اعتصاب کارگران هفت تپه بود. هنگامی که اسماعیل بخشی زیر شکنجه های سخت جسمی و روانی حاضر نشد علیه اعتصاب و خواست کارگران چیزی بگوید، تعدادی مرغ خانگی با اسارت عقاب هفت تپه میدان یافتند تا سندیکای کارگران را غیر موجود و علی نجاتی را هیچکاره اعلام کنند و خود را به دروغ همه کاره جلوه دهند و با اعلام پایان اعتصاب به دشمنان کارگران برای خاتمه اعتصاب یاری رسانند. منتها اکنون برای جعفر عظیم زاده و اتحادیه آزاد که نماینده شورای اسلامی کارخانه صنایع فلزی ایران را چون عضوشان است نماینده کارگران جا زده اند تا یک چهره دروغین از خود بسازند، روشن شد که حتی سکوت اسماعیل بخشی موثرتر از سر و صدای آنهاست.

اهمیت تاریخی اسماعیل بخشی برای جنبش مستقل کارگری ایران طرح “نان کار آزادی اداره شورایی” در تجمع کارگران هفت تپه بود که بسرعت به جنبش دانشجویی و زنان و دیگر اقشار نیز سرایت کرد. سه هفته اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه تاثیرات ماندگاری بر جنبش مستقل کارگری و سوسیالیسم ایران گذاشت. جنبش مستقل کارگری از خواست عضویت یک نماینده برای شورای انقلاب در سال ۵۷ تا طرح شعار استراتژیک “نان کار آزادی” برای اتحاد جنبشهای زنان و دانشجویی و… گامی اساسی به پیش گذاشت.

جنبش مستقل کارگری ایران شوراهای کارگری کنترل تولید و توزیع را در انقلاب ۵۷ داشت. مخالفت با مالکیت خصوصی کارخانه ها و این که کارخانه ها حاصل کار کارگران است را نیز در انقلاب ۵۷ داشت. در دوران انقلاب ۵۷ و مطابق نظریه های مسلط بر سوسیالیسم ایران در آنزمان جنبش مستقل کارگری ایران باید برای کنار زدن اختناق ابتدا با جریانات دیگر متحد میشد تا شرایط برای ایجاد تشکل کارگری و بیان منافع مستقل طبقاتی کارگر فراهم شود. اکنون و در آذر ۹۷ جنبش مستقل کارگری ایران راسا استراتژی خود و شعار بیان کننده آنرا که “نان کار آزادی” با پسوندهای مختلف است را طرح کرده و بسرعت دارد جای خود را در میان جنبشهای دیگر باز می کند و میرود تا یک گام اساسی برای تغییر چهره سوسیالیسم ایران به یک سوسیالیسم عجین با جنبش کارگری بجلو بردارد. اکنون جریانات سوسیالیسم غیر کارگری ایران خود را با عروج جنبش مستقل کارگری ایران روبرو یافته اند و بعضا و از سر عجز به عبث می کوشند تا فعالین و شعارهای آنرا نادیده انگارند و سانسور کنند.

حمله به رضا شهابی که از تابستان امسال و هنگام مسافرت وی به اروپا شروع شد، دفاع از سندیکا سازی نهادهای امنیتی در شرکت واحد و کمک به خاتمه اعتصاب هفت تپه، همگی تلاشی هماهنگ و به حکم شرایط عینی از پیش شکست خورده برای مقابله با رشد و انسجام جنبش مستقل کارگری است. جنبش مستقل کارگری ایران می رود تا حول “نان کار آزادی” یک جنبش میلیونی علیه آلترناتیوهای سلطنتی و جمهوریهای لیبرالی که جز تباهی برای کارگران و زحمتکشان نخواهند داشت را سازمان دهد. این مسئله گرهی و روز جنبشهای اجتماعی و طبقاتی ایران است. نقش و اهمیت تعیین کننده اسماعیل بخشی در همین جاست و جنبش مستقل کارگری ایران خود را مدیون وی می داند. اسماعیل بخشی هرگز تنها نیست و نخواهد بود. وی در قلب جنبش مستقل کارگری ایران قرار دارد.