در این میخانه میگردم نه بهر دلبری دیگر‎

در این میخانه میگردم نه بهر دلبری دیگر‎

درون سینه ام رفتی چو حال و حالتی دیگر
چه شوری و نشاطی شاهکار صنعتی دیگر
میان برق چشمانت هزاران جام می خوردم
از آن می کز خُمارت خورده ام نی از لبی دیگر
صدف در قعر دریا بود و من غواص رویا ها…
در این دریا غریقم نی فغان تشنه ای دیگر
مرا آلود این دنیا به شعر و مستی و شورش
در این میخانه میگردم نه بهر دلبری دیگر
تو را دیدم دلم مجنون و سرگردان رویت شد
در این آئینهء دل جان من بودی نه هرگز لعبتی دیگر
تو رمز و شعر و آوائی نجیبی پاک و جان افزا
ندیمی یار روح افزا نه هرگز خاموشی دیگر
پیام اخگر شاعر میان هر غزل پیداست
غزل بنویس و افشا کن نه با یک اخگری دیگری

نوید اخگر

هشتم نوامبر سال ۲۰۱۸ میلادی سوئد استکهلم