رضا شهابی . پروژه ی امنیتی . شکست خوردگان .

رضا شهابی . پروژه ی امنیتی . شکست خوردگان .

پروژه ی مراکز امنیتی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر سرکوب و ایجاد تفرقه با اشاعه توهین و تهمت و افتراء، و بد نام کردن فعالین و نمایندگان خوش نام تشکل های کارگری از جمله رضا شهابی ،علی نجاتی ، داود رضوی، حسن سعیدی و اسماعیل بخشی، و همچنین تلاش برای ایجاد تشکل های وابسته به مراکز پلیسی و امنیتی رژیم، که از چند ماه پیش شروع شده بود،همچنان در جریان است.  ( هرچند طرح چنین پروژه هایی تازگی ندارد، اما با توجه به شرایط  بحرانی جامعه ایران و نقش طبقه کارگر در امر مبارزه طبقاتی،این موضوع از حساسیت بیشتری نسبت به گذشته برخوردار می باشد) .

مهره هایی که تا کنون بصورت علنی در راستای پروژه ی نیرو های امنیتی،  خود را آشکار کرده اند عبارتند از سعید ترابیان و حسن میرزایی ازشرکت اتوبوس رانی تهران و حومه – طبق اسناد منتشر شده درصفحه تلگرام سندیکای شرکت واحد –  و رضا رخشان در نیشکر هفته تپه  – بر اساس مطالب درج شده درصفحه تلگرام سندیکای هفت تپه –.

جمهوری سرمایه داری اسلامی ایران همچنان در تلاش است تا به اشکال مختلف، ضمن سرکوب فعالین جنبش کارگری، از اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران ممانعت بعمل آورد.

 جنبش کارگری ایران با اینگونه تهاجم های افسار گسیخته نا آشنا نیست. بعنوان نمونه با تصویب قانون ” سیاه ” در زمان سلطنت رضا خان در سال ۱۳۱۰، رسما ایجاد تشکل های کارگری ممنوع ، و سرکوب کارگران و فعالین چپ و کمونیست به اجرا درآمد.

در ادامه و بعدازسرنگون شدن رژیم سلطنتی و آغازحاکمیت جمهوری جهل و سرمایه اسلامی ایران، این سرکوب ها به اشکال دیگری تا به امروز ادامه داشته است، نمونه بارز و شناخته شده آن، سرکوب شوراهای کارگری، بازداشت، شکنجه و اعدام  فعالین این جنبش و همچنین بازداشت و اعدام  فعالین جریانات چپ و کمونیست از دهه ۶۰ تا به امروز می باشد .

 اینگونه سرکوب ها بخوبی نشان می دهد که هیچ وقت و درهیچ شرایطی برای بورژوازی خوشایند نبوده که جنبش کارگری تشکل های مستقل از دولت وکارفرما را ایجاد کند و شاهد آن باشد که در راس این گونه تشکل ها، نماینده هایی فعالیت داشته باشند که رویکرد طبقاتی را دارا هستند؛ نماینده هایی که خواسته و ناخواسته بعنوان فعالین چپ و سوسیالیست شناخته خواهند شد، چرا که نگاه و افق این فعالین در عمل، لغو استثمار انسان از انسان و الغای کارمزدی می باشد.

بر اساس آمارهای اقتصادی و شرایط عینی جامعه، نظام سرمایه داری درایران در سراشیبی سقوط قرار گرفته است، به این اعتبار این سیستم نه تنها توان گشایش هیچ درجه از بهبود و رفاه حداقلی را برای کارگران و مردم زحمتکش را ندارد، بلکه تلاش دارد با اعمال ریاضت کشی های اقتصادی، بیشتر از گذشته، بار این بحران های فلج کننده را به طبقه کارگر و مزدبگیران جامعه تحمیل کند.

اعتراض و اعتصاب های روزانه کارگران و شورش گرسنگان در دیماه ۹۶ و بعدا در مرداد ۹۷ ، نشان داد که مردم به دلیل عدم اعتماد به بالایی ها، از رژیم عبور کرده و به این دلیل تمامیت حاکمیت موجود را به چالش کشیده اند.

این شرایط به ما نشان می دهد که جامعه در یک دوقطبی قرار گرفته است، یا باید در کنار رژیم جهل و جنایت سرمایه داری اسلامی ایران ایستاد، یا در صف مقابل آن؛ یا باید با جنایات ،توحش و سیاست های تحقیر آمیز و استثمارگرانه این مناسبات کنار آمد و در همسویی با آن حرکت کرد، یا باید صف انقلابی و سوسیالیستی –  با هدف لغو استثمار و کار مزدی –  را تقویت کرد ،این انتحاب اجتناب ناپذیر است!.

 با توجه به شرایط کنونی که در بالا اشاره شد سرمایه داری به درست تشخیص داده است که طبقه کارگر، آن نیروی اجتماعی است که نه تنها می تواند روند سقوط رژیم اسلامی را تسریع بخشد بلکه این توان مندی و ظرفیت را دارد که با رویکرد سوسیالیستی، مناسبات سرمایه داری در ایران را با چالش بسیار جدی و سرنوشت سازی روبرو کند. بنابراین تلاش تمام حامیان زر و زور  و استثمار در این است که نه تنها از تشکل یابی کارگران ممانعت بعمل آورند بلکه تشکل های فی حال موجود را از رهبران صادق ، خوش نام و آگاه به منافع طبقاتی کارگران ، تهی سازند.

پاسخ تا کنونی حاکمیت سرمایه داری به خواست و مطالبات کارگران و مزد بگیران، چیزی جز ارعاب و سرکوب نبوده است. نهاد های امنیتی – حافظان نظام سرمایه داری – در ماه های اخیر  (بیشتر از گذشته) جدا از سرکوب عریان و خشن، پروژه ی جدیدی را شروع کرده اند.

 هدف اصلی این پروژه در ابتدا بد نام کردن فعالین جنبش کارگری است. این پروژه امنیتی تلاش دارد که با اشاعه توهین،تهمت و افتراء، هم زمینه تفرقه در جنبش کارگری را دامن بزنند و همچنین با بد نام کردن رهبران عملی جنبش کارگری، این افراد را از بدنه کارگری در محیط کار و زندگی جدا سازد.

مقدمات این پروژه ی امنیتی در سندیکای شرکت واحد، توسط سعیدترابیان و حسن میرزایی به مرحله اجرا گذاشته شده است .

این پروژه،دو هدف اصلی را که در ارتباط  مستقیم با هم هستند را دنبال می کند. هدف اول این است که با تهمت و افتراء زمینه بد نام کردن نمایندگان فعلی سندیکای شرکت واحد از جمله داود رضوی ، حسن سعیدی و در راس آنها، رضا شهابی را فراهم کنند.

و هدف دوم این پروژه ی باند سیاهی، برگزاری مجمع  عمومی فرمایشی است که بتوانند افرادی مثل رضا شهابی را کنار بزنند و در واقع سندیکا را از نمایندگان صادق و فداکار که حامی منافع طبقه کارگر هستند تهی سازند.

در برخورد به این توطئه جدید دستگاه های امنیتی، دو گرایش نسب به این مسئله واکنش نشان داده اند،گرایش چپ و سوسیالیست جنبش کارگری و گرایش راست جنبش کارگری .

گرایش چپ و سوسیالیست جنبش کارگری در تقابلی جدی و سر سختانه در مقابل این توطئه  ” قانون سیاه ” با افشاگری ایستادگی کرده است، و اما گرایش راست جنبش کارگری با پیش کشیدن بحث های اساسنامه ای و برگزاری مجمع عمومی دانسته یا نا دانسته در خدمت سیاستی قرار گرفته اند که سعید ترابیان و دستگاه های امینتی آن را نمایندگی می کنند.

سعید ترابیان و حسن میرزایی و دیگر همفکران او در تلاش هستند تا با بحث حقوقی و اساسنامه ای بر واقعیت یک توطئه سرپوش بگذارند. در این مورد باید توضیح داده شود که  هیچ گرایشی به اندازه گرایش چپ و سوسیالیست جنبش کارگری خواستار برگزاری مجمع عمومی نبوده و نیست.

سنت و تاریخ پر افتخارجناح چپ و سوسیالیست این بوده وهست که تشکل های کارگری باید با رجوع به آرای کارگران از طریق برگزاری مجامع عمومی – شرکت و دخالتگری مستقیم کارگران –  تمام برنامه ها ی تشکل مورد نظر را تصویب و به مرحله اجرا درآورند و دقیقا در ادامه همین سیاست است که شعار و تلاش جناح چپ و سوسیالیست جنبش کارگری،برقراری حاکمیت شورا ها می باشد.

نکته ای که سعید ترابیان و گرایش راست جنبش کارگری برای برگزاری مجمع عمومی در سندیکای شرکت واحد مطرح می کنند تنها مسئله انتخابات است. همانطور که قبلا توضیح داده شد هدف اساسی دستگاه های امنیتی و گرایش راست جنبش کارگری این است که با توطئه، افرادی مثل رضا شهابی ها را در سندیکای شرکت واحد حذف کنند .

 اگر گرایش راست این باور را دارد که باید سندیکای شرکت واحد مجمع عمومی خود را برگزار کند  _  جناح چپ و سوسیالیست مدافع برگزاری مجمع عمومی است –  باید تمهیدات لازم را به اطلاع دوستان سندیکای واحد برساند تا این دوستان بتوانند بدور از اعمال نظر و اعمال قدرت دستگاه های امنیتی، پلیسی و بدور از توطئه های آنها ، مجمع عمومی سندیکا شرکت واحد در فضایی دموکراتیک برگزارشود تا کارگران بتوانند هم نمایندگان جدید خود را انتخاب کنند و هم برنامه و نقشه راه، را برای ادامه کاری سندیکا به تصویب برسانند. بر این اساس جناح چپ و سوسیالیست جنبش کارگری تلاش می کند ضمن افشای ماهیت این توطئه های پلیسی، باتمام توان در کنار سندیکای شرکت واحد قرار گیرد و ازنمایندگان آنان از جمله رضا شهابی به دفاع برخیزد. اما طرح برگزاری مجمع عمومی برای گرایش راست، ابزاری است بر علیه نمایندگان واقعی و فعلی سندیکای شرکت واحد!.

تنفر”شکست خوردگان” از رضا شهابی زمانی شروع شد که رضا شهابی بعنوان خزانه دار سندیکای شرکت واحد بر استقلال مالی سندیکا و  همچنین جنبش کارگری ایران از نهاد های سرمایه سالار پای فشرد و بر علیه تمامی این توطئه ها ایستادگی کرد.

 رضا شهابی از جمله کارگرانی بود که بر علیه مرکز همبستگی آمریکایی، سولیداریتی سنتر ( نماینده این مرکز در ایران مهدی کوهستانی نژاد و خانم فرزانه داوری بودند) اعلام موضع کرد  و همجنین به حضور و دخالتگری مهدی کوهستانی نژاد و فرزانه داوری در سندیکای شرکت واحد پایان داد.*

در شرایطی  که رژیم سرمایه داری اسلامی ایران ظرفیت های خود را برای سرکوب بیشتر جنبش های اعتراضی و در راس آن جنبش کارگری و ایجاد تفرقه، تهمت و افتراء و تهی کردن تشکل سندیکایی شرکت واحد از نمایندگان واقعی را در دستور کار گذاشته است ، گرایش راست، دشمنان استقلال طبقاتی طبقه کارگر و شکست خوردگان، فرصت را غنیمت شمرده و خواهان هستند” ما را هم از این نمد کلاهی باید باشد ” .

اما جنبش کارگری و نیروی عظیم طبقه کارگر بار دگر به این شارلاتانیزم سیاسی و اپورتونیسم عریان، جواب خواهد داد و این تلاش مذبوحانه قطعا با شکست مواجه خواهد شد.

بهزاد سهرابی

۲۵ اکتبر ۲۰۱۸

زیر نویس

* برای آشنایی آندسته از خوانندگان یادآوری این نکته مهم است که در سال ۱۳۸۷ من در جلسه پالتاکی  همراه با تنی چند از اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران هفت تپه شرکت کرده بودم ، در آن جلسه من به حضور و رد پای مهدی کوهستانی نژاد بعنوان نماینده  سولیداریتی سنتردر جنبش کارگری ایران اشاره کردم . روز بعد از برگزاری آن جلسه، دو اطلاعیه در مخالفت با صحبت های من و در دفاع از مهدی کوهستانی نژاد صادر شد . یکی توسط سندیکای شرکت واحد – آن زمان هنوز اسانلو و سعید ترابیان در راس امور سندیکا بودند –  و اطلاعیه دوم توسط ” اتحادیه آزاد کارگران ایران “منتشر شد.

در اطلاعیه اتحادیه آزاد کارگران ایران ، من – بهزاد سهرابی – چون بر علیه مهدی کوهستانی نژاد و مرکز آمریکایی سولیداریتی سنتر صحبت کرده بودم متهم به  کار پلیسی شدم و اما در آن اطلاعیه، جانانه و سخاوتمندانه به دفاع ازمهدی کوهستانی نژاد بعنوان فعال کارگری دفاع شده بود!!؟

هدف از یادآوری این بود که دانسته شود اعضای هیئت مدیره سندیکای  شرکت واحد – از جمله رضا شهابی –   بعد از شناخت از نقش و ماهیت سولیداریتی سنتر واهداف مهدی کوهستانی نژاد، با قاطعیت تمام بر علیه آنها در سندیکا شرکت واحد دست بکار شدند و برای استقلال مالی، حقوقی و تشکیلاتی سندیکا از دخلتگری های خانم فرزانه داوری و مهدی کوهستانی نژاد و نهاد های ضد کارگری در سندیکا ی شرکت واحد، تا به امروز از هیچ تلاشی فرو گذار نکرده اند.