توضیح کوتاه در باره سلامت بحث

توضیح کوتاه در باره سلامت بحث

رفیق ایرج فرزاد بر روی نوشته من با عنوان “تامل و جدل بر سر چند نکته” نکات توضیحی نوشته است که من با توجه به توضیحات رفیق دلیلی برای ادامه یافتن بحث نمیدانم.  من از نوشته رفیق ایرج این برداشت را کرده بودم که صرف ورود ناسیونالیستها به عرصه اعتصاب عمومی موجب پس گرفتن اطلاعیه حمایتی رفیق شده بود. توضیحات رفیق مسئله را سر جایش گذاشته است.

ایرج نوشته است: ” با اینحال در همان فراخوان شخصی اولیه ام، حمایت من از فراخوان اعتصاب عمومی، بر این مبنا نبود که “حضور و همراهی ناسیونالیستها” را  متوجه نبودم. انگیزه من این بود که تعدادی سازمان و نهاد که خود را “سوسیالیست و کمونیست”، تعریف کرده بودند، مستقل از  ناسیونالیستها، فراخوان اعتصاب عمومی داده بودند. من مستقل و صرفنظر از نوع سوسیالیسم و کمونیسمی که آن جریانات به آن تعلق داشتند، درست و مفید تشخیص دادم که خشم و عصبانیت مردم کردستان را “سوسیالیسم” و “کمونیسم”، با هر مرزبندی که رفیق محمود میداند که من با آنها داشتم و دارم، و در این مورد چندین و چند نوشته دارم، هدایت کنند.

اما خارج از این نمای بیرونی و علنی، من متوجه شدم که ورود جریان “مرکز همکاری” کذائی به ماجرا، به “اطلاع” امضاء کنندگان رسیده بود و آنها آن را آن وقت علنی نکردند و بعد ها هم در مورد آن سکوت معنی داری کردند.”

برای من این حساسیت بموقع رفیق و بلند کردن پرچم نقد بسیار ارزنده است. من این بحث را در اینجا خاتمه یافته میدانم و فکر میکنم مسئله سر جای درستش قرار دارد.

در رابطه با اشاره نوشته من به مطلب ایرج آذرین با عنوان ” نقش ناسیونالیسم در تراژدی کرد” که در جریان جنگ خلیج و شورش در کردستان عراق نوشته است، رفیق نوشته است:

 هدف من، همانطور که در ابتداء این یادداشت متذّکر شده ام، از باز کردن باب “جدل و تامل”، فکر کردن با صدای بلند در دنیای مجازی، و مسابقه ای بر سر انتخاب ملکه زیبائی در رقابتهای اعلام “موضع” نبود و نیست. امیدوارم نام بردن محمود قزوینی از آذرین و “ارشاد” خوانندگان و طرفهای بحث و تامل او با بحث سی سال پیش او،  و پنهان کردن بیست سال اخیر مجاهدت های آذرین و همقطاران در هجوم و فحاشی و پاپوش دوزی علیه کمونیسم کارگری، یک لغزش و اشتباه لپی و یک تب سیاسی زود گذر در لحظات هیجان و بی خبری بوده باشد. اگر نه، نفس سالم ماندن ادامه جدل سیاسی از نظر من، زیر علامت سوال بزرگی قرار دارد.

من برای توضیح غلط بودن تاکتیک تحریم بخشی از نوشته ام با عنوان ”  بررسی تاکتیک تحریم جنبش توده ای ایران در پرتو رویدادهای کردستان عراق در سال ٩١ و چند رویداد دیگر” را در مقاله ام آورده ام

نوشته من بیش از ۸ سال پش در جریان رویدادهای سال ۸۸  در مقابل کسانی که پرچم تحریم همه تحرکات آن سالها را زیر نام حکمتیسم اعلام کرده بودند و یکی از فاکتهای تئوریک آنها موضع کمونیسم کارگری در برخورد به رویدادهای کردستان عراق نوشته شده بود.

برای خوانندگان و رفیق ایرج نوشته بودم : ” این مطلب در بطن وقایع ۸۸ و در مقابل یک خط مشی معین که امروز با خط رسمی شناخته میشود نوشته شده بود. خواننده و از جمله رفیق ایرج تنها باید به استدلال من در توضیح تاکتیک کمونیستی در یک واقعه معین توجه کنند، نه نقد مقاله به یک خط مشی معین”

این نوشته در مقابل رفیق ایرج  فرزاد نبوده، بلکه در توضیح رویدادها ی کردستان در سال ۱۹۹۱ بوده است. من اشاره به یک مقاله ایرج آذرین در متن یک مقاله طولانی در باره رویدادهای کردستان عراق و  توضیح مواضع کمونیسم کارگری در آنجا را دارای آن بار مثبت و “پنهان کردن تاریخ مجاهدتهای آذرین در طول این بیست سال” نمیدانم.  اگر از نظر سیاسی اشاره به یک نام چنین باری داشته باشد که رفیق ایرج فرزاد میگوید، حتما باید از آن اجتناب کرد.

محمود قزوینی

۲۰ اکتبر ۲۰۱۸

Ghazvini.m@gmail.com