اعتصاب رانندگان ماشینهای سنگین محرک جنبش وسیعتر از خود میشود!
سومین دور از اعتصاب رانندگان کامیون بیش از ۵۲ شهر ایران را در بر گرفت. کمترین معنی همهگیر شدن این اعتصاب، اتحاد و درد مشترک همهی رانندگان، اعم از ماشینهای سنگین و سبک، اتوبوس و سایر ناوگانهای ترابری است. گسترش این اعتصاب آنهم در سومین مرحله یک معنی روشن دیگری هم دارد، و آن نگاه به جلو و راه بی بازگشت برای رانندگان اعتصابی است. رانندگان کامیون هیچ راه دیگری به جز اعتصاب ندارند. رشد جنبش آنها باعث میشود تا به این نتیجه برسند که به جای شکوه و شکایت از مسئولان و کنار انداختن کامیونهای خود حاکمیت سرمایهداری را به وسیله اعتصاب تعرضی خود تحت سختترین فشارها قرار دهند. آنها از اعتصاب خود نتایج اتحاد و همبستگی را میآموزند و در عین حال همین نتیجه را به سایر بخشهای جنبش کارگری منتقل میکنند.
سومین دور از اعتصاب رانندگان کامیون در هرحالی گسترش مییابد که رژیم سرمایهداری حاکم دهها نفر از آنها را بازداشت کرده تا شاید با مرعوب کردن رانندگان آنها را وادر به بازگشت بر سر کار کنند. رابطه کرایه بار با هزینههای حمل آن که به عهده راننده است رابطهی شبه بردهداری است. به این معنی که راننده برای انتقال بار باید چیزی هم از جیب خود خرج کند و اگر چنین نکند و دست به اعتصاب بزند تحت فشار پلیس دولت سرمایهداری حاکم قرار میگیرد. رانندگان کامیون میگویند قاعده این است که ما بار حمل کنیم تا پولی به دست بیاوریم، با توجه به هزینههای سنگین نگهداری کامیون آیا باید برای حمل بار پولی هم از جیب خود خرج کنیم؟!
از یک سو رژیم سرمایهداری ایران مستاصل و درمانده در مقابل رانندگان اعتصابی دست به ایجاد رعب و وحشت و دستگیری میزند. با این وجود رانندگان عقبنشینی نکرده و اعتصاب خود را ادامه میدهند. این به این معنی است که حتی مالکان کامیون نگران از دست دادن دارایی خود نیستند چون خوب میدانند این دارایی بدون توان امکانات جنبی که کامیون را به حرکت درآورد آهنپارهای بیش نیست و برای به حرکت درآوردن آن نیاز به هزینههای هنگفتی است که از دریافتی کرایه بار بسیار کمتر است. در نتیجه در عمل حتی صاحبان کامیون هم چیزی برای از دست دادن ندارند و همین نقطه اشتراک مهم آنها با رانندگان فاقد کامیون میشود. و از سوی دیگر رانندگان اعتصابی برای حمایت از همکاران دستگیر شده خود ناچارند از فاز اعتصاب صنفی فراتر رفته و وارد فاز سیاسی شوند. به این معنی که اکنون مطالبه آنها بیش از افزایش کرایه بار و کاهش هزینههای نگهداری کامیون به مطالبه سیاسی آزادی همکاران خود تبدیل میشود. در این مرحله اعتصاب وارد فاز رویارویی با دولت سرمایهداری میشود و این همان نقطه رشد اعتصاب و مقدمه لازم برای ورود به فاز مبارزه ضدسرمایهداری رانندگان کامیون است. از این مرحله به بعد جنبش آنها در مجموعه جنبش کارگرانی قرار میگیرد که هدفشان فشار آوردن به نقطه صحیح اهرمی خواهد بود که دولت سرمایهداری را تکان میدهد. در همین مرحله است که امکان سواستفاده جریانات بورژوایی داخل اپوزسیون از جنبش رانندگان ماشینهای سنگین محدود شده و با رهبری صحیح این جنبش آنها وارد کارزار بزرگتر جنبش طبقاتی خواهند شد. درست همین افق است که میتواند قدم بعدی رانندگان ماشینهای سنگین باشد و تنها همین چشمانداز است که کشمکش بر سر وسایل یدکی را به جنگ طبقاتی با دولت سرمایهداری انتقال میدهد. رانندگان تا به این نتیجه نرسند که اعتصابشان باید به ساختار سرمایهداری حاکم ضربه وارد کند تا دستآوردی داشته باشند، حتی اگر کرایهبار افزایش و وسایل یدکی ارزان شود باز دوامی نخواهد یافت و خیلی زودتر از زمان قابل پیشبینی، یعنی با سرعت تنزل ارزش پول رایج و افزایش تورم باز بر سر نقطه قبلی خود باز خواهند گشت.
مادام که رانندگان اعتصابی نتوانند پیوندی با سایر اعتصابات کارگری برقرار کنند و حمایت سایر بخشهای در حال اعتراض کارگران را به خود جلب کنند دستآوردی درخور نخواهند داشت و ناچار میشوند جنگ خود را طولانیتر کنند. این فرصتی برای سایر بخشهای کارگری، به خصوص بخشهای در حال اعتراض و اعتصاب هم هست که بین جنبش خود با جنبش رانندگان ماشینهای سنگین اتحاد و همبستگی بوجود آورند. سیاست مستقل کارگری دقیقا به این معنی است که کارگران هر واحد تولیدی که در جنبش اعتراضی خود قرار گرفتهاند از اعتصاب وسیعی که رانندگان کامیون سازمان دادهاند حمایت کنند. در غیر اینصورت جنبش خود آنها ایزوله و جدا باقی خواهند ماند و این نقض آشکار سیاست مستقل کارگری و تبعیت از انشقاقی است که رژیم سرمایه همواره آن را دامن زده است. حمایت هر بخش از جنبش کارگران معترض از اعتصاب رانندگان کامیون علاوه بر تامین اتحاد طبقاتی مورد نیاز جنبش کارگری، تقویت جنبش خود آنها نیز هست.
پیش به سوی ایجاد سامانه وحدت سراسری جنبش اعتراضی کارگران و رانندگان.
علیرضا بیانی
نهم مهرماه ۱۳۹۷