بورژازى اسلامى در ایران ، تحلیلى مارکسیستى

فاسد ذاتی حاکم بر رژیم آخوندی و عدم دانش و احساس مسئولیت ، گسست طبقاتی طبقه نئو بورژوای حاکم باعث شده تا قسمت عمده پتانسیل اقتصادی و دارایی ایران طی چهل سال گذشته نابود گردد ، براساس آمارسازمان برنامه و بودجه کل نقدینگی ایران در حال حاضر ١۵٠٠٠ هزار میلیارد ریال است که از این میزان تنها ١٨٠٠٠ میلیارد آن بصورت مستقیم و غیر مستقیم در اختیار مردم قرار دارد و قسمت بسیار عمده آن در اختیار موسسات دولتی و نیمه دولتی و رانت های قدرت و ثررت نظیر سپاه و شستا ، آستان قدس و …. غیره می باشد . تلاطم بازار ارز وشوک ناشی از آن برسطح کیفیت مردم نتیجه مستقیم فساد و نابخردی کل سیستم حاکمه می باشد . براستی در شرایطی که ارزش ریال بصورت لحظه ای در حال کاهش است نیروی کار مزدی با درآمدی ثابت و ناچیز چگونه قادر به تامین نیازهای اولیه زندگی می باشد ، در کشوری که آمار بیکاری فاجعه بار است ، آیا کسی که نان آور یک خانوار است دیگر مجالی برای مطالبه کرامت و حق انسانی دارد . مسئول مستقیم و تمام کمال مشکلات و مصائب مردم ایران نظام حاکم فاسد می باشد که با نابخردی ، طرح برنامه های ماجراجویانه نظیر برنامه اتمی و صرف هزینه های میلیاردی جهت توسعه طلبی و صدور ئیدولوژی خود در سایر کشورها در واقع دست درجیب مردم دارند و هر روز سفرهای مردم را کوچکتر و محقرتر می نمایند .امروز دیگر هیمنه دروغین نظام آخوندی شکسته شده ، دیگر حتی اقشاری که روزگاری باوری و امیدی به این آقایان داشته اند متوجه عمق فساد ، دروغ و تزویر که به ذات جزء لاینفک تمام حکومتهای مذهبی میباشند ، شده اند . دیگر نمی شود با وعده جهانی رویایی روزگار مردم را سیاه کرد . واین اولین و اساسی ترین افتراق ما با دین فروشان و انسانهای مذهبی می باشد . کمونیسم برای قدیس مآبان ، به کلی‌ غیر قابل درک است ، زیرا کمونیست‌ها ، خود پرستی‌ را در برابر فداکاری ، یا فداکاری را در برابر خود پرستی‌ قرار نمی‌‌دهند ، آنان این تضاد را نه‌ به طور نظری و نه‌ به شکل احساساتی‌ یا ایدئولوژیک پر از طمطراق آن بیان نمی‌‌دارند ، ایشان بیشتر منشأ مادی آن که همراه با آن به خودی خود از میان می‌‌رود را نشان می‌‌دهند .

کمونیست‌ها آنگونه که اشتینر ” اخلاقیات ” را به طور مبسوط موعظه می‌‌کند، به هیچ وجه چنین نمی‌‌کنند ، آنان تقاضا‌های اخلاقی از نوع : یکدیگر را دوست بدارید، خود خواه نباشید و غیره را در مقابل توده‌ها پیش نمی‌‌کشند ، بر عکس ، به خوبی‌ آگاهند که خود پرستی‌ به اندازه از خود گذشتگی ، در شرایط معینی همانا شکل ضروری خود — ثبوتی افراد است .

بدین طریق ، کمونیست‌ها به هیچ وجه ، آنگونه که ماکس قدیس معتقد است ……نمی‌ خواهند ” فرد خصوصی ” را به خاطر انسان خود خواه ” عمومی‌ ” از میان بردارند این همانا خیال پردازی است ………..نظریه پردازان کمونیسم ، یعنی‌ تنها کمونیست‌هایی‌که وقت دارند به مطالعه ی تاریخ بپردازند ، دقیقا بوسیله این واقعیت متمایز می‌‌شوند که به تنهایی‌ کشف کرده اند که در سراسر تاریخ ” منافع عمومی‌ ” بوسیله افرادی به وجود آمده اند که به مثابه ” اشخاص خصوصی ” تعریف می‌‌شوند .

آنان می‌دانند که این تضاد همان تضادی انتزاعی است ، زیرا یک طرف آن ، یعنی‌ آنچه ” منافع عمومی‌ ” خوانده میشود ، بطور دائم توسط طرف دیگر ، یعنی‌ منافع خصوصی به وجود می‌‌آید ، و در ارتباط با این ” یک ” به هیچ وجه نیرویی مستقل با تاریخچه‌ای مستقل نیست ، بطوری که این تضاد دائماً در عمل نابود و از خود به وجود می‌‌آید ، به این جهت مساله بر سر ” وحدت سلبی ” هگلی دو طرف یک تضاد نیست ، بلکه مساله بر سر نابودی متعین بالفعل ، شیوه متعین بالفعل گذشته زندگی‌ افراد است که با نابودی آن ، این تضاد نیز همراه با وحدت آن از میان می‌‌رود .

انسان آزمند که در اینجا به عنوان خود پرستی‌ ناپاک و غیر مقدس و در نتیجه به عنوان خود پرستی‌ به مفهوم عادی نماینده می‌‌شود ، چیزی نیست جز شخصیتی که درباره ا ش در درسنامه‌های اخلاقی‌ برای کودکان و رومان‌ها به شرح و بسط می‌‌پردازند ، اما این در واقع فقط همچون استثنایی‌ رخ می‌‌دهد ، و به هیچ وجه نماینده ی بورژوازی آزمند نیست .

بورژوازی آزمند هیچ گونه نیازی به ” انگیزه‌های وجدان ” ، ” احساس شرافت ” و غیره ، یا محدود کردن خود به سودای حرص و ولع به تنهایی‌ ندارد، بر عکس ، حرص و ولع آنان از یک سلسله سودا‌های دیگر ، از قبیل سودا‌های سیاسی و غیره سرچشمه می‌‌گیرد، که برآوردن آن را ، بورژوا به هیچ علتی قربانی نمی‌‌کند. دراین میان ارائه آرترناتیوهای جعلی نظیر پروژهای فدرالی یا کنفدرالی کردن ، سلطنت طلبی و یا اسلام به اصطلاح مدرن اصلاح طلب ، شیوع ویروس های بسیار خطرناکی هستند که باید با قاطعیت و هوشیاری و روشنگری و افشای واقعیت قبیح انها در نطفه خفه گردند . امروزه تشکیل هستهای کوچک مبارزه و اعتصاب و نافرمانی در هر خانواده و محله و خیابتان و کارخانه و کارگاهی در قالب ایجاد شوراهای مستقل کارگری ضروری است ، امروز باید فریاد برآورد کارگران جهان متحد شوید ، شما چیزی برای از دست دادن ندارید جز زنجیرهایتان ، رستگاری نزدیک است .

وریاروشنفکر