وقتی عظما وحشت زده است

وقتی عظما وحشت زده است.


روحانی آبدارچی رهبر تهدید کرد اگر نتوانند نفت بفروشند تنگه هرمز را میبندند.

حالا عظما آمد و گفت آفرین راست میگه، می بندیم،

این نشان داد که روحانی قبل از گفتن در بیت رهبرش جلسه داشتن و آقا گفته اجازه داری، برو بگو که میبندیم.

روحانی قر آمد و وانمود کرد که او خودش میتواند از این غلط ها بگوید ، اما حالا آقا یکبار دیگه نشان داد که این یکی نخست وزیر هم آبدارچی است.

اما هر دو میدانند که این هندوانه بزرگتر از آن است که زیر بغل شان جا بگیرد. یعنی بال هایشان به شدت اغراق آمیز فش کرده است.

اینها جلو چشمشان مدافع های حرمشان را پنجاه پنجاه توسط اسراییل افقی می کنند و در تابوت به طرف گورستانها ی مملکت اسلامی پست میشوند ، خط قرمزشان را زرد زرد کردند و هیچ غلطی حتی در حرف نتوانستن بکنند حالا میخواهند تنگه هرمز را ببندند.!؟

این لاف زدن برای مخفی کردن بی عرضگی در سوریه است.، برای نشان دادن بال و بازو به مردم ایران است. شاخص بیچارگی و درماندگی است که برادر نتانیاهو و پوتین سرنوشت سوریه را رقم میزنند و تره برای قم و رهبر خرد نمیکنند. و با اردنگی و پس گردنی از سوریه بیرون انداخته شدند.

چهل سال خرج کردن در سوریه ، به قیمت زدن نان و آب و اکسیژن و آزادی مردم را روسیه بالا کشید و الله و اکبر ، خمینی رهبر هم نگفت.و خانوارهای قربانی سوریه با آفتابه در راه بهشت محمدی اند که گل مزار شان را آبیاری کنند . و با این باج در این دنیا سوبسید اسلامی بگیرند و در آن دنیا هفتاد حوری.

اما پوتین و نتانیاهو هفتاد حوری آن دنیا را به شهدای اسلام بخشیدند و تبریک گفتند !! و به حوری های نقد این دنیا ، به قدرت در خاورمیانه و دنیا چسبیدند و برای این با بالا کشیدن شامپاین به ریش شهدای حرم فاطمییون خندیدند. و در روزهای بعد پوتین قرآن بزرگ مثل گذشته را بار هواپیما میکند و برای عظما هدیه می فرستد.؟

یا شاید عمر رهبر و نظام آنقدر کش پیدا نمی کند که قرآن دوم را از پوتین دریافت کند؟