پرسش هایی که بی پاسخ ماند: «در حاشیه کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان»

پرسش هایی که بی پاسخ ماند: «در حاشیه کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان»

 

بیست و نهمین کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان در فاصله هشتم تا دهم ژوئن در شهر استهکلم برگزار شد  و آنچه از نام آن انتظار می رفت با واقعیتی که رخ داد فاصله معناداری داشت. اگر نام بنیاد پژوهش های زنان به شما این وعده را می دهد که جمعی از اندیشمندان، نظریه پردازان، آکادمیسین ها و فعالان حوزه زنان با انبوهی از مطالب در خور طرح در راستای رهایی زنان و برابری حقوقشان شرکت خواهند داشت، باید بگویم سخت در اشتباهید. در میان چهره های دعوت شده کمتر نام شهیری می یابید و متن سخنرانی قابل وثوقی. برعکس، اسامی کسانی چون مهناز قزل لو اگر شما را به یاد هفدهمین کنفرانس این بنیاد در سال ۲۰۰۶ در مونترآل و گیتی شیرزاد نیندازد، برای من که پیگیر حضور فعال توابان در برهم زدن و هایجک کردن تشکیلات، سازمانها و گردهمایی های زنان، حقوق بشر و همجنسگرایان بوده ام حتما تداعی تکرار تاریخ است.

موضوع از اینجا شروع نشد که بنیاد پژوهشها سراسر توسط توده ایها، اکثریتیها و اصلاح طلبان صادراتی از ایران اشغال شده است، بلکه این نتیجه چند سال اهمال و تساهل مسئولان این بنیاد در برخورد با حضور چهره های بدنام و توابان سابقه دار به بهانه های بی پایه بود. من طی این چند سال، با وجود آگاهی بر سمت و سوی کنفرانسهای این بنیاد، در گردهماییها و کنفرانسهایش شرکت نکرده بودم، تا همین آخرین کنفرانس که در ژوئن امسال (۲۰۱۸) در استکهلم برگزار شد. من در این کنفرانس که مهناز قزل لو، با سابقه خشونت سایبری علیه فعالان زن، به عنوان سخنران شرکت داشت، در حالی که در تعقیب یکی از عوامل نفوذی بودم حاضر شدم. در بخش پرسش و پاسخ من هم پرسشهایی از او را در جمع مطرح کردم. به او گفتم اطلاعات ایران با استفاده از نفوذیها و توابین توانسته بدل تشکلات زنان، همجنسگرایان، پناهندگان و حقوق بشر را در خارج از ایران بسازد. و بعد برای مثال به گیتی شیرزاد که نگهبان زندان سنندج بود و اکنون با پناهنده ها و سازمان مهاجرت  کانادا همکاری می کند، و فرحنازانامی که به گفته خودش در قتل کشیشان ایرانی دست داشتند و پیشتر درموردشان افشاگری کرده بودم، اشاره کردم. مسلما تا دهان گشودم به شدت مورد حمله لفظی از سوی شهلا شفیق و کسی که می گفت از بستگان گیتی شیرزاد است مواجه شدم. بلافاصله رئیس جلسه، گلرخ جهانگیری صدای من را قطع کرد و گفت اجازه ندارم از کسی اسم ‌بیاورم. من نیز به ناچار تمکین کردم و در اتمام کلامم به قزل لو یادآور شدم که او در مقابل افشاگری من درباره تواب سطح بالایی که خود به قتل کشیشان اعتراف کرده واکنش عصبی نشان داده، از دو خواهر انامی دفاع کرده و نوشته است که تنها به گلناز انامی مشاوره داده، در حالی که قزل لو از سال ۲۰۱۴ سازمان همجنسگرایان(ماناو) را ثبت و خواهران انامی را در هیأت مدیره آن و‌مشخصا گلناز انامی را در مسؤلیت مالی سازمان استخدام کرده است.

https://www.facebook.com/lgbtio/

 

از قزل لو خواستم که در این باره توضیح دهد و طرح این پرسش را در چنین کنفرانسی که از آن انتظار می رود فعالان عرصه حقوق زنان را دعوت کند، نه توابانی که در شکنجه، اعدام و خشونت علیه زنان دست داشته و دارند، جایز و لازم دانستم. اما مهناز قزل لو از پاسخ طفره رفت و شهلا شفیق که با گیتی شیرزاد رفاقتی دارد، و در سال گذشته به خاطر فعالیت هایش در حوزه برابری حقوق زنان موفق به دریافت لژیون دونور فرانسه شده بود، در همان  قسمت پرسش و پاسخ با چهره أی برافروخته که کم تر نشانی از نشان لژیون فرانسه در ان پدیدار بود، صحبت های من را قطع و حتی به من حمله کرد که تا مانند شوالیه های فرانسه در جن؛ صلیبی من را کتک بزند، اگر حاضران در جلسه نبودند هیچ معلوم نبود که با حمله این لژیون برابری، من در ان روز راهی بیمارستان شوم.! شهلا شفیق پس از کنفرانس در بیرون محل برگزاری گریه سر داد و از بی گناهی شیرزاد و تحت فشار قرار گرفتنش قصه ها گفت.

برخورد آنها چندان هم دور از انتظار نبود، زیرا گیتی شیرزاد که من با استناد به شهادت شهود نزد وکیل و مدارک مستدل از او افشاگری کرده و گزارشی را درباره اش به دادگستری دولت کانادا داده ام، در کنفرانس هفدهم همین بنیاد مسئولیت اداره پنل را برعهده داشت و رفاقت با او مسئولان بنیاد را به حفظ حقوق او ملزم کرده بود و نه حقیقت. پیش از این در سال ۲۰۱۵ در واکنش به افشاگری من درباره شیرزاد، الهه شکرایی از مسئولین محلی بنیاد پژوهشهای زنان در مونترال کانادا، اصغر جیلو و چند نفر با نامهای مستعار مطالبی در دفاع از گیتی و علیه من نوشتند و بدون اینکه با او همبند بوده باشند به بی گناهی او شهادت دادند.

مجموعه آنچه که در حاشیه این کنفرانس گذشت سوالاتی بود که همچنان بی پاسخ ماند، همانطور که پیش از این نیز اعتراض عده ایی به تصمیم کنفرانس بنیاد پژوهش‌های زنان در دعوت از مهناز قزلو که در کمپین خشونت سایبری و افترا نقش داشته است، بی پاسخ ماند. اما مساله این جاست که این زنگ های خطر که سال هاست و به خصوص پس از دوم خرداد به صدا درآمده است را چه کسی و کسانی می خواهند بشنوند؟ تا چه زمانی باید دست روی دست گذاشت و در مقابل توابان سابق و اصلاح طلبان صادراتی که در چنین بنیادهایی و اپوزیسیون نفوذ کرده و حتی خود شبکه های موازی را إیجاد و تأسیس می کنند، ساکت ماند؟

 

به قول مینا اسدی-نقل به مضمون- جنسشان جور است و همه نوع از شاعر و خواننده و فعال زن و کمونیست و فعال کارگر و حقوق بشر و پناهندگی در میان ما جاسازی شده اند.

 

لینک حضور فعال گیتی شیرزاد در کنفرانس ١٧ “بنیاد پژوهش های زنان”

http://asre-nou.net/1385/khordad/28/m-gozareshe-bo…

در مورد گیتی شیرزاد ” فائقیفرشته “لینک مصاحبه خواهر جانباخته،
https://www.radiozamaneh.com/49602

لینک افشاگری من در مورد فرحناز انامی و واکنش های مهناز قزل لو

http://www.iranglobal.info/node/62602

http://iranglobal.info/node/62632

http://iranglobal.info/node/62666

http://www.iranglobal.info/node/62686