یادداشت روزانه

یادداشت روزانه :
اعتراضات و بستن بازار درچند شهر در ایران و روند رو به رشد گسترش مبارزات مردمی و به خیابان آمدن جوانان و کارگران بیکار شده و مردم بدون امکانات مناطق حاشیه شهرها هر روز گسترده تر و به مناطق دیگر کشیده میشود . در بعضی از دانشگاهها هم این اعتراضات در حمایت از خیزش مردمی در جریان است . در بعضی از این اعتراضات حتی با خشونت نیروهای نظامی و انتظامی و پرتاب گاز اشک آور و تیراندازی به سوی معترضین صورت گرفته که خشم مردم به جان آمده را برانگیخته است .
شنیده میشود که هرکدام از سران ریز و درشت رژیم ، نگرانی و نظرات خود را مبنی بر جلوگیری از گسترش موج اعتراضات را مطرح و در سرکوب کردن این وضعیت هم عقیده اند .
روزی از جانب سران سپاه و فرماندهان عالی رتبه به دولت هشدار میدهند که راسا مداخله خواهند کرد و روزی رئیس قوه قضائیه عوامفریبانه با هذار به بازاریان عمده که با سرمایه هایشان در صدد جمع آوری سکه و دلار در بازار هستند ، اخطار میدهد .
این عالی جنابان که خود هرکدام در جایگاه خود ، بانی و مقصر اینگونه شرایط نابسامانی هستند، میخواهند به همدیگر گوشزد کنند و دست از مخالفت خوانی ها بردارند که نظام در خطر است و شیرازه امور از دستشان خارج خواهد شد.
واقعیت قضیه بزرگتر از آنست که با وعده و وعید و نصیحت خودی و غیر خودی از این مرحله بحرانی گسترده که باعث آن بوده اند گذر کنند .
تورم و گرانی لحظه به لحظه ، تعطیلی مراکز تولیدی و کار یکی پس از دیگری، افت ظرفیت های تولیدی با روندی سرسام آور که منجر به فقر و فلاکت گسترده تر و فراگیرتر گشته است.
در کنار این شرایط فلاکتبار در جامعه تحت حاکمیت این رژیم خونخوار، مشاهده روزافزون فروش نوزادان و کودکان و یا فروش اعضائی از بدن و یا تن فروشی ، برای ادامه زنده ماندن خود و خانواده در ابعادی گسترده تر بیداد میکند و دل هر انسان شرافتمندی را به درد می آورد و هر روزه به شیوه های گوناگون آگهی های تبلیغی آنرا مشاهده میکنیم، که این در صدی از این روال رو به رشد است که بخش هائی از آن در خفا میماند.
حاشیه نشینی و گسترش روز افزون آن در نتیجه وضعیت نابسامان مراکز تولیدی و به تعطیل کشاندن آنها و شرایط نابسامان کشاورزی بر اثر کمبود آب و خشک شدن تالابها و رودخانه ها در داخل ایران که نتیجه ناکارآمدی و بی لیاقتی مسئولان حکومتی ست و مهاجرت بی رویه و از سر ناچاری مردم از روستاها به شهرها و استقرارشان در اطراف کلان شهرها که بدون امکانات اولیه بهداشتی وآموزشی و آب و برق ، در شرایطی سخت و طاقت فرسا زندگی به سر میبرند و فرزندانشان همان کودکان کار و خیابان که در سر چهارراهها ، شیشه ماشین ها را تمیز میکنند و یا با فروش گل و سیگارو آدامس و دستمال امرار معاش کرده و قربانی خشونت و تجاوز و آسیب های اجتماعی دیگر میشوند . حتی خبر از مهاجرت مردم از شهرهای بزرگ جنوب ایران هم کم، کم به گوش میرسد که از عوارض زیست محیطی و بی آبی در رنجند و ناچار به ترک دیار میشوند که در شبکه های اجتماعی مرتب از این گزارشات دیده میشود.
دولت نیز هیچگونه راه حلی نه در دستور کار دارد و نه توان و لیاقت رفع این مشکلات را در دستور کارقرار داده است. اعتراضات روزهای اخیر در شهرهای ایران ، در ادامه تداوم رو به رشد بحران و گرانی و بیکاری وسیع و بستن مراکز تولیدی کوچک و بزرگ و افزایش فقر و گرسنگی و عوارض جانبی آن که آسیب های اجتماعی را ده چندان کرده، عقب نشینی های گام به گام رژیم از مواضع دخالتگرانه شان در منطقه و فشارهای خارجی بر رژیم ، او را به شدت بخشیدن به ایجاد رعب و وحشت و بگیر و ببند و افزایش سرکوب و خفقان کرده که نتایج آنرا دراعتراضات مردم به جان آمده و به خیابان آمدن جوانان و کارگران بیکار شده و برای نان و آزادی فریاد میزنند و مشروعیت رژیم را به چالش میکشند. لازم است که اشاره ای داشته باشیم که وظیفه مردم آزاده و شرافتمند و نیروهای رادیکال و چپ و کمونیست است که حامی و پشتیبان مبارزات برحق مردم به جان آمده در شهرهای ایران و در دانشگاهها باشیم و خبر رسانی کنیم.
اگر این اعتراضات تداوم یابد و گسترده تر در مراکز تولیدی بزرگ با در هم آمیختن اعتصابات عمومی هماهنگ تر در محلات کارگر نشین و فقیر حاشیه شهرها ، ادغام و با خواست کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد و خواست لغو حکم اعدام و نه به اعدام ، این قتل عمد دولتی ، میتواند گام به گام پیشروی آگاهانه کرده و رژیم را وادار به عقب نشینی کرد و ماشین جنگی و میلیتارریستی اش را زمینگیر نمود. آنگاه توازن قوا را به نفع جنبش گرسنگان و مبارزه پیگیر تغییر داده و این رژیم استثمارگر و جنایتکارو ماشین دولتی اش را با قهر توده ای و همبستگی طبقاتی کارگران به زیر کشید و بر ویرانه های آن دنیائی عاری از ستم و استثمار و نابرابری برپا نمود .
ژوئن ٢٠١٨ میلادی
اردشیر نصراله بیگی