کارگران و توده های محروم، با برجام و بی برجام

کارگران و توده های محروم، با برجام و بی برجام
برجام که در تاریخ ۱۹ مهر ۹۴ به تصویب رسید و به دنبال آن تحریم های هسته ای دولت های غربی علیه حکومت ایران لغو گردیدند، بعد از حدود یک سال و سه ماه از سر کار آمدن ترامپ و سپری شدن یک مدت یک سال و سه ماهه تنش و کشمکش میان دولت های آمریکا و ایران علی رغم تلاش ۵ دولت دیگر از امضاء کنندگان برجام، ترامپ هجدهم اردیبهشت برجام را پاره کرد و تحریم های هسته ای مجددا قرار است از جانب دولت آمریکا به اجرا گذاشته شوند.
تحریم های هسته ای از سال ۱۳۸۵ در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد آغاز شد و در اوایل نیمه دوم سال ۹۴، دوره اول ریاست جمهوری روحانی به پایان رسید و از مهر ۹۴ تا چند روز پیش، تحریم ها برداشته شده بودند.
اما وضعیت زندگی اکثریت مردم ایران شامل کارگران و بقیه مردم که فاقد ثروت و رابطه با جناح ها و باندهای در قدرت از ۴۰ سال پیش تا امروز که دوران سپری شدن زمامداری انواع دولت ها و دوره ها و شرایط سیاسی و اقتصادی، از دوران جنگ گرفته تا سازندگی، گفتگوی تمدنها، تحریم ها و آخرین آن، دوره تلاش دیپلماتیک و برداشتن تحریم ها که روحانی افتخار برداشتن آنها را دارد، چگونه بوده است؟
سطح زندگی اکثریت مردم از ۴۰ سال پیش به این سو تحت تأثیر شرایط غیر متعارف و غیر معمول مشابه آن چه که در جهان تحت حاکمیت سرمایه داری دور و بر موجود است، مدام و بی وقفه در سراشیبی افول قرار گرفته و هر روز به ته دره فقر و فلاکت و هزاران بلای مرتبط با آن نزدیک تر شده است. در تمامی دوره ها، آنچه که برای صاحبان قدرت کمترین اهمیت و مبرمیتی نداشته، موجودیت مردم به عنوان انسان هائی که باید دارای حق زندگی و برخورداری از امکانات موجود در جامعه باشند، بوده است. ۴۰ سال است که دولت ها یکی بعد از دیگری در تلاش بوده و هستند که بحران های سیاسی حاکمیت چه در داخل و چه در سطح بین المللی را با هزینه های گزاف اقتصادی حل کنند و روز به روز ثروت های عمومی را بیشتر و بیشتر برای اهداف بی ربط به زندگی اکثریت مردم صرف کنند. در کنار این هزینه های بسیار سنگین، دزدی های هزاران میلیاردی توسط باندهای در قدرت یا نزدیک به قدرت، رانتخواری و انواع زد و بندها برای غارت سرمایه های عمومی باعث شده که اقتصاد ایران روز بروز بحرانی تر و ورشکسته تر شود و امروز دیگر به مرحله فروپاشی رسیده است.
نتیجه این روند که از ۴۰ سال پیش و ۳۰ سال قبل از اعمال تحریم ها شروع شده، این است که شدت گرانی و تورم بی وقفه بالا بگیرد و کارخانه ها و مراکز تولیدی ورشکسته و از چرخه تولید خارج گردند و نه تنها اشتغال متناسب با تعداد بیکاران ابجاد نگردد، بلکه هر ساله صدها هزار کارگر شاغل کار خود را از دست بدهند. وضعیت فلاکتبار امروز اکثریت مردم ریشه در ۳۰ سال قبل از اعمال تحریم ها دارد. ریشه فقر،بیکاری و گرانی ای که امروز کمر مردم را شکسته و اعتیاد، تن فروشی، عضو بدن فروشی، کودک فروشی، خودکشی و غیره را به سیمای امروز جامعه تبدیل کرده است، در همان بحران سیاسی ای است که برای حل آن بخش عظیمی از سرمایه هائی که باید صرف عمران و بازسازی و نوسازی تولید و بیمه های اجتماعی در جهت تأمین رفاه اجتماعی می شد، صرف آن شده است و بهای ایجاد همه این ناهنجاری های داخلی و بین المللی را کارگران و مزدبگیران و بقیه بخش های مردم محروم پرداخته اند.
طی تمام دوره های ۴۰ سال گذشته همواره خواست ها و مطالبات و اعتراضات مردم به تنگ آمده از فقر و تنگدستی به بهانه های متناسب با دوره های مختلف با سرکوب و زندان پاسخ داده شده است. ۸ سال به بهانه جنگ هر اعتراضی به بهانه مملکت در حال جنگ است سرکوب شد و هر معترضی ، به بیگانگان ربط داده شد. ۸ سال بعد از جنگ، یعنی دوران سازندگی بعد از ویرانی های به بار آمده توسط جنگ، به بهانه اینکه باید بی سر و صدا و بدون اعتراض به وضع ناهنجار معیشتی کار و تلاش کرد، اعتراضات را سرکوب کردند.۸ سال به بهانه تلاش برای ترمیم روابط تخریب شده بین المللی با پز گفتگوی تمدن ها، تحقیر آمیز ترین دستمزدها را با هدف جذب سرمایه های خارجی برای سرمایه گذاری در ایران و نجات اقتصاد به گل نشسته با توسل به سرکوب و بگیر و ببند کارگران معترض و فعالین کارگری به کارگران تحمیل نمودند. ۸ سال به بهانه تحریم دستمزد چند برابر زیر خط فقر و گرانی سرسام آور به کارگران و بقیه مردم با زور سرکوب و زندان تحمیل کردند و ۵ سال است که تحریم ها برداشته شده اند و دیگر بهانه تحریم برای سرکوب وجود ندارد، اما دستمزد کارگران به ۵ برابر زیر خط فقر کاهش یافته و گرانی در این دوره طلائی که روحانی وعده اش را می داد، در حالیکه خیلی از محدودیت های تجاری و اقتصادی برداشته شدند و فروش نفت به بیش از دو برابر دوران تحریم رسیده و علاوه بر آن بخشی از پول های بلوکه شده آزاد شدند، بیش از دو برابر دوران تحریم ها افزایش یافته است. ارزش دلار که در دوران تحریم ها به ۴ هزار تومان و بعد از مدتی به ۳ هزار و ۵۰۰ تومان رسیده بود، تا یک هفته قبل که هنوز ترامپ برجام را پاره نکرده بود به ۷ هزار تومان رسید.
تجربه ۴۰ سال گذشته نشان می دهد که کارگران و اکثریت مردم طی گذار دوره های متوالی، وضعیت زندگیشان هر دوره نسبت به دوره قبل، بدتر و وخیم تر شده است و به طبع تسلسل دوره ها، دوره برداشته شدن تحریم ها بدتر از بقیه دوره های قبل از خود بوده است. معلوم است که چه تحریم باشد و چه نباشد توده های کارگر و مردم محروم چیزی غیر از فقر، بیکاری و گرانی مهلک نسیبشان نشده و نمی شود. تفاوت تنها در سرعت و شتاب درجه بلاهائی است که بر سر عموم می آید. به عنوان مثال اگر قرار باشد در شرایط غیر تحریم از امروز تا یک ماه دیگر ۱۰۰۰ تومان به یک قلم کالای مصرفی اضافه شود، در زمان تحریم ممکن است پانزده روزه این اتفاق بیافتد. ریشه گرانی در اقتصاد در حال فروپاشی است و حتی اگر تحریم هم نباشد، همچنانکه در دوره ۴ ساله بدون تحریم تجربه کردیم روند گرانی و فقر و فلاکت برای عموم مردم توقف ناپذیر است.
در نتیجه برای ما کارگران و مردم محروم همچنانکه طی ۴۰ سال گذشته نشان داده ایم هیچیک از بهانه ها برای به تمکین واداشتن و به سکوت وادار نمودن ما نسبت به شرایط فلاکتبار معیشتی مبنا و معیار نبوده و نپذیرفته ایم. ما مصرانه تر بدون توجه به این گونه بهانه های نخ نما که تحریم است و غیره، بر خواست خود مبنی بر برخورداری از یک زندگی انسانی متحدانه تر و سراسری تر می ایستیم و تا رسیدن به آن لحظه ای درنگ نخواهیم کرد.
جوانیمر مرادی ۲۳/۲/۱۳۹۷
www.anjomanbfk.blogfa.com
@anjomanbfk