اول ماه مه روز قدرتنمائی طبقه کارگر
مقدمه: به اول ماه مه نزدیک میشویم. اول ماه با روز قدرت نمایی طبقه کارگر تداعی میشود. اما قدرت طبقه کارگر در چیست که بقول لنین این طبقه رسالت آزادی بشریت ازهرگونه ستم و استثمار انسان ازانسان را بدوش میکشد. و یا بقول مارکس این طبقه گورکن نظام سرمایه داریست. طبقه کارگر از چه اهرمهایی برخوردارهست که دیگر اقشار زحمتکش و تحت ستم از آن برخوردار نیستند؟ این اهرمها عبارتند از جایگاه طبقه کارگر درتولید نظام سرمایه داری و اعتصاب بعنوان تبلور قدرت جمعی کارگران . این حقیقت که نظام سرمایه داری بر استثمار طبقه کارگر استوار است گویای حقیقت دیگری نیز هست و آن اهمیت طبقه کارگر در تولید و باز تولید نظام سرمایه داری است. هراندازه تولید سرمایه داری گسترده تر میشود تعداد کارگران نیز بیشتر و درنتیجه نقش آنها درتولید سرمایه داری با اهمیت ترمیگردد. افزایش کارگران درتولید سرمایه داری به همراه خود قدرت جمعی کارگران را به ارمغان میآورد. اما این قدرت جمعی و یا اتحاد کارگران موقعی به یک نیروی واقعی تبدیل میشود که کارگران دست از کارکردن میکشند. مسله به سادگی این است که اگر طبقه کارگر تولید نکند یکشبه تمامی این نظام از هم میپاشد. دراین جا است که اعتصاب بعنوان اهرمی دیگری از قدرت طبقه کارگر به نمایش درمیآید. وقتی صدها هزاز کارگر چرخهای تولید را درمراکز مهم تولیدی میخوابانند آنوقت است که اعتصاب به “اژدهای انقلاب” تبدیل میشود و کارفرمایان و دولتهای آنها از ترس انقلاب کارگری به دریوزگی افتاده و با کارگران به پای مذاکره مینشیند. در اینجا ضروری است به این نکته نیز اشاره کنیم که طبقه کارگر زمانی میتواند ازاین دو اهرم طبقاتی یعنی جایگاه آن درتولید و اعتصاب برای رهائی خود و دیگر اقشار تحت ستم بکار ببنند که پرچم جنبش کارگری دردست گرایش سوسیالیست و دردست کارگران سوسیالیست باشد. و اگرنه همین قدرت کارگران بوسیله ای برای مصالحه کردن بین سرمایه دارن و گرایش رفرمیستی و اتحادیه های رفرمیست تبدیل میشود.
اجازه بدهید با این مقدمه و با این نگرش به قدرت طبقاتی کارگران به سراغ نمونه هایی از روزجهانی کارگربرویم. نمونه هایی که طبقه کارگر قادر شده است بعمنای واقعی قدرت طبقاتی خود را به نمایش بگذارد.
پیدایش اول ماه مه بعنوان روز جهانی کارگر و تصویب هشت ساعت کار:
پیدایش اول ماه و بهمراه آن تحمیل قانون هشت ساعت کار درروز نمونه برجسته ای از اهمیت طبقه کارگر در تولید نظام سرمایه داری و قدرت جمعی این طبقه است. اجازه دهید دراینجا با هم نگاهی داشته باشیم به این تاریخچه.
درسال ١٨٨٩ کنگره موسس انترناسیونال دوم که به معنای واقعی بزرگترین گردهم آیی بین المللی درجنبش کارگری جهانی بود تشکیل شد. دراین کنگره اول ماه به عنوان روز جهانی کارگرو روز همبستگی بین المللی کارگران به تصویت رسید. در قطعنامه این کنگره میخوانیم: “کنگره تصمیم دارد تظاهرات بینالمللی عظیمی به راه بیاندازد به طوری که در تمام کشورها و در تمام شهرها در یک روز مقرر، تودههای رنجبران از مقامات دولتی تقلیل ساعات کار روزانه را به هشت ساعت و همچنین اجرای سایر قرارهای کنگره پاریس را مطالبه کنند.” دراینجا جا دارد سخنان انگلس درباره این نمایش قدرت طبقه کارگر را باهم بخوانیم:” وقتیکه من این کلمات را می نویسم، پرولتاریای اروپا و آمریکا نیروهای رزمنده ی خود را که برای نخستین بار بسیج شده، و به عنوان ارتشی واحد، در زیر پرچمی واحد، و برای هدف فوتی و فوری واحد هم بسیج شده است، سان و رژه می بیند: هشت ساعت کار در روز براساس تصویب لایحه ی قانونی، به همانگونه که کنگره ی بین الملل در سال ١٨۶۶ در ژنو، و نیز کنگره ی کارگران پاریس در سال ١٨٨٩ اعلام داشته است. چشم انداز امروز چشم سرمایه داران و مالکین اراضی سراسر کشورها را به این حقیقت خواهد گشود که امروز کارگران سراسر کشورها براستی با هم متحد شده اند. افسوس که مارکس دیگر در کنار من نیست تا به چشم خود شاهد این چشم انداز باشد!” و چنین بود که طبقه کارگر جهانی توانست قدرت خود را به نمایش گذارد و قانون هشت ساعت کار را به طبقه سرمایه دار تحمیل کند.
دراین جا به دونمونه از قدرت نمایی کارگران درروزهای جهانی کارگر درایران میپردازیم.
برگزاری جشن اول ماه مه درسال ١٣٢۵ و تصویب اولین قانون کار درایران:
درسال ١٣٢۵ یکی از بزرگترین جشن های اول ماه درتاریخ کارگری ایران برگزارشد. با سقوط حکومت رضاشاه در سال ١٣٢٠ و بوجود آمدن فضای نسبتا باز سیاسی درکشور زمینهی مساعدی برای بسط و گسترش تشکلهای کارگری به وجود آمد. درچنین فضایی بود که جشن اول ماه مه با شرکت نزدیک به ٨٠ هزار کارگر تنها درتهران برگزارشد. جشن اول ماه درآن سال نه تنها تجلی قدرت نمایی طبقه کارگر ایران بلکه توام با خواسته هایی نظیر مسکن بهتر، اعمال نظام حداقل دستمزد، افزایش سهمیههای جیرهبندی ، بهرسمیت شناخته شدن اتحادیه، و تصویب یک قانون کار بود. درتنیجه این قدرت نمایی طبقه کارگر ایران بود که اندکی بعد اولین قانون کار، قانون کاری که بعنوان مترقی ترین قانون کار خاور میانه شهرت یافت، به تصویب رسید.
برگزاری مراسم اول ماه مه درسال ١٣۵٨و چاپلوسی خمینی. سال ١٣۵٨ جامعه ایران بار دیگر شاهد قدرت نمایی طبقه کارگر و نیروهای چپ و سوسیالیست بمناسبت برگزاری اولین ماه مه درایران بعد از انقلاب ۵٧ بود. فقط در تهران، حداقل صد هزار نفر درتظاهرات اول مه شرکت کردند. شعارهای ” قانون کار رژیم شاه باید ملغی شود”، “قانون کار با شرکت نمایندگان کارگران باید نوشته شود”، “دو روز تعطیلی و ۴٠ ساعت کار در هفته”، “مزد برابر در ازای کار برابر برای زنان و مردان”، “مبارزه کارگران شاغل از مبارزه کارگران بیکار جدا نیست”، از جمله شعارها ومطالبات کارگران درآن روز بود. درچنین فضایی بود که خمینی جلاد به دستبوسی و چاپلوسی کارگران پرداخت و درسخنرانی معروف خود درآستانه اول مه آن سال گفت: ” هر روز باید روز کارگر باشد زیرا کار سرچشمهٔ همهچیز است، حتی بهشت و جهنم”. البته چاپلوسی خمینی در تمجید روز کار با کمرنگ کردن و بهم زدن این تظاهرات بزرگ دراول ماه مه همراه شد. اما این تظاهرات عظیم و این روز بعنوان یکی از روزهای مهم در تاریخ جنبش کارگری و جنبش چپ و سوسیالیستی درایران ثبت شد.
در خاتمه: جامعه ایران آبستن تحولات بزرگی است. جنبش کارگری علیرغم ضعف های خود ولی با قدرت و بعنوان یکی از نیروهای اصلی درمبارزه با رژیم ضد انسانی جمهوری اسلامی به پیش میرود. هرروزه کارگران پیشرو و رهبران عملی بیشتری در اقصای نقاط مراکز کارگری قدعلم میکنند. تظاهرات و تجماعات پرشور خیابانی و درمراکز کارگری مستقیم وغیر مستقیم رژیم سرمایه داری درایران را نشانه میروند. شعارهایی نظیر ” زیر بار ستم نمیکنیم زندگی” ، ” دورد بر کارگر مرگ بر ستمگر” و ” ما کارگریم نه برده، حقوق میخواهیم نه وعده” هرروزه دهان به دهان و درمراکز کارگران بیشتری میچرخد. هر جا که کارگران متحد و یکپارچه به میدان میآیند سرمایه داران و دولت مجبور به عقب نشینی میشوند. اما آنچه دراین میان شورانگیزاست آگاهی رو به رشد و کسب اعتماد بنفس بیشتر طبقه کارگر ایران در مقابله با کارفریان و حکومت حامی آنها است. کارگرانی که امروز عزم کنترل امور کارخانه و راه اندازی آن به نیروی خود را دارند در اولین تغییر موازنه قوا به نفع کارگران خواهان اداره مملکت خواهندشد. آنروز که رژیم درآستانه سقوط بیفتد ما شاهد مارش ، این بار میلیونی، کارگران ومردم زحمتکش دراول ماه مه درسراسر ایران خواهیم بود. به امید آنروز و آن روزها.
محمد کاظمی آوریل سال ٢٠١٨