جنبش کارگری در موقعیتی جدید

جنبش کارگری در موقعیتی جدید

گفتگو با شهلا دانشفر

انترناسیونال: اعتراضات کارگری هر روزه گسترده تر و تعرضی تر میشود. آیا این ادامه خطی روندی است که در چند ساله اخیر شاهدش بوده ایم؟ اگر نه تمایزات آن چیست؟

شهلا دانشفر: به نظر من این اعتراضات ادامه خطی روند قبل نیست. نه جنبش کارگری ادامه روند اوضاع قبل از خیزش انقلابی مردم در دیماه است و نه اعتراضات مردم در آن مقطع ایست کرده است. از نظر من با شروع خیزش انقلابی مردم روند جدیدی در جامعه شروع شده است. از جمله شعار مردم در همان اولین روزی که به خیابان آمدند این بود که گفتند “اصلاحگرا، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا” و در دومین روزش شعار جمهوری اسلامی نمیخواهیم، نمیخواهیم سر داده شد. نتیجه اینکه جنبش برای سرنگونی حکومت اسلامی به میدان آمده و شعارهایش بر در و دیوار نقش بسته است و این شرایط را نمیشود به عقب برگرداند.

به این اعتبار تاکید من اینست که جنبش اعتراضی کارگری و اساسا اعتراضات مردم در عرصه های مختلف نبرد با رژیم اسلامی وارد مرحله جدیدی شده و کیفیت جدیدی پیدا کرده است. از جمله در این مدت از یکسو اعتراضات گسترده هزاران کارگر در شهرهای مختلف هر روز گسترده تر و تعرضی تر شده و کیفتی کاملا متفاوت بخود گرفته و جلو آمده است و از سوی دیگر به میدان آمدن دختران انقلاب با برداشتن حجاب ها و سرچوب گرفتن آن و تکثیر این اعتراضات کل جامعه را وارد فاز جدیدی کرده است. و اینها هردو به موازات هم به فضای مبارزه مردم علیه توحش سرمایه داری حاکم عمق بخشیده اند. دو عرصه ای که اعتراض کل جامعه علیه فقر، تبعیض و نابرابری را بیان میکند و هر روزه کل دستگاه سرکوب و جنایت حکومت آپارتاید جنسی را به چالش میکشد. اما اجازه بدهید بروم سراغ سوال مشخص شما و در مورد جنبش کارگری و تمایزات آن در این مدت توضیحاتی بدهم.

یک ویژگی آشکار مبارزات کارگری امروز اینست که کارگر برای تحقق خواستهایش قاطعانه می ایستد و آنجایی که جوابی نمیگیرد، وارد عمل مستقیم میشود. و این اتفاق معمولا یکی از ویژگی های دوران انقلابی است. بطور مثال همانطور که اطلاع دارید یک عرصه مهم مبارزات کارگران اعتراض علیه دستمزدهای به سرقت رفته است. این مبارزه ایست هر روزه و در تمام مراکز کارگری و فراتر از آن در میان بازنشستگان، معلمان، پرستاران و بخش های وسیع حقوق بگیران جامعه جاری است. این مبارزه ایست که مساله آن فقط نپرداختن دستمزدها نیست، بلکه مساله رودررویی با رژیمی است که از بالا تا پایینش دزد و چپاولگر است و بشدت سیاسی است. یعنی کارگری که ماهها دستمزدش را پرداخت نکرده اند و جانش به لب رسیده است، در دل این اوضاع دیگر منتظر وعده های کارفرمایان و دولت نمیشود و خودش مستقیم وارد عمل میشود. از جمله شاهد اینیم که در جایی مثل کمباین سازی تبریز کارگران کارخانه را بدست میگیرند و با فروش ضایعاتش طلبهایشان را نقد میکنند. یا در جاهایی دیگر چون هفت تپه و گروه ملی کارگران با ممانعت از خروج تولید و زیر فشار قراردادن مقامات مسئول قدم به قدم کارفرمایان و دولت را به عقب میرانند و مزدشان را نقد میکنند. فشار این اعتراضات به قدری بوده است که بطور مثال در هفت تپه رستمی یکی از سهامداران این مجتمع بزرگ کارگری با گفتن اینکه کارگران طی همین مدت ١٩٠ روز در اعتصاب بوده اند و به گفته خودشان اگر تولید صورت گیرد، روزانه یک مییلیاد تومان فروش خواهند داشت سعی میکند خود کارگران را خطاکار این وضعیت قلمداد کند. و در کنارش  با دادن وعده و وعید از کارگران میخواهد که سرکارشان باز گردند. اما این وعده و وعیده ها با شعار دروغه، دروغه و خشم و اعتراض کارگران پاسخ میگیرد. و نماینده کارگران روی سکو میرود و میگوید شما اعتراف کرده اید که روزی یک میلیارد تومان از اعتصاب کارگران ضرر کرده اید. یعنی ما روزی یک میلیارد تومان برای شما ثروت تولید میکنیم و گوشه ای از آن حقوق ماست و نمیدهید. و بعد ادامه میدهد خواستهای ما روشن است اگر ندهید ما به اعتراض و اعتصاب ادامه میدهیم.

تمایز دیگر مبارزات کارگری در شرایط کنونی مضمون بشدت رادیکال آنست. این را در شعارهای کوبنده کارگران در مبارزاتشان به روشنی میبینیم. برای مثال کارگر هپکو در تجمع اعتراضی اش با شعار همش میگن آمریکاست، دشمن ما همین جاست، بطور واقعی سیاست رژیم حاکم را به چالش میکشد. حرف کارگر امروز اینست که  دیگر به بهانه آمریکا، اسرائیل و دشمن خارجی نمیشود حقوق او را بالا کشید. دیگر نمیشود تحت عنوان اقتصاد مقاومتی و چرندیات دیگری از این دست حقوق چند بار زیر خط فقر را به آنها تحمیل کرد. کارگر امروز معیشت و منزلتش را طلب میکند و خواهان یک زندگی شایسته انسان است. از جمله امروز کارگران با شعارهایی چون “حقوق های نجومی، فلاکت عمومی”؛ “کارگریم نون میخوایم، دوا و درمون میخواهیم”؛ “نیروی انتظامی به گوش باش ما کارگریم نه اوباش”، “توپ، تانک، فششفه، حساب باید پر بشه”؛ “حساب ما پر نشه، اهواز قیامت میشه”؛ “سفره ما خالیه، ظلم و ستم کافیه”، “نه تهدید، نه زندان، دیگه فایده نداره”، دارند کل بساط سرکوب، دزدسالاری و توحش سرمایه داری حاکم را به چالش میکشند.

کارگران با این شعارها در مبارزاتشان به مقامات مسئول اولتیماتوم میدهند. خواستار برکناری آنان میشوند. و با شعار “می ایستیم، می میریم، تا حقمون رو بگیریم”، بر روی خواستهایشان پا فشاری کرده و نبردی جانانه را به پیش میبرند. یک نمونه درخشان چنین اعتراضاتی اعتراضات دو هفته اخیر کارگران گروه ملی فولاد اهواز است. در این اعتراضات کارگران با قدرت مبارزات متحدانه خود همراه با خانواده هایشان ایستادند و جنگیدند و همکاران بازداشتی خود را آزاد کردند و بعد هم بر خواستهایی که بخاطر به خیابان آمده بودند، تاکید کردند. در این مبارزات کارگران گروه ملی عملا نشان دادند که دیگر سرکوب اعتراضات کارگری برای حکومت کارساز نیست. همانطور که در هفت تپه در جریان درگیر شدن کارگران با رستمی وقتی که میخواست قلدری کند، نیروی انتظامی نظاره گر بود.

رژیم سعی میکند فعالین کارگران را همچنان زیر فشار بگذارد. دستگیر و زندانی کند و با اتهاماتی امنیتی برایشان پرونده سازی کند و احکام زندان صادر کند. اما کاملا وحشت زده و محتاط است و وقتی می بیند هوا پس است فورا عقب می نشیند.

با توجه به خصوصیات فوق مبارزات کارگری در این دوره از نظر شکل و روش مبارزه هم ویژگیهای قابل توجهی پیدا کرده است. اشکال تعرضی تر و جمعی تر مبارزه بیشتر بکار گرفته میشود. دو نمونه برجسته اخیرش اعتراضات ادامه دار کارگران نیشکر هفت تپه و گروه ملی فولاد اهواز است. نفس اینکه در یکروز هزاران کارگر گروه ملی اهواز همراه با خانواده هایشان مارش میروند و شعار میدهند “توپ، تانک ، فشفشه ، حساب ما باید پربشه”؛ اتفاق سیاسی مهمی است که در روزهای اخیر در چند روز متوالی در شهر اهواز روی داد و کل شهر را به تحرک در آورد. حال نمونه هایی چون تجمع کارگران هپکوی اراک در مقابل ساختمان خصوصی سازیها در تهران با سرود “زیر بار ستم نمیکنیم زندگی”، تجمع هزاران نفره بازنشستگان در مقابل مجلس اسلامی، اعتراضات سراسری کارگران راه آهن، مخابرات، آتش نشانها، برق فشار قوی و دهها مثال و نمونه دیگر را کنار این تصویر بگذارید، ببینید چه خبر است. این اوضاع مهر شرایط متحول امروز را بر خود دارد.

انترناسیونال: با توجه به نکاتی که اشاره کردید، جنبش اعتراضی کارگری در دل خیزش انقلابی مردم که از دیماه شروع شد، چه جایگاهی دارد و پیشروی هایش در این مدت چه بوده است؟

شهلا دانشفر: تصویر خلاصه ای که از مبارزات کارگری در این دوره دادم به روشنی حضور و جایگاه قدرتمند جنبش کارگری در متن خیزش انقلابی مردم را نشان میدهد و این اتفاق سیاسی مهمی است.

واقعیت اینست که جنبش اعتراضی کارگری و همانطور که خودتان در سوال اول اشاره کردید، در سالهای اخیر روند رو به گسترشی داشته است و پیشروی های آن خود یک فاکتور مهم در کشیده شدن اوضاع سیاسی جامعه به وضعیت امروز و شکل گرفتن خیزش انقلابی مردم است. مثال های بارز آن تجمعات هزاران نفره بازنشستگان، اعتراضات کارگران در مراکزی چون هپکو و آذرآب در اراک است که مارش با شکوه آنان در وسط شهر اراک با سرود “زیر بار ستم نمیکنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادگی”، از لحظات درخشان ثبت شده در تاریخ مبارزات کارگری در ایران است. و ده ها نمونه دیگر از این دست را میتوان بر شمرد. در این اعتراضات شما به روشنی عروج گرایش  رادیکال و پیشرو را شاهدیدم و این را در شعارها و گفتمان های جاری در جنیش کارگری آشکارا میشود دید. بسیاری از شعارها اعتراض به امتیازات طبقاتی است. از جمله کارگر، معلم، بازنشسته حرفش اینست که چرا باید نماینده ١٠٠ میلیون بگیرد و کارگر زیر خط فقر زندگی کند. و دارند با شعارهایی چون ملک نجومی تو ما را بی مسکن کرده، اگر که ما نبودیم، تو او بالا نبودی، یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه، لب و اساس اعتراض طبقاتی شان را بیان میکنند. جالب اینجاست که این گفتمان ها را در اعتراضات کارگران، بازنشستگان، معلمان و.. می شنوید که بطور زنجیره ای این مبارزات را به هم وصل کرده و عملا کنار هم قرار داده است.

اینها همه در واقع میتوان گفت شکلی از بیان گفتمان های چپ است که هر روز بیشتر دارد به گفتمان همه مردم و جنبش های اعتراضی جاری علیه رژیم اسلامی تبدیل میشود. و این اتفاق شورانگیری است که طبعا نقش و جایگاه خود ما را نیز به روشنی نشان میدهد.

حال با خیزش انقلابی مردم در دیماه همانطور که اشاره کردم جنبش کارگری وارد فضای جدیدی شده است و هرروز بیشتر با گفتمان های رادیکال خود به خیابان آمده و وارد عمل مستقیم میشود. گروههای هزاران نفره خود را در تلگرام به راه انداخته و از قبل فراخوان به اعتراض میدهد. برای تجمعات خانواده ها را خطاب قرار داده و برای روز معین همراه با آنان به خیابان می آید. برای نمونه در فراخوان های بازنشستگان در سطح سراسری، بازنشستگان فولاد، و در مبارزات نیشکر هفت تپه، و گروه ملی شاهد دخالت مستقیم خانواده ها در حرکت اعتراضی کارگران بودیم. در مبارزات کارگری در عین حال ما شاهد اعمال اراده مستقیم کارگران از طریق اجتماعاتشان هستیم. یک نمونه بارزش را در هفت تپه دیدیم که وقتی رستمی به میان کارگران میآید و مجبور به پاسخگویی میشود، اسماعیل بخشی نماینده کارگران بر روی چارپایه رفته و کاذب بودن گفته های وی را بر ملاء میکند و با اعلام اینکه ما تا وقتی به خواستهایمان جواب داده نشود، سر کار نخواهیم رفت، همه کارگران نیز تایید میکنند و فردایش نیز کل مجتمع در اعتصاب بسر میبرد. اینها همه پیشروی های جنبش کارگری است. و این پیشروی ها جایگاه قدرتمندی به جنبش کارگری در  مبارزات کل مردم و روند انقلاب داده است.

انترناسیونال: تاکیدات شما برای به جلوتر بردن این جنبش چیست؟

شهلا دانشفر: اولین تاکید من بر اتحاد تشکلهای کارگری و فعالین و رهبران کارگری بر سر خواستهای سراسری کارگری است. بطور مثال در این روزهای پایان سال بحث بر سر میزان حداقل دستمزد داغ است و جنبشی بر سر خواست افزایش دستمزدها ۵ میلیون به راه افتاده است. این جنبشی علیه فقر، علیه حقوقهای نجومی و برای داشتن یک زندگی انسانی است و در متن خیزش انقلابی مردم که روز اولش با شعارهای مرگ بر گرانی، مرگ بر بیکاری سر بلند کرد، جایگاه و موقعیت دیگری دارد و مستقیما به اعتراض کل جامعه ربط دارد. بنابراین مهم است که دور این خواست و اعتراض علیه زندگی زیر خط فقر وسیعا گرد آییم. تا هم اکنون تشکلهای مختلف کارگری بر سر این خواست طی بیانیه هایی مشترک بر روی این خواست تاکید گذاشته اند. همچنین  یک بند قطعنامه تجمع اعتراضی بازنشستگان در سوم اسفند نیز به همین خواست اختصاص داشت و ندای زنان ایران نیز بر سر این موضوع بیانیه دادند و اعلام کردند که زندگی زیر خط فقر درد مشترک ماست و حداقل حقوق ها باید ۵ میلیون باشد. در همین راستا شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان تاکید بر دستمزد بالای خط فقر کرده است. آخرین نمونه از همین نوع تحرکات بیانیه ۵٣ انجمن صنفی کارگران ساختمانی از شهرهای مختلف است که با عنوان اینکه اگر سری به آمار وجداول بزنیم میزان خط فقر برای یک خانوار چهار نفر نزدیک به چهار میلیون تومان است، خواستار دستمزد بالاتر از خط فقر شده اند. این تحرکات ادامه دارد. باید به این حرکت و به جنبش علیه خط فقر پیوست. بدون شک اتحاد سراسری ما در اعتراض به دستمزدهای چند بار زیر خط فقر با خواست حداقل دستمزد ۵ میلیون و لغو حقوق های نجومی یک پیشروی بزرگ برای جنبش کارگری و کل جامعه است.

تاکید دیگرمن بر روی اتحاد علیه امنیتی کردن مبارزات، سرکوب ها و دستگیری ها و مبارزه برای  آزادی همه کارگران زندانی و زندانیان سیاسی است. سه سال میشود که جنبش بر سر این موضوع و با خواست مشخص لغو تمامی احکام امنیتی صادر شده برای کارگران، معلمان و تمامی فعالین سیاسی در جریان است. امروز در متن اوضاع جدید اتحاد بر سر این خواست و مبارزه برای آزادی تمامی زندانیان سیاسی کلیدی است. باید خواستار آزادی تمامی دستگیر شدگان اخیر شویم. باید خواستار آزادی دختران انقلاب که به حجاب نه گفتند و آزادی و برابری را فریاد زدند بشویم.

نکته دیگر درس گیری از اعتراضاتی که هر روزه صورت میگیرد و تبدیل آن به سکوی پرشی برای رفتن به جلو است. از جمله بخش عظیمی از کارگران، بازنشستگان، معلمان و حقوقهای بگیران جامعه با معضل دستمزدهای پرداخت نشده روبرویند و نمونه های کمباین سازی تبریز، نیشکر هفت تپه، گروه ملی فولاد اهواز و هپکو در اراک درسهای آموزنده ای برای کل جنبش کارگری دارد. نمونه هایی که در آن کارگران قاطعانه در برابر وعده و وعید ها و سردواندن های کارفرمایان و دولت ایستاده اند و با اقدام مستقیم خود تلاش کرده اند دستمزدهای به سرقت رفته شان را نقد کنند. از این تجربیات درخشان میتوان درس گرفت. مثال دیگر سربلند کردن جنبش علیه بیکاری و تکثیر تجمعات جوانان علیه بیکاری در این شهر و آن شهر است و این میتواند الگوی برای جمعیت میلیونی بیکاری در سطح جامعه با شعار یا کار یا بیمه بیکاری باشد. و نمونه هایی دیگر از همین دست بسیارند.

و بالاخره تاکید من بر مساله تشکل است. در این شرایط میتوان تشکل های سراسری خود را که نیرویش را از طریق گروههای مبارزاتی مان در تلگرام و در اعتراضات هر روزه مان گرد آورده ایم، رسمیت دهیم و اعلامش کنیم. مثالهای بارز آن در رابطه با کارگران راه آهن، مخابرات، آتش نشانی، برق، بازنشستگان، پرستاران و بخش های دیگر کارگری است.

همچنین در کارخانجات باید محکم به مجامع عمومی مان اتکاء کنیم و با انتخاب نمایندگان واقعی مان پیگیر خواستهایمان شویم. و یا همانطور که همواره مورد تاکید کارگران صنایع فولاد بوده است با وارد کردن خانواده هایمان در گروه های مبارزاتی ای که در تلگرام شکل داده ایم، نقش و دخالتگری مستقیم تری به آنها دهیم و آنها را جزیی از سازمان و تشکل خود بدانیم. و بالاخره در عالیترین شکل سازمانیابی یعنی در حزب خود متشکل شویم. برای مبارزه علیه جهنم سرمایه داری باید حزب و برنامه و سیاست داشت. برای به زیر کشیدن این بساط بربریت و توحش باید به حزب اتکا کرد. برای به پیروی جنبش ضد ستم و استثمار و سرمایه داری بدون تردید باید حزب داشت. فراخوان من به همه کارگران پیوستن به حزب کمونیست کارگری ایران است. خصوصا در شرایط سیاسی امروز فراخوان ما، فراخوانی کاملا سیاسی و حیاتی است. و نباید لحظه ای مکث کرد.