روژاوا یعنی دنیای دیگری ممکن‌ است

روژاوا یعنی دنیای دیگری ممکن‌ است

 

به گفته لنین : جنگی که سرمایه داران همه کشورها به پا کرده اند به پایان نخواهد رسید. مگر با انقلاب کارگران علیه این سرمایه داران. تا وقتی که کنترل در حرف باقی میماند و به عمل در نمی آید، و تا وقتی که دولت پرولتاریای انقلابی جایگزین دولت سرمایه داران نشده، دولت محکوم است که صرفا تکرار کند: ما داریم بسوی فاجعه می رویم.

امروز در روژاوا –عفرین جنگ و خونریزی زبانه می کشد. تقریبن ۲ ماه است که حکومت فاشیست ترکیه از طریق حملات زمینی و هوایی مردم بی دفاع عفرین را با مدرن ترین سلاحی ناتو مورد شدیدترین و وحشیانه ترین حملات خود قرار داده است. این جنگ ابعاد فاجعه آمیزی را به همراه داشته است. رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه یک فاشیست تما عیار است که با آغاز جنگ اش علیه مردم عفرین در واقع برای نابودی تمام دستاوردهای انسانی در کانتون های روژاوا ( عفرین، کوبانی و جزیره) عزم جزم نموده و آسایش و امنیت را بر نمی تابد. تجربه ی کانتون ها روژاوا اردوغان را افسار گسیخته کرده و برای از بین بردن الگوی دمکراتیک روژاوا از هیچ جنایتی فروگذاری نمی کند. همچنین در کنار دولت ترکیه ارتش آزاد سوریه همکاری می کند. این ارتش در واقع متشکل از ۸ گروه اسلامگرای تندرو، تروریست و جنایت کاری هستند که دست شان به خون هزاران نفر آلوده است و کلکسیونی از وحشی ترین تروریست‌های بین‌المللی را شکل دادەاند. این اقدامات نشاندهنده چیزی به جز استیصال و درماندگی اردوغان در سیاست های داخلی، ناتوانی حزب حاکم  اسلامگرای عدالت و توسعه، سیاست ها و کشمکش های منطقه ایی دولت ترکیه  نیست. این جنگ، چالش میان قدرت های بزرگ سرمایه داری جهانی از جمله دولت آمریکا، دولت روسیه، کشورهای اروپایی عضو ناتو و دولت فاشیست ترکیه و دیگر قدرت های منطقه ایی (ایران، عربستان و اسرائیل) برای سهم خواهی بیشتر بر سر منابع زیربنایی خاورمیانه و میزان نفوذ شان بر کشورهای خاورمیانه است و ربطی به هیچکدام از مولفه های انسانی‌ از قبیل یک زندگی بهتر، آسایش و امنیت، ندارد.

این وضعیت بر هزینه ی نظامی کشورهای جهان افزوده و بازار خرید و فروش اسلحه را گرم نگاه داشته است. سیاست های فاشیستی از طریق دولت ترکیه یکی از اعضای پیمان ناتو در هماهنگی با دولت روسیه، کمک های مالی قدرت های منطقه از جمله عربستان سعودی، قطر، ایران و شخصیت های سیاسی عجین شده در ساختار قدرت های دولتی منطقه  و محلی در کشور سوریه با رضایت تمام کشورهای به اصطلاح متمدن، مردم بی دفاع و آزادی خواه روژاوا را سلاخی میکنند. سیاست ایالات متحده آمریکا در تعیین و تبیین چگونگی سیاست‌های خاورمیانه‌ ظهور گروه های تروریستی، در سراسر منطقه خود جایگاه ویژه‌ای را بدین مقوله اختصاص داده که با رویکردی تعامل‌گرایانه و یا بینابینی، در برابر اسلام و گرایشات تندرو اسلامی در برابر چشمان جامعه ی جهانی عملن سیاستی مماشت گرایانه را اتخاذ نموده است و این در حالی است که با مدرن ترین تکنولوژی های نظامی، ماهواره ای ارتش آمریکا، ناتو و دهها کشور صنعتی قدرتمند جهان، کاملن از این جنایات و ژنوساید مردم بی دفاع عفرین آگاه هستند. بر خلاف تمام کسانی که فکر می کنند دولت های به اصطلاح متمدن اروپایی، دولت آمریکا  و دولت روسیه و دیگر  قدرت های منطقه سکوت کرده اند به اعتقاد من نه تنها سکوت نکرده بلکه در این جنایت و نسل کشی در روژاوا از جمله کانتون عفرین، عملن در کنار  دولت فاشیست ترکیه قرار گرفته اند. این امر به ما نشان می دهد، رسالت قانونمند کردن سیستم سرمایه داری و سیاست های نئوالیبرالیسم از طرف قدرت های سرمایداری جهانی در تمام اشکال برای کنترل بر ابزار تولید، مالکیت در جهت انباشت سرمایه، رقابت بازار آزاد و قدرت سیاسی درهمسویی بر روند تحکیم استراتژی خود در جهان با رهبری آمریکا کماکان در حال ایفای نقش تاریخی برای نیل به استراتژی مطلوب خود است. ثمره ی تلاش و کوشش سرمایه داری جهانی برای انباشت سود سرمایه نتیجتن به قیمت آواره شدن انسانهای بی دفاع، جنگ، جنایت و ژنوساید مردمی، کشتار و مرگ میلیونها انسان بی دفاع منجر شده که هر روزه شاهد و نظارگر آن هستیم و کانتون های روژاوا از جمله کوبانی و عفرین از نمونه های ی بارز  آن است.

کانتون های روژاوا و رزمندگان مبارزش عملن به جهانیان نشان داده اند دستاورد نظم نوین جهانی توسط دولت آمریکا و ناتو با شعار دمکراسی خواهی و حقوق بشر نه تنها به بهبود شرایط زندگی مردم یا برقرای دمکراسی ختم نمی شود، بلکه میزان فقر وفلاکت، ویرانی‌ها و آوارگی را به ارمغان خواهد آورد. عملن دیدیم دستاوردهای نظم نوین جهانی وحشتناکترین جنایت های نسل کشی را در تاریخ به ثبت رسانده است. به این معنی هرجا و به هر دلیلی آمریکا حضور پیدا کرده، جنایت های پی در پی را با هماهنگی سازمان سیا، شورای امنیت سازمان ملل، از سازمان دهندگان کشتار های خونین از آمریکای لاتین، آفریقا تا آسیا از جمله  کانتون عفرین  را رقم زده است. بر اساس واقعیت های ثبت شده در تاریخ، کلید هژمونی تجاوز با ماسک فریبنده ی دفاع از دمکراسی خواهی،  توسط دولت آمریکا از دیگر کشورها جهان یک دماگوژی سیاسی عریان است. بمباران شیمیایی شهر حلبچه در کردستان عراق در تاریخ ۱۶ مارس ۱۹۸۸ که منجر به کشته شدن ۵ هزار نفر مردم بی دفاع انجامید، یک نسل کشی تمام عیار بود که در آن زمان توسط رسانه های میدیایی و لابی های قوه ی قهریه (دولت های سرمایه داری جهانی و مداحان رسانه ایی) کاملن مهندسی شده از اطلاع رسانی در مورد این ژنوساید آگاهانه امتناع کردند.  نسل کشی فاجعه باری که در آوریل سال ۱۹۹۴ در کشور رواندا اتفاق افتاد منجر به قتل هزاران کودک، زن و مرد در منطقه بوتار در حالی بود که سازمان ملل متحد و نیروهای حافظ صلح در آنجا مسقر بودند و آگاهانه از آن نسل کشی توسط گروهی از ملی گرایانه افراطی، چشم پوشی کردند. امروز همچین سناریویی در مکان و زمانی دیگر  در کردستان سوریه واقع در کانتون عفرین دوباره تکرار می شود. همانطور که شاهد هستیم سازمان ملل متحد به جای دخالتگری در امر متوقف کردن این نسل کشی در کانتون عفرین  توسط دولت فاشیست ترکیه و دیگر گروهای تروریستی تندرو اسلامی، خواهان ساختن گذرگاهی شد تا ساکنان این کانتون از طریق آن ترک کرده و فرار کنند، این همزمان در حالی بود که دهها هزار نفر شرکت کننده در هشت مارس روز جهانی زن اعلام کردند که تحت هیچ شرایطی عفرین را نه تنها ترک نخواهند کرد بلکه از تمام دستاوردهای انسانی و تا آخرین لحظه مقاومت خود را ادامه خواهند داد و بر همین مبنا اتکاء به عزم و اراده ی توده های زحمتکش مردمی در روژاوا نشان داد که دنیای دیگری ممکن است و همین امر ناقوس و طبل رسوایی احزاب بورژوا ناسیونالیستی که دل به قدرت های جهانی جهت حل مسئله کرد بسته اند را به صدا درآورده است تا جاییکه این احزاب شرمگینانه سر را در لاک خود فرو برده اند.

کانتون های روژا و مدافعین مبارزش عملن نشان داده اند شعار دمکراسی از سوی قدرت های سرمایه داری جهان در افکار عمومی، دیگر به یک شوخی مضحک شبیه است. تاریخ نشان داده است تسلط و کنترل سیاسی – اقتصادی کشوری یا سیستمی بر سرزمین های دیگر که گاهن با تسخیر خاک آن کشور به وسیله ی قدرت نظامی، اقتصادی و سیاسی همراه بوده ، اغلب به شیوه ی استقرار حکومت های دست نشانده برای تامین منافع سیاسی و اقتصادی (بهره برداری و چپاول زیر بنایی) نمایان شده است. عملن دولت فاشیست ترکیه  و دیگر قدرت های جهانی و منطقه ایی در راستای همین سیاست های جنایت کارانه عمل میکنند.  دمکراسی از طرف قدرت های سرمایه داری جهانی مولفه ی یک شعار بی پایه و اساس در سیاست های غالب و کلیشه ای بر این روند است. استمرار این دسته از سیاست‌ها برای غالب کردن هژمونی اقتصادی _ سیاسی برای بقای بیشتر سرمایه داری جهانی است. در اکثر موارد تاریخی و بصورت ابژکتیو در چهار چوب شعاری کاملن فریبنده با نام برپایی امنیت و آسایش و مبارزه با تروریسم عمل می کند. گزارهای سیاست نئولیبرالیسمی سرمایه داری جهانی، در واقع ریشه در زیربناهای اقتصادی دارد و ابتدایی ترین شرایط زندگی انسانی را مورد تهاجم قرار میدهد تا بر همه ی حوزه‌های زندگی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه جهانی موثر واقع شود که جنگ و نسل کشی در  روژواوا یکی از بارزترین نمونه های این ادعا است. به یک معنا شعار پُر طَمطراقِ دمکراسی خواهی یا برپایی یک جامعه ی دمکراتیک، مبارزه با تروریسم، ثبات و امنیت  از طرف قدرت های جهانی، شورای امنیت سازمان ملل و حقوق بشر، کلید تجاوز برای توجیه هر جنایتی در جهت شکل‌گیری و تحکیم ساختار‌ها ی اقتصاد سیاسی و الگوهای مهندسی شده ی سرمایه داری جهانی است. نتیجتن می توان به وضوح بر این امر آگاه بود که نئولیبرالیسم حتا اگر در ساختار و محتوای نظری، به دموکراسی رویِ خوش نشان دهد، در حیطه ی عمل و برایِ تدوام خود (برایِ حلِ تناقضاتِ عمیقِ درونیِ خود) به دموکراسی پایبند است با این شرط آن دموکراسی از جنبه اقتصاد- سیاسی قبلاً از فیلتر ظرفیت ها خود سرمایه داری در چارچوب و استراتژی مورد نظرشان امتحان خود را از سر گذرانده باشد. اما دموکراسی در کانتون های روژاوا نشان داد که عملن این کانتون ها خارج از این چارچوب و فیلترهای تعیین شده سیاست های نئولیبرالیسمی از طرف قدرت های سرمایه داری جهان است.

 کلام آخر

باید به این تحلیل مارکس کاملن توجه داشت که طبقه ی کارگر باید این سیستم را با هژمونی خود سرنگون کند و به مقبولیت اجتماعی برای ساختن سوسیالیزم اقدام نماید. امروزه حتا بیش از زمان مارکس این امر ضرورت یافته است. برای اینکه دنیا را از زیر حاکمیت، فشار اقتصادی و جنگ رها سازیم، برای میلیون ها کارگر بی کار و میلیون ها انسان گرسنه در جهان، اتحاد نیروهای رادیکال در هژمونی جهانی و منطقه ایی برای انقلاب سوسیالیستی و ساختن سوسیالیزم یک امر زمینی و ضروری است به این معنی باید سوسیالیسم را به امر مبارزات روزمره سیاسی- اجتماعی اکثر مردمان جامعه، احزاب و سازمان های رادیکال تبدیل نمود و هژمونی خود را در یک صدایی «یا سوسیالیزم یا بربریت» به پیش برد.

زنده باد سوسیالیزم

زنده باد مقاومت مردمی کانتون عفرین

ناصر زمانی

۱۶|۳|۲۰۱۸