خطاب به جامعه شناسان و اساتید دانشگاه اصلاح طلب

خطاب به جامعه شناسان و اساتید دانشگاه اصلاح طلب

سیاست امید که از زبان این جامعه شناسان اصلاح طلب بیرون داده میشود و از کنشگری آگاهانه دولت حرف میزنند و برایشان قابل دفاع است بیش از هر چیزی نشانگر وقاحتشان و نادان فرض کردن کارگران و زنان ایران نسبت به حقوق اقتصادی اجتماعی و سیاسی شان است
همیشه مردان قانون ،امثال این جامعه شناسان یا هنرمندان در آستین و یا نویسندگان مزدی را در جیب دارند تا در مواقع ضروری از جیب بیرون بیاورند و همه چیز را برای مردم توجیه علمی، اقتصادی و اجتماعی کنند غافل از اینکه یک کارگر ساده و یا دختر معترضی که از زیست اش اعتراض بر حقی دارد هزاران استاد دانشگاه پولکی را در هوا میزند و فریب نیرنگهایشان را نمیخورد
این کنشگری دولت تدبیر و امید که در طول چهل سال اخیر با اسامی و شعارهای مختلف پی ریزی شده بود به زبان ساده یعنی تصویب دستمزد برده دارانه و چند برابر زیر خط فقر و تحمیل به کارگران توسط وزرای دولت به نفع سود و زر سرمایه داران که اتفاقا دولت هم ذینفع در ماجراست و بعد توجیه آن توسط جامعه شناسان نادانی که هیچ از اقتصاد سیاسی بهره ای نبردند و در تولید محصولات اجتماعی به اندازه ی یک صدم یک کارگر هیچ نقشی نداشتند و در ازای دریافت پول سر مردم شیره میمالند
کنشگری آگاهانه دولت تدبیر و امید و تعریف و تمجید جلایی پورها از آن یعنی :
تخم مرغ امروز با تورم بالا شانه ای ۱۶۰۰۰ و روز بعد ۱۹۰۰۰ تومان
یعنی یازده ماه نپرداختن حقوق هزاران بیژن قلوزی و دامن زدن به آسیب اجتماعی از جمله خود کشی،خود سوزی یا خونی که کارگران هپکو و آذر آب اراک سر سفره بردند
یعنی حل شدن در سوریه و لبنان و بی خبری از سیستان و بلوچستان بی مدرسه و یا کرمانشاه بدون کانکس
یعنی کوچکترین اعتصاب و تجمعات را به خاک و خون کشیدن بدون اینکه دستمزد ماهها را پرداختن و رذیلانه در رسانه های داخلی و خارجی از دمکراسی حرف زدن
یعنی دعوت مردم به صبر و فقر را عمومی و ملی کردن
یعنی قرار داد موقت و سفید امضا
یعنی بیش از ۲۵۰ هزار زندانی و رکورد دار مجازات اعدام بودن
یعنی وجود نزدیک به سه میلیون معتاد در کشور
یعنی آوار شدن پلیس روی دختران معترض به حجاب اجباری
یعنی دانشگاه آزاد اسلامی یا همان بنگاه اقتصادی در دست آقایان و شش میلیون فارغ التحصیل بیکار
یعنی پدر بیچاره ی من که یک عمر مولد ثروت بود اما بی بهره از نعمات مادی و اجتماعی
یعنی هزاران کودک کار در سطح شهرها
یعنی خفه کردن نای دانشجویان
یعنی عدم عُرضه ی دولت در تقابل با یک بحران ساده و یا یک شبانه روز برف باریدن
یعنی دست و پای کولبر را بستن و بهش شلیک کردن و بعد از چند روز در کوهستان رها کردن.
فرهاد شیخی ۳/۱۲/۱۳۹۶
www.anjomanbfk.blogfa.com
@anjomanbfk