سازماندهی هسته های مخفی سوسیالیستی با کمیته های اعتصاب

سازماندهی هسته های مخفی سوسیالیستی با کمیته های اعتصاب
تبادل نظری در تالار تلگرام مارکسیسم انقلابی

در  این بحث در تالار مارکسیسم انقلابی در مورد  سازماندهی کارگران (کمیته های مخفی و حزب) در حاشیه اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه،   ضمن تشکر از بحث های خوب رفقا آلکس و آنتی  و ثمر، می خواستم به سؤال رفیق مهدی رهایی از رفیق مهتاب پاسخی تکمیلی بدهم. سؤال رفیق مهدی رهایی در وضعیت کنونی بسیار حائز اهمیت است و آن اینست که گام کنکرت و عملی  برای ارتباط گیری با  پیشروان کارگری و اعتصاب کنندگان در وضعیت کنونی چیست؟  گرچه در پاسخ به ایشان، رفیق مهتاب به  نکات درستی در مورد اهمیت ساختن کمیته های مخفی و ارتباط گیری با کارگران پیشنهاد دادند، اما کماکان  این سؤال محوری رفیق مهدی  رهایی بی پاسخ گذاشته شد و یا پیشنهادات حاشیه ای به آن داده شد. من تلاش می کنم در این بحث به این سؤال محوری پاسخ دهم و راه حل های خود را طرح کنم.

به نظر من اگر با استدلال های رفیق مهتاب در مورد ماهیت واقعی احزاب چپ سنتی و بی ارتباطی آن ها با جنبش کارگری، و اهمیت موقعیت کارگران پیشتاز در کارخانه ها و سازماندهی آنها به ویژه در اعتصاب آذر/دی ماه ۱۳۹۶ کارگران نیشکر هفت تپه و ضرورت دخالتگری هسته های سوسیالیستی برای پیوند خوردن با پیشتاز کارگری و غیره را بپذیریم، هنوز یک عنصر مهم  در بحث رفیق مهتاب غایب است. و آن چگونگی برقراری پیوند بین عناصر آگاه جنبش کارگری (کارگر- روشنفکران) با رهبران عملی طبقه کارگر (روشنفکر-کارگران) در راستای ایجاد حزب پیشتاز کارگری برای سازماندهی توده های وسیع کارگران و زحمتکشان در دوره اعتلای انقلابی است. این عنصر غایب را رفیق مهتاب به اشکالی  کوشش می کند  توضیح دهد.  برای نمونه ایشان در مورد کارگران پیشتاز توضیح می دهند که : «…. بسیاری از انها در اعتصابات کارگری و بخاطر سابقه طولانیشان مورد اعتماد کارگران هستند کافی است که در جستجوی اینها بود و بدون تعصب و قصد حزب انها به تشکیلات مشخصی مثل مارکسیستهای انقلابی با اینها پلمیک و بحث داشت و نظرات را داخلشان برد. بعد خودتان خواهید دید بدون اینکه شما اینها را بشناسید و بدون اینکه اعلام خاصی برای بودن با این گروه یا ان گروه کرده باشند هسته خود را تشکیل داده و مبارزه خود را با رادیکالیسم بیشتر به پبش میبرند . و خودشان شما را پیدا میکنند…». منهم با اهمیت  موقعیت رهبران عملی طبقه کارگر (یا مغزهای متفکر کارگران که در صف مقدم جبهه مبارزه ضد سرمایه داری قرار گرفته اند، توفق دارم. منهم با  ایشان در مورد نحوه برقراری تماس با کارگران بدون تلاش برای «سربازگیری» از کارگران  زیر پرچم یک  حزب یا سازمان (حتی رادیکال ترین و انقلابی ترین از لحاظ برنامه) توافق دارم. اما کماکان مساله این است که برای پیوند یافتن با رهبران عملی و سازمانده های اصلی اعتصاب کنندگان در کارخانه به غیر از تبلیغات عمومی  و استفاده از «میدیا»  و رسانه های جمعی و کلاس های آموزشی و غیره (که همه باید مورد استفاده قرار گیرند و من هم با استفاده از آنها توافق کامل دارم)، لازمه اش یک«تسمه نقاله» نیز هست. تسمه  نقاله ای که این اقدامات مهم و اساسی را به درون کارگران پیشتاز ببرد و کانالی برای پیوند روشنفکر-کارگران (هسته های سوسیالیستی) با  کارگر- روشنفکران (رهبران عملی کارگری) ایجاد کند. بدون این تسمه نقاله این عملیات بسیار درست و خوب  صرفا یک پروژه تخیلی باقی می ماند. کارگران  پیشتاز هیچگاه بدون ارتباط تنگاتنگ با یک تشکل مشخص کارگری (متکی به برنامه ضد سرمایه داری) در میان خودشان و  در مبارزاتشان، متاسفانه جلب عقاید درست و خوب و کلاس های آموزشی و  «میدیا» و غیره،نمی شوند. این بخش های تبلیغاتی و  استفاده از رسانه های جمعی و عمومی صرفا یک بخش فرعی از کار اصلی است. اینها کار اصلی را تکمیل می کنند و به خودی خود جای کار اصلی را پر نمی کنند.

اگر این استدلال را بپذیریم سؤال بعدی که باید پاسخ بدهیم اینست که آیا این «تسمه نقاله» در جنبش کارگری  وجود دارد؟ برخی ادعا می کنند که کمیته هایی که در سالهای پیش نظیر «کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری»  یا «کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری» و  غیره  در پیش  نقش این تسمه نقاله را ایفا کرده اند. این استدلال درست نیست، زیرا تسمه نقاله ای که می باید پیوند ارگانیک بین هسته های سوسیالیستی و رهبران عملی را ایجاد کند باید از مدار اقدامات رفرمیستی و علنی کاری خارج شده باشد و متکی بر یک برنامه مشخص با جهت گیری ضد سرمایه داری  و  تشکیلات مخفی باشد. پس این تسمه نقاله کدام است؟پاسخ  اینست که این «تسمه نقاله» بیش از یکدهه پیش در ایران و در درون پیشتازان کارگری به شکل نطفه ای ساخته شد. این تسمه نقاله یک سازمان و حزب و گرایش مارکسیستی نیست. این تسمه نقاله یک «کمیته» است. نامش «کمیته اقدام کارگری » است. این کمیته بر محور یک «برنامه اقدام کارگری» با جهت گیری اخص ضد سرمایه داری  ایجاد شد و پس از سالها دخالتگری در ایران موفق به جلب برخی از کارگران پیشتاز کمونیست شد. یکی از معروف ترین آنها رفیق شاهرخ زمانی بود که تا آخر عمرش از همکاران نزدیک این کمیته بود. متاسفانه این رفیق کارگر کمونیست توسط وزارت اطلاعات در زندان گوهر دشت به قتل رسید، اما میراث او در کمیته  اقدام کارکری تداوم یافت. کمیته اقدام کارگری بنا بر توصیه رفیق شاهرخ زمانی اقدام به انتشار بولتن کارگری به نام «کارگر پیشتاز» زد و تا کنون بیش از ۲۰ شماره از آن انتشار یافته و در میان کارگران توزیع گشته است.

بدیهی است که به این ترتیب وظیفه هسته های سوسیالیستی و روشنفکر -کارگران پیوستن به این کمیته و تعلیم یافتن مسایل امنیتی برای راهیابی به درون جنبش کارگری برای پیوند با کارگر روشنفکرانی است که امروزه در حال سازماندهی اعتصابات کارگری هستند.

این راه حلی است متکی به تجربه یک دهه در ایران و همچنین تجربه غنی  تدارکات انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه توسط بلشویک ها.

سایت کمیته اقدام کارگری

https://eghdamkargaari.wordpress.com

برنامه اقدام کارگری

https://eghdamkargaari.files.wordpress.com/2015/10/workers-action-committee.pdf

تاریخچه و اهداف کمیته اقدام کارگری

https://eghdamkargaari.wordpress.com/2015/05/20/تاریخچه-و-اهداف-کمیته-اقدام-کارگری/