کورد و دمکراتیزە شدن چهار کشور ایران، ترکیە، عراق و سوریە

کورد و دمکراتیزە شدن چهار کشور ایران، ترکیە، عراق و سوریە

اکثریت قریب بە اتفاق مردم کوردستان ایران در فروردین ماە ١٣۵٨ شمسی  در رفراندرم “آری” یا “نە” بە جمهوری اسلامی شرکت کردند و رای” نە” بە جمهوری اسلامی دادند. بە دستور خمینی بە کوردستان حملە سراسری شد. تلاش جدی مردم و نمایندگان کورد در چند هیات متفاوت برای  مذاکرە و گفتگو و دوری ازجنگ و خونریزی با رژیم بر سرسهیم شدن مردم کوردستان بە نسبت جمعیت و وزن خود در قدرت و ثروت ایران، بخاطر جنگ افروزی رژیم در داخل و خارج از مرزهای ایران بە منظور سرکوب تمام اپوزسیون و استقرار حاکمیت ج.ا. بە نتیجەای نرسید.

بخش چشمگیری از مردم کوردستان حول احزاب سیاسی کوردستان ایران، عمدتا حدکا و کومەلە، خود را سازمان دادند و مسلحانە در مقابل هجوم ج.ا. از خود و مردم کوردستان دفاع کردند. با اتکا بە پشتیبانی مردم کوردستان مقاومت مسلحانە کوردستان علیرغم نابرابری در تعداد نفرات و تجهیزات حدود ١٠ سال دوام آورد. بە تدریچ تمام کوردستان اشغال نظامی و میلیتاریزە شد، مستقر شدن درکوردستان عراق بە احزاب سیاسی کوردستان ایران تحمیل شد.

جدا شدن احزاب کوردستان از مردم، تحولات جهانی و مثل فروپاشی بلوک شرق،  تحولات منطقەای مثل سرنگونی صدام حسین و… جنبش کوردستان ایران تحت تاثیر تحولات کوردستان عراق قرار گرفت و قرار دادە شد و بە مرور رابطە احزاب کوردستان و مردم ضعیفتر کرد. هرچند در مقایسە با سایر نقاط ایران جامعە کوردستان بە یمن مقاومت مسلحانە و سریع سرکوب نشدن احزاب سیاسی مسلح بیشتر تاب تحمل و مقاومت داشت. در نزدیک بە ۴٠ سال حاکمیت ج.ا. موفق بە سرکوب و نابودی و خفەکردن جنبش از نطفە نشدە است.  در این ۴ دهە اعتراضات در کوردستان هر از چند گاهی بە شیوەهای گوناگون و بە مناسبتهای متفاوت بە حیات خود آدامە دادە است.

در تحلیلهای گوناگون از خیزش خودجوش عدالتخواهانە اکثریت مردم گرسنە ایران در روزهای آخر ٢٠١٧ کە سریعا بە مخالفت سیاسی با تمام نظام با همە جناحهایش رسید، و رابطە این خیزش با اپوزسیون داخل و خارج و میزان سازمان نیافتگی این خیزش  شاهد نظرات گوناگونی بودەایم.

 طرفداران چپ و راست تمامیت ارضی ایران در مقابل گشتار روزانە کولبران سکوت مطلق کردەاند. آشکار و پنهان مخالف رفراندرم در کوردستان عراق و خشمگین از امکان تشکیل دولت کوردستان بودند. (در اینجا بە فساد سیاسی و مالی … حکومت کوردستان عراق مثل اکثر قریب بە اتفاق تمام حکومتهای دنیا نمیپردازم). در این خیزش ایران طرفداران چپ و راست تمامیت ارضی ایران از مردم کوردستان گلەمندند کە چرا آنطور کە آنها انتظار داشتند “مرزبانان غیور” شجاعانە بە جنگ ج.ا. نشتافتند تا آنها سریعتر بعد از سرنگونی ج.ا. در مرکز قدرت را قبضە کنند و ارتش جدید را سازمان دهند و بە سرکوب مردم کوردستان و تمام مناطق مرزی ایران بپردازند.

فرض بفرمائید کە احزاب کوردستان نە تنها در تشتت و پراکندەگی بە سر نمیبرند بلکە بسیار هماهنگ و همصدا و منسجم هم باشند و تمام مردم کوردستان از ایلام تا رضائیە گوش بە فرمان آنها باشند. اگر رژیم در تهران، تبریز، مشهد، شیراز، قزوین، اصفهان، کرمان و… فلج نشود بسیار راحت مثل ۴٠ سال گذشتە کوردستان را بیشتر میلیتاریزە و سرکوب خواهد کرد.

سرنگونی ج.ا. امر همە مردم ایران است خصوصا شهرهای بزرگتر.

 آیا کوردهای ایران، عراق، ترکیە و سوریە لازم است کە تمام انرژی و مبارزات خونین و گرانبهای خودشان را صرف پروژە  دمکراتیزە شدن این چهار کشور با افکار ریشەدار و تاریخا غالب تمامیت خواه و برتری طلب فارسی، عربی و تورکی نە تنها در میان مردم عادی بلکە در میان اکثریت قریب بە اتفاق ” نخبگان”  آنها، کنند؟

آیا کوردها نباید با هم استراتیژی و پروژەای مشترک و علنی داشتە باشند؟  پروژە و استراتیژیی کە نە تنها در ضدیت و مخالفت با مردمان همسایە نیست بلکە با توجە بە پتانسیل بالای مبارزاتی در چهار پارچە کوردستان میتواند نیرویی کمکی و تسریع بخش دمکراتیزە شدن این کشورها باشد. تاریخ مبارزات مردم کوردستان در این چهار کشور برای رهایی گواە این است کە گرە زدن رهایی کورد از ستم ملی تـــــنــــهــــا بە دمکراتیزە شدن مرکز در این کشورها بسیار پر هزینە و کم دستاورد بودە است. افکار رهایبخش و اعتماد بە خود در میان کوردها در سە دهە اخیر خصوصا از سال ٢٠٠٣ بە بعد بسیار بهتر و بیشتر بە نسبت مبارزات کورد در ١٠٠ سال گذشتە رشد کردە است. تاثیر مثبت و منفی مبارزات مردم کوردستان در بخشی از کوردستان بر بخشهای دیگر کوردستان بە هیچ وجە کمتر از تاثیر پیشروی و پسروی در مبارزات مردم در آن چهار کشور نیست. بطور مثال میتوان تشکیل دوفاکتوی دولت کوردستان در عراق در نزدیک بە ٣ دهە، مبارزات کوردهای سوریە خصوصا زنان علیە داعش در سوریە، پیروزی حزب دمکراتیک خلق با ورود بیش از ٨٠ پارلمانتارکورد برای اولین بار بە پارلمان ترکیە، پروسە رفراندرم برای استقلال در کوردستان عراق و شکست آن با توطئە مشترک ایران، عراق، ترکیە و همکاری غیر مستقیم آمریکا و … ذکر نمود.

مبارزە در جبهە مشترک و وسیع کوردستان بە معنای پشت کردن بە مردمان همسایە نیست. کوردهای هر بخش کوردستان میتوانند همزمان در دو جبهە  مشترک یکی با بخشهای دیگر کوردستان برای رهایی یکبار برای همیشە از ستم ملی و دیگری در جبهەای مشترک اعم از کورد و سایر مردمان درهرکدام از این چهار کشور علیە حکومتهای مرکزی مبارزە کنند. پیشروی و پسروی در هر کدام از این دو جبهە تاثیر مستقیم مثبت یا منفی چشمگیری بر همدیگر خواهند گذاشت.

آنچە قطعی و غیر قابل بازگشت است کورد در چهار پارچە کوردستان نمیخواهد بیشتر از این در این کشورها همشهری درجە دو باشد، بلکە بە اقتضای توازن قوا دیر یا زود بە سهم خود در قدرت و ثروت سهیم شود، بە حقوق غصب شدە اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و … خود دستبابد. کوردها میخواهند خودشان در سر زمین خودشان بدون حضور نیروهای اشغاگر نظامی اعزامی از مرکز ادارە  و مدریت اقتصادی و سیاسی خود را در دست داشتە باشند.

مناسبات و مبارزات سیاسی بسیار پیچیدە و چند جانبەتر از گذشتە  و سریعا متحول است. بجاست کورد تمام تخم مرغهای خود را تنها در سبد دمکراتیزە شدن چهار کشور با سابقەای بسیار طولانی از تمامیت خواهی غیر دمراتیک و مرکزگرا بودن نە تنها در میان مردم عادی بلکە در میان نخبەهای سیاسی چپ و راست نگذراد.

٨ ژانویە ٢٠١٨، رضا مصطفی سلطانی