به مناسبت ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان

به مناسبت ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان

بر طبق نظر مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در سال ۱۹۹۳؛ این روزعلیه خشونت به زنان تعیین شده و در این اعلامیه خشونت این طور تعریف میشود:
خشونت علیه زنان را «هرگونه عمل خشونت ‌آمیز بر پایه جنسیت که بتواند منجر به آسیب فیزیکی (بدنی)، جنسی یا روانی زنان بشود» تعریف کرده است که شامل «تهدید به این کارها، اعمال اجبار، یا سلب مستبدانه آزادی (چه در اجتماع و چه در زندگی] علیه زنان را بیان میکند که این خشونت ممکن است توسط افرادی از همان جنس، اعضای خانواده و یا جنس، اعضای خانواده و یا همچنین هرگونه رفتار خشن وابسته به جنسیت که موجب آسیب جسمی، جنسی، روجی و رنج زنان شود را خشونت علیه زن میگویند. این خشونت میتواند با تهدید، اجبار یا سلب اختیار و آزادی، به ‌صورت پنهان یا آشکار انجام شود.
فمینیست ها معتقدند که مقصر اصلی خشونت در جامعه مردانند و اگر زنان در دولت ها زنان بیشتر حضور داشته باشند جنگی نخواهد شد چون زنان خواهان صلح اند. أولا ارتش ابزاریست در خدمت دولتهای حاکم برای خفظ منافع آنان و بهین دلیل از انجام هیچگونه خشونتی چه اعتراضات داخلی و چه در راستا منافع جهانی از هیچگونه سبعیت و کشتاری رویگردان نیستند و ما نمونه های بیشماری را در کشورهای مختلف در آسیا و افریقا و خاورمیانه مشاهده کرده ایم که اتفاقا زنان و مردان سرباز هر دو در این جنایات شریک بوده اند. بنابراین فقط مردان نیستند که دست به خشونت میزنند اگر چه بیشترین آمار خشونت متوجه زنان است که از جانب مردان صورت میگیرد. در هر ثانیه ۱۱ زن در دنیا مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند.
و از آنجاییکه پدرسالاری و مردسالاری پدیده ایست اجتماعی، پس خشونت مردان امری نه فطری؛ بلکه حاصل سیستم سرمایه داری بر جامعه است که این پدیده را برای کسب سود بیشتر بطور دایم تولید و باز تولید میکند. زنان را در بازار کار بدلیل دریافت مزد کمتر مقابل مردان قرار میدهد و در خانه بعنوان یک «نظام مقدس» مرد بعنوان فرمانروا و نان آور خانواده است که اجرای خواستهایش بی چون و چرا باید اجرا گردد.
کم نیستند سربازان زنانی که در جنگها (در عراق و دیگر کشورها) و در همکاری در قتلهای ناموسی با مردان همکاری داشته و حاکمان زن نیز در این موارد سکوت اختیار کرده اند.
خشونت ابزار سرکوبی ست مهم برای سرمایه داری در مقابل هرگونه اعتراضی که انباشت سرمایه و منافع شان را به خطر اندازد، آنرا بکار گیرد.

.

خشونت در آمریکا

در آمریکا فقط ۳۰ تا ۳۵ درصد زنان مورد خشونت های خانگی قرار میگیرند. در آمریکا روزانه ۳ زن در آمریکا جان خود را در خشونت خانگی از دست میدهند. شکاف جنسیتی مداوم دستمزد در آمریکا ۲۳ درصد است و در دوران مرخصی زایمان خود حقوقی دریافت نمیکنند. سقط جنین شامل خدمات دولتی نمیشود.

بیشترین خشونت ها در کشورهای اروپایی هم صورت میگیرد و برای انجام این بررسی که بزرگ ترین و گسترده‌ ترین در نوع خود معرفی شده، با ۴۲۰۰۰ زن در کشورهای مختلف اروپا در مورد تجربه‌‌های آنها از خشونتهای جسمی، جنسی و روانی گفتگو شده ‌است.

در سوید از هر ۵ زن یک نفر مورد خشونت قرار میگیرد. همین اخیرا اعلام کردند که قتلهای ناموس گسترده تر شده و باز باید بگم که بیشتر هنرمندان تاتر که حدود ۶۵۳ نفر هستند مدعی شده اند که از جانب همکاران مردشان مورد آزار جنسی قرار گرفته اند که مسولین در حال رسیدگی به این مساله هستند.
اتفاقا هفته پیش، بیش از ۴۰۰۰ خبرنگار در سوید در اعتراض به آزار و اذیت جنسی در محیط کار، زیر طوماری را امضا کردند. و پیش از این زنان شاغل دیگر نیز از بخشهای مختلف به این کمپین پیوسته بودند
موسسه آمار اس سی بی اعلام کرده که در سال ۲۰۱۶ اختلاف حقوق زن و مرد ۱۲ درصد بود است که در سال جاری ۰،۵ درصد کاهش یافته این اختلاف بین مردان و زنان آکادمیک ۱۶ در صد بعد از کسر مالیات بوده است.
علت این وضعیت به تن دادن ساعات کاری کم نه بدلیل تنبلی و یا نداشتن تجربه کاریست بلکه بدلیل فرودستی زن و داشتن مسولیت و رسیدگی به کار خانه و فرزندان است.
ساعات کاری کمتر ودر نتیجه حقوق کمتری دریافت میکند و به طبع حقوق بازنشستگی کمتری هم خواهد کرد.

در دوران بچه دار شدن هر کدام حق ۲۴۰ روز مرخصی مادر و پدر برای نگاهداری از فرزند دارند و در نتیجه عملا بدلیل حق توازن اقتصادی خانواده این بیشتر زنان اند که عهده دار نگهداری از نوزاد میشود.

کشورهای در حال جنگ
تجاوز به زنان و خشونت به آنان ابزاری ست برای تحقیر و نشان دادن قدرت به حریف مقابل جنگ است که در این میان قربانیان اصلی محسوب میشوند. در واقع تجاوز جنسی به عنوان اسلحه جنگی استفاده میشود.
جنگ ها همیشه از جانب دولت های قدرتمند انجام میشود که با نام دمکراسی و یا به بهانه اینکه این کشورهای در حال ساخت سلاح اتمی هستند؛ به آن مناطق حمله میکنند و مردم را نابود و آواره میکنند.
کشورهایی که خود عامل خشونت اند و انسانهای بی گناهی که قربانی منافع اقتصادی و سیاسی آنها در منطقه میشوند که زنان از بزرگترین قربانیان این جنگها هستند که مورد خشونت قرار میگیرند.
بیش از ۵۰۰ هزار زن و کودکان دختر در سوریه مورد خشونت واقع شدند و چه کشور خود و چه در کمپ های کشور های پناهنده مورد تجاوز گروهی و سو استفاده های جنسی و بیگاری قرار گرفته اند.

در نیجریه ۲۷۶ دختر از مدرسه شان توسط گروه بوکوحرام ربوده شدند. به آنها تجاوز گروهی شد و تعدادی از دختران به ۱۲ دلار فروخته شدن. و پس چند سال هنوز از سرنوشت بسیاری خبری در دست نیست.
بردگان جنسی الشباب سومالی

این زنان که بیش از ۳۰۰ تن هستند و بیشتر این زنان اهل سومالی و کنیا هستند.

خشونت در ایران چه ابعادی دارد

ایران زندانیست بزرگ که ۹۹ درصد جمعیت آن زیر خط هستند و روزانه وسط جمهوری اسلامی مورد انواع مختلف خشونت قرار میگیرند. وضع قوانین اسلامی خشونت را در ایران به مردم بویژه بر زنان نهادینه کرده است. جدا از اینکه شکنجه گران شان در مورد زندانیان برای باز جویی شکنجه و تجاوز را امری عادی تلقی میکنند اما زنان در خانه بعلت تمکین بر شوهر هیچگونه امنیتی احساس نمیکنند و دایما در معرض خشونت قرار دارند. و خانه های امن نیز فقط چسب زخمی ست که سال ها بر جراحت هایی تا ابد بر تن و روحشان باقی خواهد ماند.
طبق آمار غیر رسمی در ایران بیش از ۶۶ در صد زنان در ایران خشونت را در سال اول ازدواج تجربه کرده اند.
وضعیت خشونت در محل کار زنان به دلیل فرودست بودن شان در قوانین اجتماعی و کار بسیار اسفناک است. این زنان بدلیل فقر و فشار اقتصادی و یا سرپرست خانواده بودن شان در مقابل خشونت کارفرمایان و یا همکاران مرد شان سکوت اختیار میکنند.

تاکنون ۶۹ نفر سنگسار شده اند

۱۲ هزار نفر زن در زندان

۹۰ درصد از آنها هیچ سابقه کیفری نداشته اند.
علت فشارهای اقتصادی و سن بین ۲۰ تا ۳۵ ساله هست.

از تعداد زندانیان زن سیاسی و عقیدتی آماری در دست نیست.

هیچ جایی در دنیا برای زنان نیست که زنان امنیت کامل داشته باشند و ایجاد تشکل های مستقل زنان برای زنان تنها راه چاره است، که پیوندش با تشکل های کارگری و طبقه کارگر یگانه راه برای بدست آوردن برابری و آزادی ما زنان است.

پروانه وزیری دسامبر ۲۰۱۷