انقلاب اکتبر در بزنگاه تاریخ!

انقلاب اکتبر در بزنگاه تاریخ!

 در آستانه ی صد ساله گی انقلاب اکتبر ایستاده ایم. صد سال پیش در چنین روزان و شبانی سرانجام “شبحی که بر فراز اروپا در گشت و گذار بود” بر کالبد سرزمین روسیه فرود آمد تا برای نخستین بار سوسیالیسم کارگران با تکیه به اهرم حزب سیاسی کارگران و از مسیر رهبری کمونیستی کارگران قدرت سیاسی را به منظور تحقق آزادی و برابری کسب کند. صد سال پیش سیر تطور تاریخ که در متن مبارزه ی طبقاتی شکل بسته بود، برای نخستین بار اعلام کرد که به حکم تکامل شیوه ی اجتماعی تولید دوران تاریخی یکی دیگری از حلقه های پنج گانه به سررسیده است، سرمایه داری به مثابه ی همین حلقه ی واپسین مسوولیت تاریخی خود را به فرجام رسانده و وقت آن رسیده است که جای خود را به سوسیالیسم – در مقام قله تکامل تاریخ – بدهد. انقلاب اکتبر با وضوحی بی مانند شیوه ی این جا به جایی طبقاتی را نشان داد، نشان داد که بدون متشکل شدن کارگران در شوراهای کارخانه، بدون عضویت فعال پیشتازان کارگری در حزب سیاسی کمونیست و بدون تعرض همه جانبه به قدرت سیاسی حاکم، سرمایه داری با هر درجه یی از رشد – حتا در بالاترین مرحله ی گندیده گی – جای خود را به نظام اجتماعی تولید نوین نخواهد داد و داوطلبانه و یا چنان که “ارفورتی” هایِ پوزیتیویست انترناسیونال دوم (برنشتاین – کائوتسکی) پیش گویی می کردند؛ قدرت را واگذار نخواهد کرد. انقلاب اکتبر هم چنین به وضوح نشان داد آموزه هایی که در سال ۱۸۴۸ از سوی مارکس و انگلس در مانیفست مدون شده بود، در راستای چه گونه گی سرنگونی دولت بورژوایی از طریق عملکرد حزب انقلابی پرولتاریا؛ تا چه اندازه از پایه های واقعی و مادی برخوردار است، کما اینکه طرح نقدهایی چون “خوش بینی جبرباور” در تبیین مانیفست تا چه حد مهمل و پوچ است. انقلاب اکتبر در متن ضرورت بی بدیل حزب سیاسی کمونیست، عیار خالص رسالت انقلابی کارگران را محک زد و نشان داد که چه گونه پرولتاریای متحزب، سازمان یافته و متشکل به عنوان آخرین سوژه ی انقلابی تاریخ می تواند با رهبری روشنفکران انقلابی کمونیست دست به قدرت ببرد و بساط ارتجاع و سرمایه داری را جمع کند. انقلاب اکتبر علاوه بر اثبات حقانیت انقلاب کارگری، به وضوح نشان داد که برخلاف یاوه بافی های انواع و اقسام گرایش های اصلاح طلبانه ی مدافع “مبارزه مدنی” و “گذار مسالمت آمیز و دموکراتیک” حضور و دخالت انقلابی کارگران در سرنگونی بورژوازی تنها راه پیشگیری از خشونت و خونریزی است!

علاوه بر آن چه گفته شد و صدها نکته ی ناگفته ی دیگر، اهمیت انقلاب اکتبر را باید در حوزه ی پراتیک کردن سوسیالیسم مارکس، انگلس جست و جو کرد. در بزنگاهی از تاریخ که تئوری – به زعم مارکس (فقر فلسفه) – “توده گیر شد” و از آن جا که “رادیکال بود و دست به ریشه برده بود و اجتماعی شده بود، به نیروی عظیم مادی” به منظور پیش برد امر انقلاب تبدیل شده بود. موفقیت چنین روندی – که به یک مفهوم تجسم عینی و پراتیک نظریه پردازی های مارکس انگلس بود- بی گمان مرهون رهبری لنین بود. به این اعتبار انقلاب اکتبر در متن رهبری حزب بلشویک و لنین پیله ی تاریخ را گسست و برهه ی نوینی از تاریخ را آغاز کرد.”آن گاه که دوالیته ی کمون – دولت در روزهای کمون پاریس در بعد از ظهر هگلی ۱۸۷۱ رخ داد و ۵۵ سال بعد در شامگاه انقلاب ۱۹۱۷ در شورا پاسخ تاریخی خود را یافت، روش لنینی پاسخ راز تاریخی چه گونه گی دولت کارگری را دریافت و در هیات شعار همه ی قدرت به شوراها تمام قد از آن دفاع کرد.” ( ک.هرتزینگر، مقدمه ی “تاملی در وحدت اندیشه ی لنین” لوکاچ.)

از منظر چپ سوسیالیست انقلاب اکتبر از چنان درجه یی از اهمیت برخوردار است که به ساده گی می توان مدعی شد در ارزیابی مواضع و جایگاه سیاسی هر فرد و جریانی به عنوان یک معیار و محک عمل می کند. ” تحلیل ات را از انقلاب اکتبر مطرح کن تا بگویم کجا ایستاده یی!” اگر این مولفه را بپذیریم لاجرم پذیرفته ایم که در تاریخ کوتاه شکل گیری سوسیالیسم از زمان تدوین مانیفست، هیچ پدیده یی همسنگ و همتراز انقلاب اکتبر نیست. در واقع تاریخ انقلاب اکتبر از انقلاب ۱۹۰۵ تا پیروزی و متعاقب آن از انحلال مجلس موسسان و  کمونیسم جنگی و کرونشتات و نپ و سوسیالیسم در یک کشور و دادگاه های تصفیه حزبی و احیای تدریجی بورژوازی عظمت طلب روس و انحلال کمینترن و جنگ علیه فاشیسم و سقوط به راه رشد غیرسرمایه داری تا گلاسنوس و پروسترویکا و فروپاشی …. در واقع نفس گیرترین و حساس ترین و سرنوشت سازترین برهه های تاریخ مبارزه ی طبقاتی پرولتاریا را آب بندی کرده و درخود فشرده است! بررسی ابعاد مختلف حوادث ریز و درشتی که قطار انقلاب را از ریل منافع کارگران و زحمتکشان خارج کرد و از درون شکوهمندترین تحول تاریخ تکامل اجتماعی راست ترین دولت های هار سرمایه داری معاصر را بیرون داد ، یکی از وظایف مبرم نویسنده گان سوسیالیست است که از تروتسکی تا کنون با قوت ادامه داشته و حجم کمی و کیفی آن از ده ها کتابخانه ی عظیم فراتر رفته است….