جنگ در غزه و اظهارات فاتح شیخ

خسرو شاد

 فاتح شیخ رییس دفتر سیاسی حزب "حکمتیست " در مصاحبه ای با تلویزیون پرتو در مورد جنگ غزه اعلام داشت که جنگ در فلسطین ، جنگ بین اسراییل و فلسطین است و عملا ما بین مردم  بی دفاع و جریان حماس که شاخه ای از سپاه پاسداران است هیچ تفکیک وتفاوتی قایل نمی شود.

در حالی که بر همگان واضح است که حماس در فلسطین یک جریان ارتجاعی است که  اسلام سیاسی را نمایندگی می کند و با پول و اسلحه و امکانات تبلیغی و مالی جمهوری اسلامی به اعمال تروریستی دست میزند و همان اهدافی را به پیش میبرد که جریانات اسلامی دیگر در ایران، پاکستان،عراق، لبنان و الجزایر وغیره دنبال میکنند.  اسلام سیاسی بعنوان یکی از دو قطب تروریستی در سطح خاورمیانه و دنیا ، سر می برد، بمب گذاری و انتحار می کند ، قطار و مدرسه و خیابان را به خون می کشد و هر جا برایش ممکن شود و اقتضا کند علیه بشریت از هیچ جنایتی فرو گذاری نمی کند. اما بشریت متمدن میداند و اعلام داشته که در این جنگ دو نیروی اصلی دخیلند : یکی دولت اشغالگر اسراییل به رهبری آمریکا که تروریسم دولتی را نمایندگی می کند و در نهایت توحش از زمین و هوا با هواپیما و هلی کوپتر ،بمب و موشک بر سر مردم و کودکان بی دفاع فرود می آورد و هزاران نفر را کشته و زخمی نموده است و خانه های مردم را بر سرشان ویران کرده است و دیگری حماس است که بخشی از قطب تروریسم اسلامی و آنرا نمایندگی می کند. دراین میان آنچه روشن است مردم نه دراسراییل و  نه در فلسطین در این جنگ غیر از قربانی شدن هیچ منفعتی ندارند. تروریسم اسلامی در بسیاری از کشورهای خاورمیانه و شاخ آفریقا و در هر کشوری که جای پائی برای خود دست و پا کرده، به شدیدترین شیوه  دشمنی خودرا با رفاه، آزادی ، برابری زن و مرد و هر آنچه نشانی از تمدن دارد نشان داده است.اسلام سیاسی بطور بسیار روشنی یک طرف این جنگ را تشکیل میدهد و محدود کردن جنگ به جغرافیای محدود و تحلیل آن ، ندیدن سیاستها و حرکات جریانات اسلامی در کل منطقه، ناشی از تحلیل آشنائی است که میخواهد اسلام سیاسی و جنایات آنها را بر علیه چپ و آزادی خواهی و سعادت مردم  تحت عنوان مبارزه " ضد امپریالیستی" کمرنگ نشان دهدو تبرئه کند.سیاستی را که فاتح شیخ در پیش گرفته، روی آوری دوباره به سیاست بی اعتبار تضاد عمده و غیر عمده است که در این مورد مشخص یعنی جنگ در نوار غزه،اسلام سیاسی و نماینده آن حماس را بفراموشی میسپارد. اما این اولین بار نیست که فاتح شیخ و جریانش در حمایت از  حماس بمیدان میایند و از دیدگاه اسماعیل حنیه و خالد مشعل در موردجنگ غزه اظهار نظر میکنند بلکه در جریان جنگ لبنان نیز خود را زیر عبای حسن نصرالله قایم کردند و اعلام داشتند که حزب الله تنها آلترناتیو و دوستدار مردم لبنان است ، چون مدرسه وبیمارستان درست می کنند. فاتح شیخ ضمن اینکه حماس و تروریسم اسلامی را در این جنگ تبریه می کند و آب تطهیر بر سرشان می ریزد، می فرماید: جریاناتی که این جنگ را جنگ دوقطبی تروریستی قلمداد می کنند که منظور ایشان حزب کمونیست کارگری است از سر موضع سیاسی شان دچار این تحلیل غلط شده اند!! چون به قول  ایشان بعد از یازده سپتامبر و سقوط طالبان دیگر قطبی به اسم تروریسم اسلامی معنی ندارد. همچنین جنگ غزه را با جنگ سنندج یکسان می پندارند که اینجا باید به این مقایسه خندید چون همه می دانند هیچ وجه مشترکی بین این دو جنگ وجود ندارد و اساسا  نیروهای دخیل در این دو جبهه کوچکترین  تشابهی با هم ندارند . جنگ سنندج یورش رژیم  هار تازه به قدرت رسیده ی اسلامی جهت باز پس گیری اخرین سنگر های انقلاب بود ،حمله به شوراهای محلات و کارگری و رادیکالیسم و انقلابی گری بود و نیروهای مقابل آن مبارزین انقلابی و کمونیستها بودند که تاریخ شکست نخوردگان را برای خود ثبت کردند و جنبش کمونیزم کارگری را سازمان داده و رهبری کردند و پرچم سوسیالیزم یا بربریت را برافراشتند و امروزه در مقابل دو قطب تروریستی ،قطب سوم را سازمان داده اند. 

 مرگ بر دو قطب تروریستی

 پرتوان باد قطب سوم

 زنده باد حزب کمونیست کارگری ایران