بیکار سازی در ایران یک فاجعه بزرگ اجتماعی است

بیکار سازی در ایران یک فاجعه بزرگ اجتماعی است

مسئله بیکاری و وجود ارتش میلیونی بیکارشدگان جز خواست و خصلت طبقه حاکمه سرمایه داری در دنیا بوده و هست. دلیلش هم روشن است، به خاطر سود بری بیشتر سرمایه داران، تحمیل اضافه کاری بیشتر به کارگران شاغل با هزینه به مراتب کمتر، اعمال تفرقه و تبعیض بیشتر در صفوف طبقه کارگر، تحمیل دستمزد کمتر به کارگر شاغل و تهدید همیشگی اخراج آنها و نشان دادن جایگزینی به وسیله نیروی کار ارزان اخراج شده، و ممانعت از قدرت اتحاد کل طبقه از جمله اهدافها و ضرورتهای بیکار سازی برای سرمایه داران و دولت هایشان است.

در کشورهایی غربی و پیشرفته سرمایه داری نیز چنانچه کارگری درمحل کارش اعتراض کند برای خواسته های مورد نظرش، با وجود اینکه اتحادیه کارگری نیز هست و شرایط اخراج زیاد آسان نیست برای کارفرمایان، اما کارفرما و سرمایه داران چنانچه تشخیص دهند با اخراج کارگر نفع اقتصادی می برند فورا با انواع ترفند راههای اخراجهای فردی و گروهی را پیدا میکنند. میتوانند کارگران معترض را سرآنجام اخراج کنند و براحتی همان نیروی ذخیره بیکاران را با ‌هزینه کمتر و به عنوان کارگر تازه وارد و ساعت کاری یا موقت جانشین کارگر شاغل اخراجی کنند. به راحتی به کارگر معترض به شکل کاملا “دمکراتیک” می گویند حرف زیادی بزنید پرهزینه خواهد شد برایت، نگاه کن بیکارها پشت در منتظر کار هستند و حتی اداره کار و دولت با دادن بخشی از حقوق کارگر بیکار میتوانند کارگران دیگری را با ارزانترین قیمت در اختیارمان بگذارند. در هر حال با وجود این واقعیتها در اروپا و کشورهایی غربی بنا به مبارزه تاریخی که طبقه کارگر آنجام داده است توانسته دستاوردهایی به دست بیاورد و تناسب قوای نسبی به سرمایداری تحمیل کند. یکی از آن دست آوردها تامین بیمه بیکاری است که دولت مجبور است پرداخت کند.

اما وقتی به همین پدیده بیکاری در ایران بر میگردیم داستان به مراتب فاجعه آمیزتر است. اولان در ایران قانون کار که درست کرده‌اند ربطی به طبقه کارگر ندارد و علیه منافع و امنیت و رفاه کارگر تهیه شده است از طرف دولت و مجلس اسلامی و سرمایه دارها. دوما در قانونی که خودشان نیز نوشته اند در اجرا نه تنها به آن هم پایبند نیستند که بطریق اولا هیچ بخشی از طبقه کارگر دخالتی در آن نداشته و ندارد. ثالثا مسئله بیکاری در ایران تنها بیکاری نیست بلکه یک فاجعه کامل انسانی است. با بیکار شدن هر فرد کارگری خسارت بزرگ روحی و جسمی و اقتصادی به کارگران و خانوادهای کارگری وارد میشود. وجود چندین میلیون کارگر بیکار و بدون هیچ درآمد و پشتوانه‌ای به همراه خود متلاشی شدن زندگی میلیونها کارگر و کودکان آنها را به همراه داشته است. هر روز و هر ماه و هر سال این جنایت عظیم در عرض سی و هشت سال اخیر مرتب دارد تکرار میشود.

دولت ایران، این حاکمان باند مافیایی، برایشان مهم نیست طبقه کارگر ومردم زحمتکش چه میکشند. چون خودشان و خانوادهایشان و اطرافیانشان همه در ناز نعمت و ثروت باد آورده و ناشی از زحمات همان کارگران شاغل و بیکار بدون حق و حقوق دارند تامین میکنند. این دولتمردان و سرمایه داران انگل چه در ایران و چه در خارج همه شان دارایی دو تابعیت هستند. یک پایشان خارج و یکی دیگر در ایران. و از پولهایی باد آورده مردم ستمدیده ایران استفاده میکنند و هیچ حساب و کتابی نیز به کسی پس نمیدهند. پولهایی آن مملکت را میلیارد میلیارد میدزدند و در بانکهایی خارج کشور پس انداز میکنند. میلیونها دلار به سوریه و لبنان و یمن و پاکستان و افغانستان و عراق و غیره برای اهداف شوم و شیعه گسترشی دارند صرف می کنند. بدون یک ذره توجه به بیشتر مردم ایران که در فقر و فلاکت و کلیه فروشی و تن فروشی و اعتیاد و کارتون خوابی و گور خوابی و هزاران مشکل دیگر شب روز دست پنجه نرم می‌کنند.

سوال اینجاست چه راه حلی برای بیکاری هست؟ جواب و پیشنهاد من بطور خلاصه این است:١-باید دست به کار شد در هر شهر و محله ای تمام بیکارها چه زن و چه مرد با هم صحبت کنند و جمع بشوند. انجمن و مجمع عمومی و شورای کارگری و یا هر شکلی که مناسب می دانند متشکل شوند و نمایندگانشان را انتخاب کنند و خواسته هایشان را یکی کنند. به دنبال دسته جمعی جلوی شهرداری یا اداره کار جمع بشوند وخواستار کار و یا بیمه بیکاری شده و باید این مبارزه را ادامه داد تا به هدف میرسد و به رژیم جمهوری اسلامی فشار آورد. ٢- وظیفه رهبران و آزادی خواهان و معلمان پیش رو و کارگران شاغل است که با کارگران بیکار متحد شوند و به کارگران بیکار و اعتراض آنها و تجمعاتشان در مقابل اداره کار یا شهرداریها و میادین شهر همراه شوند و آنها را کمک نموده و در حد امکان پشتیبانی کنند ٣- کارگران بیکار معترض لازم است با اطلاع رسانی وسیع و درخواست از مردم شهر و خانواده ها بخواهند که آنها را همراهی کرده وبه حرکت اعتراضی سازماندهی شان بپیوندند. ۴- در صورت داشتن نقشه و برنامه ریزی دقیق و ایجاد همبستگی و ایستادگی و با بسیخ نیروی انسانی زیاد میتوان حق خود را از گلوی این جنایتگاران بیرون کشید. یک شرط پیروزی این اعتراضات و رسیدن به ‌هدف تلاش برای سراسری کردن و همزمان اعتراض کردن در چندین شهر است. در نظام جمهوری اسلامی و سیستم سرمایه داری ‌هیچ حقی دادنی نیست بلکه گرفتنی است.

رفقایی کارگر بیکار و شاغل! شما نیز میتوانید با اتکا به اتحاد و قدرت متشکل خود حق و حقوق خود را از جمله گرفتن بیمه بیکاری کامل را به دولت تحمیل کنید. می توانید با همبستگی کارگران شاغل و بیکار از ایجاد تفرقه افکنی موذیانه دولت و سرمایه داران در صفوف کارگران بیکار و شاغل پیش گیری کنید. میتوانید مانع روند اخراج سازیها ویرانگر دولت ضد کارگری جمهوری اسلامی شوید.
برای کلیه کارگران آرزوی موفقیت و پیروزی دارم.
‌٨ شهریور ٩۶
٣٠ اگوست ٢٠١٧