کومله و دفاع از «رفراندوم» بارزانی به بهانه حل قلابی «مسئله ملی»

کومله و دفاع از «رفراندوم» بارزانی به بهانه حل قلابی «مسئله ملی» ــ همه بویژه کمونیستها واقعی ــ مانند چریکهای فدایی خلق ایران خوب می دانستند و می دانند که در سال ۲۰۰۳ دولت وقت بورژوازی امپریالیستی آمریکا به سرکردگی جورج دبلیو بوش، دیک چینی،رامزفلد، با بهانه جنایت ۱۱ سپتامبر که هم اکنون اسناد زیاد و دانشمندان بیشماری وجو دارند که نشان می دهند و تایید می کنند که آن واقعه تروریستی همانطور که تحلیل چریکهای فدایی خلق ایران نشان داد، کار محافل قدرت در داخل آمریکا بود۰یک سال و هفت ماه پس از ۱۱ سپتامبر و با همین دستاویز دولت وقت آمریکا ، با دلایلی که خود دولتمندان وقت آمریکا هم دروغین بودن آنها را پذیرفتند، در چهار چوب سیاست جنگی طبقه حاکمه آمریکا و با دو هدف ، یعنی اولا باز «تحکیم» سلطه امپریالیسم آمریکا بر کل منطقه و ثانیا تبدیل میدانهای جنگی که تاهم اکنون شعله هایش چندین کشور منطقه را در خود می سوزاند به منابع تامین سود فوری انحصارات آمریکایی بویژه انحصارات تسلیحاتی آمریکا که همین چند وقت پیش با بهانه حفاظت از «امنیت» عربستان، ترامپ در سفرش به عربستان قراردادی به مبلغ صد و ده میلیارد دلار جهت فروش تسلیحات با دولت سر سپرده و تروریست پرور این کشور امضاء کرد، به عراق حمله کرد۰ و در طول چند هفته دولت وابسته به امپریالیسم صدام را واژگون کرد و این کشور را به اشغال در آوردند، و بعد از چندی دولت دست نشانده و نوکر خود که احزاب بورژوایی کردستانی بخشی از آنرا تشکیل می دهند را جایگزین رژیم سابق کردند و همه می دانند برای محکم کاری جهت سلطه بی چون و چرای خود بر عراق ارتش سابق عراق که یکی از ارتشهای باقیمانده ، از تضادهای دوران جنگ سرد بود را منحل کردند و ارتشی جدید که بدون چون و چرا به قول چریک فدایی خلق رفیق مسعود احمدزاده «عامل ابقاء سلطه» آمریکا باشد را با ساز و برگ آمریکایی و تحت آموزش و فرماندهی ارتش اشغالگر و مستشاران نظامی،سی آی ایی خود جایگزین این ارتش کردند۰در مورد احزاب بورژوایی کردستان عراق و نیروی پیشمرگه این احزاب باید گفت آنها پس از جنگ خلیج و ایجاد منطقه «پرواز ممنوع» سالها در کنف حمایتهای متعدد و بیدریغ امپریالیسم آمریکا و دولت اشغال گر و مزدور اسراییل و دیگر دول وابسته به امپریالیسم منطقه بودند۰این احزاب که در آن سالها خوب تعلیم نوکری دیده بودند ،، بعدا به تبعیت از سیاست ارباب در عراق و منطقه «به سراغ مشارکت در دولت مرکزی فدرال » در عراق «رفتند»۰یعنی به دولت جدید وابسته به امپریالیسم آمریکا پیوستند ،و کاملا مجری سیاستهای امپریالیسم گردیدند۰ گیومه ها از گذارش سیاسی کمیته مرکزی کومله به کنگره تیرماه کومله نشریه «جهان امروز» شماره۳۷۸ ۰حال برای کنکاش در دستگاه فکری کومله رفیق علیزاده در مورد «رفراندوم» آتی پیشنهادی احزاب سر سپرده به امپریالیسم کردستان عراق، و برای نشان دادن درک واقعا انحرافی کومله از حل «مسئله ملی» و «استقلال» در عصر امپریالیسم به سراغ «گذارش سیاسی کمیته مرکزی» کومله به کنگره اش می رویم۰ این کنگر ه در تیر ماه برگذار شد۰من تا به حال در این مطلب تاکیدم بر سر سپردگی دولت عراق که احزاب کردستان جزیی از آن بوده می باشد۰ عالم و آدمیزاد هم می دانند که این احزاب از سال ۱۹۹۲ تحت حمایت امپریالیسم آمریکا بوده و هستند و در خدمت او عمل کرده اند، به همین دلیل هم در این سالها از آن هنگام که به زعم گذارش سیاسی رهبری کومله به «سراغ مشارکت» در دولت دست ساز آمریکا یا بزعم گذارش به « سراغ مشارکت در دولت مرکزی فدرال رفتند» همانطور که گفتم و تاکید می کنم با «مشارکت» در این دولت، برای تحکیم سلطه امپریالیسم و منافع سیاسی اقتصادیش از هیچ اقدامی علیه اولا کارگران و زحمتکشان کرد عراق بطور خاص و علیه کارگران و زحمتکشان عراق بطور کل کوتاهی نکرده اند،۰ البته گذارش هم به شیوه برخورد کومله این حقیقت را «پذیرفته» که در ادامه به آن خواهم پرداخت۰گذارش به دلیل نگرش طبقاتی غیر کمونیستیش بر خلاف کمونیستها که پدیده ها را با نام و ماهیت و مشخصات واقعیشان بیان می کنند و به تحلیل آنها جهت نتیجه گیری درست می پردازند، تا که بتوانند به توده ها در شناخت از دوستان و دشمنان در روند انقلاب کمک کنند ،ولی گذارش با درس گیری از متد و نگرش بورژوایی منصور حکمت به احزاب کرد عراق طوری برخورد می کند تا که بتواند دفاعش از «رفراندوم» پیشنهادی بارزانی مرتجع را «توجیح» کند۰ گذارش می گوید «رهبران احزاب ناسیونالیست کردستان» ،اگر «ناسیونالیست» را به معنی ملی بفهمیم این رهبران نه ملی بلکه به گواه عملکردشان به نفع امپریالیستها یا بزعم گذارش «قدرتها»ی جهانی و علیه منافع و مصالح کارگران و محرومین کردستان ، نوکر و خدمت گذار امپریالیسم می باشند ۰ گذارش با ادبیات معین و لکنت زبان این حقیقت را می «پذیرد»، گذارش می گوید این احزاب «آنقدر که به پشتیبانی قدرتها دل بسته اند به مردم کردستان اتکاء نمی کنند»۰چند نکته در پیرامون همین گفته «گذارش» ،اولا باید پرسید این «قدرتها» کیانند ،دوما آیا این «قدرتها» که همان کشورهای امپریالیستی و دول وابسته منطقه هستند کس دیگری می باشند؟ که جواب مثل آفتاب نیم روز روشن است ،پس برای کومله آیا دلیلی دیگری جز «توجیح» دفاع خود از «رفراندم» بارزانی، که کومله فکر می کند « کم آزارترین» راه « استقلال» و « حل مسئله ملی » می باشد وجود دارد ؟ به نظرم خیر و علتش هم دستگاه فکری غیر کمونیستی کومله می باشد که چنین در شرایط ضعف کمونیستهای واقعی به راه حلهای احزابی که به «پشتیبانی » امپریالیسم «اتکاء» دارند دل بسته۰مگر اینکه کومله ثابت کند که «قدرتها» یا امپریالیستها نه برای منافع و مصالح خود بلکه بی حساب و کتاب از احزاب «ناسیونالیست» کردستان «پشتیبانی» می کنند۰ گذارش کومله به این هم ،جهت رسیدن کردستان عراق به «استقلال» کذایی بسنده نکرده و احزاب «ناسیونالیست» کردستان عراق را به دلیل آنکه از نظر کومله در «دو مقطع» اخیر «استقلال این بخش از کردستان» را اعلام نکردند «سرزنش» می کند۰ببینیم گذارش سیاسی کمیته مرکزی کومله در این باره چه گفته۰ «احزاب حاکم در کردستان عراق در طی ۲۵ سال اخیر در دو مقطع در موقعیتی قرار گرفتند که می توانستند استقلال این بخش از کردستان را اعلام کنند۰» که از نظر کمیته مرکزی کومله،«اعلام» استقلال از طرف این احزاب که به «پشتیبانی» امپریالیسم «اتکاء» دارند می شد حل «مسئله ملی» بله حل «مسئله ملی» در عصر امپریالیسم و به رهبری بورژوازی در یک کشور تحت سلطه امپریالیسم۰ گذارش این واقعیت را که کشورهای منطقه تحت سلطه امپریالیسم هستند با همان زبان ویژه غیر کمونیستها می «پذیرد» ۰ گذارش کمیته مرکزی کومله این واقعیت انکار ناپذیر را چنین بیان کرده « استراتژی امپریالیسم آمریکا در خاور میانه حفظ کنترل غالب خود بر مناطق نفت خیز» می باشد، بله کومله جهت مصالح معینی به جای آنکه مانند کمونیستها بگوید «استراتژی» امپریالیسم آمریکا در برابر رقبای امپریالیستش «حفظ» سلطه «غالب» خود بر کل منطقه می باشد از سر مصلحت، و آن مصلحت این است که کومله به مثابه یک جریان غیر کمونیست چشم به دست احزاب بورژوایی کرد که به «پشتیبانی» امپریالیسم و نه «توده ها اتکاء» دارند دوخته، تا که شاید از این نمد کلاهی برای خود ببافت دوخته ،که متاسفانه فرجامش هر چه باشد همانطور که خود در این گذارش گفته به نفع کارگران و محرومین کرد نخواهد بود۰ البته گذارش می گوید «مردم»۰ ببینیم کمیته مرکزی کومله خودش در این مورد که «استقلال» کردستان عراق چیز چندانی را به نفع « مردم» کردستان آری «مردم» و نه طبقه «کارگر» کردستان چه گفته۰ این را به این سبب می گویم که کومله و جریانات هم جنسش یک زمانی و حتی امروز هر جا مصلحتشان ایجاب کند به هر فرد و جریان واقعا کمونیستی که با تکیه به تحلیل مارکسیستی لننیستی خود از شرایط اقتصادی ،اجتماعی ایران بگوید «خلق» و با تاکید می گویند در میان خلق، طبقه کارگر، طبقه تا به آخر انقلابیست، و تاکید دارند که هیچ انقلابی بدون رهبری این طبقه نمی تواند پیروز شود همچنین بر این باور جدی هستند که در عصر کنونی «مسئله ملی» بدون رهبری این طبقه امری غیر ممکن می باشد انگ «پوپولیست» می زنند۰همانطور که گفتم گذارش این واقعیت را که از این «رفراندوم» و «استقلال» احتمالی در اثر آن چیزی عاید «مردم» کردستان عراق نخواهد شد را می پذیرد، ولی با این همه از نظر کمیته مرکزی کومله این رفراندوم «مسئله ملی» در عراق را «حل» می کند و کومله هم صرفا چونکه کشور «مستقل» کردستان برغم آنکه می «پذیرد» که « گرچه استقلال کردستان عراق به خودی خود به معنای دمکراتیزه شدن این جامعه و شرایط مادی بهتر زندگی مردم آن نخواهد شد، اما راه حل «قطعی»، بله درست شنیدید راه حل «قطعی» برای «حل مسئله ملی است»۰ کمیته مرکزی کومله نمی گوید چرا در کردستان «مستقل» که «مدافع» تشکیل آن می باشد ، جامعه «دمکراتیزه» و «شرایط مادی» زندگی مردم «بهتر» نخواهد شد۰ولی من می گویم دلیل «دمکراتیزه» نشدن و «بهتر» نشدن شرایط مادی زندگی کارگران و محرومین کردستان «مستقل» سرمایه داری وابسته و به تبع تداوم سلطه امپریالیسم بر کردستان مورد نظر کومله می باشد۰ باید گفت اگر کشور «مستقل» کردستان از طریق «رفراندوم» بارزانی ایجاد شود، بدون تردید باید آن سیاستی که سبب این جدایی می شود را جزیی از سیاست امپریالیسم «غالب» یعنی آمریکا بر کشورهای «نفت خیز» خاورمیانه دید ودر چنان شرایطی با یک کشور تحت سلطه دیگر روبرو خواهیم بود و دولت حاکم بر آن به دلیل وابستگیش به امپریالیسم مثل بقیه دول منطقه یک دیکتاتوری قهری علیه کارگران و محرومین آن کشور خواهد بود و کمونیستها نه از این «رفراندوم» و نه از کشور «مستقل» بخوان تحت سلطه امپریالیسم دفاع نمی کنند بلکه علیه آن بوده و خواهند بود۰ دلیل کمیته مرکزی کومله «رفیق» علیزاده برای پنهان کردن «ناسیونالیسم» خودش و به تبع «توجیح» دفاعش از رفراندوم» بارزانی و کشور «مستقل» کردستان ــ تحت سلطه امپریالیسم «غالب» که خودش هم قبول دارد چیزی از آن نصیب بزعم کمیته «مردم» و به نظر من کارگران و محرومین کرد نخواهد شد چنین است «از این رو در شرایط مشخصی که امروز کشور عراق در آن قرار دارد کومله مدافع تشکیل کشور کردستان مستقل است۰»۰ اگر شرایط جنگی را که امپریالیسم جهت رسیدن به اهداف استثمارگرانه،غارتگرانه اش به کشور عراق توسط ارتش خود و جریانات مزدورش از جمله «احزاب ناسیونالیست»کردستان حذف کنیم، باید بدانیم که دیگر کارگران و زحمتکشان عراق با شرایط یکسانی با محرومین کرد منهای ستم ملی دست و پنجه نرم می کنند۰ اگر اینطور است که می باشد، چه دلیل دیگری به جز آنکه کومله به دلیل ناسیونالیسم خود و کرد بودن خود «امتیاز ویژه» خواستن برای خلق کرد که بواقع به دلایلی که گفتم «امتیاز» چندانی برای محرومین کرد در بر نخواهد داشت برای این جدایی که اگر متحقق شود باید آنرا طرح امپریالیسم دانست می تواند ارائه دهد؟ هیچی۰حال به موضوع «دو مقطع» مورد نظر گذارش که از نظر کومله با وجود آنها «احزاب کردستان » عراق می «توانستند استقلال این بخش از کردستان را اعلام کنند» برگردیم۰ گذارش این «دو مقطع» را یکی شرایط پس از جنگ خلیج به رهبری امپریالیسم آمریکا که بر اساس سیاست و طرح آمریکا منطقه «پرواز ممنوع»، که البته برای جنگنده های آمریکا که تقریبا روزانه عراق را بمب باران می کردند ممنوع نبود، سیاستی که ماحصل جنایتکارانه دیگرش جان دادن ۵۰۰۰۰۰ کودک عراقی در اثر تحریمهای آمریکا بود می باشد ۰کمیته مرکزی کومله می گوید در شرایط آفریده تحت کنترل آمریکا احزاب بوژوایی کردستان «می توانستند» کردستان مستقل را «اعلام» کند۰ کومله نمی تواند بفهمد که چنین برنامه ای تحت آن شرایط در دستور کار امپریالیسم نبود و احزاب کرد که به «پشتیبانی» امپریالیسم «اتکاء» داشتند و دارند به همین سبب نمی توانستند چنان کنند۰ «مقطع» دوم از نظر کمیته مرکزی کومله «رفیق» علیزاده «مقطع» سال ۲۰۰۳ پس از اشغال عراق توسط ارتش عراق و نهایتا روی کار گذاشتن دولت کاملا دست ساز خود در عراق که همین «احزاب» از «بخت بد» کومله در آن «مشارکت» داشتند و دارند ،بخشی از آن بودند و هستند می باشد ۰محض «اطلاع» کومله همین احزاب بودند که به تبعیت از سیاست جنگی و ایجاد نا امنی در منطقه از طرف آمریکا، هنگام اشغال شهر موصل توسط داعش یکی دیگر از سگان زنجیری امپریالیسم، و کشتار مردم بی گناه و پیشروی بسوی سوریه و کوبانیکه به کعبه آمال کومله برای ایجاد کشور «مستقل» کردستان تبدیل شده ،این احزاب هیچ اقدامی بجز دست روی دست گذاشتن در برابر داعش کار دیگری نکردند۰ یکی دیگر از شاهکارهای کمیته مرکزی کومله ایجاد کشور «مستقل» کردستان از «کم آزارترین راه ها» می باشد۰ این حرف هر انسان آگاه و شریفی را به یاد آن سیاستی به رهبری آمریکا می اندازد که سبب «انقلابات مخملی» در چندین کشور شد۰گذارش در این باره چنین می گوید « اکنون زمان آن رسیده است که این خواست همیشگی مردم کردستان از کم آزارترین راهها متحقق شود۰» کومله « کمونیست» باید گفت شاخصهای اصلی «زمان» کنونی در پهنه عراق که کردستان بخشی از آن می باشد ،یکم حاکمیت بورژوازی وابسته و سلطه «غالب» امپریالیسم آمریکا که دولت عراق که احزاب کرد بخشی از آن بوده و هستند نمایندگی این طبقه ذاتا دیکتاتور به مثابه پایگاه اجتماعی امپریالیسم می باشد را به عهده دارد است، دوما این «رفراندوم» فارق از نتیجه اش در شرایطی برگذار می شود که عراق و کردستان آن فاقد شرایط دمکراتیک می باشد، شرایطی که ضرورتا شرط آن است، که خلق کرد بتواند اراده خود را آزادانه اعلام کند می باشد ۰سوما از «مردم» مورد نظر کومله تنها بوژوازی کرد از این جدایی و «استقلال» نفع خواهد برد و کومله هم با بینش غیر کومونیستی خود این حقیقت را «پذیرفته» پس پرسیدنی است استدلال کومله «کمونیست برای این جدایی چیست؟ اگر فرض را بر این بگذاریم که جدایی «خواست همیشگی» مردم کرد بوده که تا کنون و در «زمان» کنونی چه عراق و به تبع کردستان آن فاقد یک جریان واقعا کمونیست و جدی بوده،که بتواند به کارگران و زحمتکشان کرد کمک کند،تا که فریب  امپریالیسم و جریانات وابسته به آنرا نخورند،تا به آنها نشان دهد حل مسئله ملی منوط به چیست برای آنکه بتوانند تصمیم  بهتری بگیرند۰ در نتیجه این  «خواست همیشگی» هم اکنون نه خواست کارگران و زحمتکشان کرد بلکه خواست بورژوازی کرد به رهبری «احزاب ناسیونالیست» و نوکر آمریکا می باشد۰من با وجود شرایط دمکراتیک و آزاد که مستلزم نابودی سلطه امپریالیسم و بورژوازی وابسته به آن به رهبری طبقه کارگر عراق می باشد با ایجاد کشور کردسان مسقل کردستان مخالف نیستم۰ در چنان شرایطی در عین حالی که به عنوان یک کمونیست رهنمودم به کارگران و محرومین کرد وحدت با کارگران و زحمتکشان عراق و ماندن در کنار آنهاست از حق تعیین سرنوشت آنها تا سر حد جدایی دفاع می کنم۰ با این وصف در شرایط کنونی حاکم بر کردستان ایران کومله باید مدافع «استقلال» کردستان ایران مثلا به رهبری احزابی مانند حزب دمکرات کردستان ایران که خواهان «رژیم چینج» بوسیله آمریکا هستند باشد،که در چنان صورتی ، با آن عمل خود آب به آسیاب بورژوازی وابسته به امپریالیسم و سیاست شناخته شده امپریالیسم در ایجاد مرزها و کشورهای مصنوعی جهت تامین هر چه بهتر و بیشتر منافعش در هر دو کشور عراق و ایران می ریزد که میان این کردار و کمونیسم شکاف بزرگی وجود دارد ۰در شرایط حاکم بر عراق در «زمان» کنونی هیچ کمونیستی نمی تواند مدافع «استقلال» کردستان عراق باشد۰اگر کردستان در شرایط حاکم بر عراق بزعم کومله در «زمان» کنونی «استقلال» یابد این جدایی را باید به مثابه طرح امپریالیسم و نه نتیجه رای مردم کردستان دید و باید افشایش کرد۰ برای شناخت از موضع چریکهای فدایی خلق ایران پیرامون مسئله ملی به جزوه «موضع ما در قبال مسئله ملی در ایران بطور کلی ودر کردستان بطور مشخص» از انتشارات چریکهای فدایی خلق ایران، موجود در سایت سیاهکل رجوع کنید۰برقرار باد اتحاد خلقهای خاورمیانه۰ ۸۰۲۹۰۲۰۱۷ غلام امیدوار