کولبران ، زحمتکشانی فراموش شده ..!

کولبران ، زحمتکشانی فراموش شده ..!
مناطق کردنشین مرز ایران با کردستان عراق، یکی از توسعه نیافته‌ترین نقاط ایران است. روزانه صدها کولبر از این مرزها می گذرند و برای کاسبی به کردستان عراق میروند.
اواخر سال گذشته، انتشار اخبار مربوط به حوادث دردناکِ منجر به مرگ و کشته شدن کولبران در گردنه‌های کردستان این قشر از مردم زحمتکش را در صدر اخبار رسانه‌ها قرار داد. چند کاروان از کولبران در گردنه‌های برف گیر مدفون شدند و جان خود را از دست دادند و یا خود هدف مستقیم تیر نیروهای سرکوبگر رژیم ایران قرار گرفتند .
تصاویر و فیلم‌های زیادی پخش شد، پیرمردی که با دندان آبسه و پر از عفونت، بار می‌برد، کولبران بسیار جوانی که مدفون شده‌اند و مردم محلی و کوهنوردان سعی می‌کنند نجاتشان بدهند و تصاویر متعددی از یخ زدگی در میان برف سنگین زمستان‌های سخت کردستان و یا هدف قرار گرفتن مستقیم تیر تفنگهای نیروهای سرکوبگر رژیم ایران ، فضای عمومی جامعه از این حوادث، برای مدتها تحت تاثیر مستقیم خود قرار داد .
در رابطه با زندگی و کار این کولبران اظهارات متعددی از زبان مسئولان در رده‌های مختلف منتشر شد ، از قاچاقچی خواندن تا اظهاراتی در رابطه با تلاش برای بیمه کردن کولبران ، طرحی که قرار بود از نیمه دوم فروردین امسال اجرایی شود که اجرای این طرح هم به دست فراموشی دولت روحانی سپرده شد و کولبران بیمه نشدند، گرچه بیمه کردن آنها هم نمی‌تواند دردی در چنی حاکمیتی دردی را برایشان دوا کند.
کولبران به افرادی اطلاق می‌شود که در مناطق مرزی از روی ناچاری و با دریافت دستمزد ناچیز اقدام به حمل کالای خارجی از نقاط «غیررسمی‌ گمرکی» می‌کنند. کولبری یکی از خطرناکترین شغلها به حساب می‌آید چون از نظر دولت ایران انتقال کالاها توسط کولبران قاچاق محسوب می‌شود و تاکنون هم صدها کولبر توسط مرزبانان و نیروهای انتظامی‌ایران کشته شدند..
علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران ، هشتم اردیبهشت ماه سال گذشته در آستانه روز کارگر در دیدار هزاران نفر از کارگران، قاچاق را بلایی بزرگ و سم تولید داخلی برشمردند و با انتقاد شدید از عدم برخورد جدی با این مسئله تأکید کردند ایشان گفتند که «باید قوی‌ترین اشخاص را مأمور این کار کرد و دولت، ضمن تقویت دستگاههای ذیربط، با قدرت با قاچاق سازمان‌یافته مقابله و برخورد کند. البته منظورعلی خامنه ایی از مبارزه با قاچاق کالا، مقابله با کولبرهای ضعیفی بود که در برخی مناطق کردنشین مردم از روی ناچاری به این کار مشغول هستند.
هر روز کولبر‌انی که در میان آنان مردان سالخورده ۷۰-۶۰ ساله هم وجود دارد برای تأمین هزینه‌های زندگی مختصر خانواده، در منطقه مرزی به صف می‌ایستند که کارتن یخچالی سنگین یا چندین حلقه لاستیک چرخ تریلی‌های غول‌پیکر را بر کمر خمیده‌شان بار کنند تا راه پر پیچ و خم کوهستانی کوهای کردستان را نفس‌ کنان در پیش بگیرند و مسافتی چند کیلومتری را طی کنند. اگر کمر‌ها نشکند و زانو‌ها یاری کند تازه هیولای سیاه نیروهای سرکوبگر انتظامی ایران در کمین آنانها هم خواهد بود تا نگذارند وارد خاک ایران شوند .
همچنانکه گفته شدکولبری، متداول ترین شغل غیررسمی در مناطق مرزی کردنشین به حساب می آید و این روزها تصاویری در فضای مجازی می‌بینیم که عمق فاجعه را بیش از پیش آشکار می‌کند ، این تصاویر یک پدیده اجتماعی تلخ دیگری را نیز به نمایش می‌گذارند، پدیده‌ای به نام کولبران تحصیل‌کرده. یک نمونه‌ از این تصاویر که این روزها دست به دست می‌چرخد، مربوط به جوانی است به نام باقر که در کنکور دکترای سال ۹۵ صاحب رتبه ۱۲ شده است و در ارتفاعات شهرستان مریوان کولبری می‌کند ، باقر، لیسانسه ریاضی محض است و فوق لیسانس برنامه‌ریزی شهری هم دارد .
این تحصیل کرده‌های بار بر دوش در سطح شهرهای ایران تحت حاکمیت دولت جمهوری اسلامی کم نیستند . به گفته یکی دیگر از این کولبران تحصیل‌کرده در مصاحبه‌ای با یک رسانه محلی گفته‌است: برای پیدا کردن شغل به هر دری زدم، به بانک‌ها و موسسات برای گرفتن تسهیلات مراجعه کردم، سراغ نماینده مجلس و وزیر و وکیل هم رفتم، اما هیچ حاصلی عایدم نشد. او می‌گوید: یک سال است که کولبری می‌کند ، کولبری می‌کنم تا نان دربیاورم، کولبری می‌کنم تا دوام بیاورم ، می‌گوید پیدا کردن یک لقمه نان برای کولبر مستاصل و از همه جا رانده کابوس است .
شاید برای کسانی که آشنایی کمتری به مناطق مرزی کردستان دارند این سوأل مطرح شود که چرا زحمتکشان این منطقه به چنین کارهایی پر مخاطره ای روی می آورند؟ واقعیت این است در شرایطی که بیکاری در مناطق کردنشین غرب ایران بسیار بالاست و کارگران و زحمتکشان مناطق مرزی کمتر از هر نقطه دیگر از ایران شانس پیدا کردن کار دارند، واضح است کە شمار زیادی از مردم این مناطق از روی ناچاری و بخاطر تأمین حداقلی از نیازهای زندگی، به چنین کاری روی می آورند و کوره راههای صعب العبور و میادین مین و کمین گاههای متعدد بین پایگاههای نظامی را که هر کدام گذرگاه مرگی به حساب می آیند با دلهره پشت سر می گذارند و بار سنگینی را با هزار بیم و امید ساعت ها به دوش می کشند تا بلکه از این طریق توانسته باشند امورات زندگی خود و خانواده شان را بچرخانند. حاکمیت رژیم اسلامی راه دیگری برای این مردم زحمتکش باقی نگذاشتە نگذاسته است .
کولبری این کار سخت و طاقت فرسا با همه دشواری ها و خطراتی که دارد، برای مردمی که هیچ معاشی ندارند، ”شغل” به حساب می آید و توده وسیعی از مردم منطقه به آن روی آورده اند. شدت بیکاری و تنگدستی، این “شغل” را به مردم منطقه تحمیل کرده است.
برای جمهوری اسلامی ایران کولبران زحمتکش، اخلال‌گران اقتصادی هستند. اما برای هزاران کولبر دیگر، حمل کالا تنها راه امرار معاش آنها و خانواده‌هایشان است .
عزیز اجیکند