به مناسبت فرا رسیدن سال تازه ١٣٩۶ شمسی(نوروز)!

به مناسبت فرا رسیدن سال تازه ١٣٩۶ شمسی(نوروز)!
امسال در شرایطی سال تازه و “نوروز” را در ایران جشن می گیریم که صدها هزار انسان بی گناه و انقلابی در زندان های مخوف ودهشناک جمهوری جرم و جنایات شب و روز را در بدترین شرایط و زیر حکمرانی بدسگال و نیروهای امنیتی زورگو سپری می کنند. امسال در شرایطی “نوروز” را جشن می گیریم که ۴۵٠٠ انسان در زندان های (آشویتس) این رژیم فاشیستی شب و روز را در انتظار دقایق “اعدام” به پایان می رسانند.
امسال در شرایطی به استقبال سال نو و”نوروز” می رویم که در همین سال که هننوز چند روز به پایان آن مانده ، بیش از ١٠۵٠ نفر از زن و مرد و کودک به بهانه های واهی و به دور از هر وکیل  مدافع و غیره به جوخه دار آویخته شدند و دست و اعضای بدن صدها نفردیگرهم زیر چرخ ماشین آهن بری اسلامی ، بریده و قطع شد. امسال که چند روزی به پایان آن نمانده، سالی بود که جمهور اسلامی نهایت موج خشونت را در حق به اقلیت های مذهبی و قومی و “کولبران” به کار برد و بی حقوقی کامل را در حق به دستمزد کارگران، معلمان، پرستاران و افراد بازنشسته به اجراء در آورد.
کشته و زخمی شدن صدها انسان زحمتکش به نام “کولبر” بدست نیروهای جنایتکار جمهوری اسلامی که به خاطر موج بیکاری و بی شغلی که دامنگیر همه فارغ التحصلان دانشگاهی، و بقیه اقشارمردم شده است وناگزیرند که برای “زنده ماندن” وامرار معاش خانواده در بدترین شرایط آب و هوایی و برف و سرمای شدید زمستان تن به “کولبری” و آوردن بعضی کالاهای زیستی میان ایران و عراق بدهند،  یکی ازرقت انگیزترین و بیشرمانه ترین عملکرد این رژیم بود. مساله کارتون خوابان و پدیده “گورخوابی” هم روی دیگر شرایط شنیع و نفرت انگیزی است که رژیم جمهوری اسلامی به انسان های بیکار و بی بضاعت و بی خانه و کاشانه تحمیل کرده است.
جنایات جمهوری اسلامی در حق به انسانها تنها به ایران خلاصه نمی شود، بلکه ما هر روزه شاید قتل و عام مردم سوریه، یمن و عراق به دست انواع گروه و باند وفالانژهای های سپاه پاسداران و بسیجیان “شیعه” بوده و هستیم. اما در کنار این همه جنایات و رعب و وحشت و سرکوبی که این رژیم ضد انسانی به مردم در ایران تحمیل کرده است باز ما شاید اعتراضات مداوم کارگران، جوانان، زنان، معلمان و مردم انقلابی به شیوه های گوناگون در داخل ایران بوده و هستیم.
این اعتراضات از روز اول سر کار آمدن جمهوری یک “مشت مفتخور و پوسیده” یعنی طی ٣٨ سال  تا به امروز، در اشکال و ابعادهای مختلف در این شهر و آن شهر و در این شهرک و آن شهرک به شیوه ای پیوسته ادامه داشته و دارد. در سایه این اعتراضات کارگری و مردمی، باید گفت که رژیم  جمهوری اسلامی هرگز نتوانسته که حاکمیت ننگین وارتجاعی خود را تمام و کمال تثبیت کند و سر بر بالش نرم وآرام و کشتی نوح بگذارد و ماندگاری و طول عمر آن هم در گروه گسترش همین مبارزات و اتحاد و همبستگی و تشکل طبقه کارگر و بقیه اقشارتهیدست جامعه می باشد.
این رژیم متقن نیست. پژواک و بازتاب و طنین رفتنش را در کوه و تپه ها، در شهر و شهرک ها، در کارخانه و کوچه ها را می توان شنید. روزی خواهد رسید که کارگران، آزادیخواهان  و زنان و جوانان ایران به حکمرانی این خفاشان و مفتخوران و زندگی وارونه و انگلی آنها پایان دهند.
جنایاتی نیست که این رژیم دسپوت مرتکب نشده باشد، فسادی نیست که این حکومت در آن دست نداشته باشد، بی حقوقی اجتماعی و حتی شادی و خوشی ای نیست که این سبک مغزان از در مخالفت با آن دست به اقدام وحشیانه نزنند. ایرانی با آن همه ثروت و منابع طبیعی و نفت و گاز، کارگرانش، بازنشسته هایش، معلمانش و کارمندان بیمارستانش  چند ماه یک بار حقوق ماهیانه خود را دریافت می کنند، آنهم با فشار و کمپین های اعتراضی و تظاهرات.
این حکومت در دست یک مشت انسان انگل سفت، کاهل و عصر حجری قرار دارد، که غیر از سرکوب، قتل و عام و نشان دادن شمشیر دو سر علی، فاقد هر گونه بینش انسانی  و تکامل اجتماعی هستند. تنها کسانی از این نوع رژیم منتفع می شوند که واقعا به موجودیت و بربریت و جنایات آن تمکین می کنند. اما واقعیت این است که اکثریت سترگی از کارگران، زحمتکشان ، جوانان، معلمان و زنان ایران از این رژیم مطلق العنان و فاشیست بیزارند و خواهان تغییر انقلابی آن هستند. ‘نوروز” هم یکی از آن ابزارو سوژه ای  است که اقشار مختلف مردم می توانند آنرا به اشکال مختلف برای ابراز انزجار خود از رژیم بکار بگیرند.
شادی، پایکوبی، آتش روشن کردن در محلات و قله و تپه ها امروزه برای اکثریت جوانان، زنان و مردم معنای خاص خود را دارد. اگر در گذشته این حرکت ها تا حدودی نرمال و نشانه آمدن سال جدید و بهار بود، اکنون چنین اقداماتی در واقع رنگ و بوی سیاسی و اعتراضی خاص خود را دارد .
ببیند که این رژیم چطور کرور کرور مردم را برای عزاداری، سوگواری با لباس سیاه و زنجیر و قمه بسیج می کند و می خواهند این رسوم و عقاید پوسیده و ممات را به فرهنگ انسان ها تبدیل کنند و میلیاردها دولارهم صرف آن می کنند، در حالیکه از شادی و پایکوبی و کلوب شبانه و مراسم های خوشی جوانان دختر و پسر ایرانی ممانعت به عمل آورده و شرکت کننده گان را به شلاق و زندان محکوم می کنند!
این رژیم: سیاه را بر سفید ، تاریکی را بر روشنایی ، زندان را بر آزادی و زنجیر و شمشیرو شلاق زدن انسان ها را بر شادی و پایکوبی و بشارت و نشاط  انسان ها ترجیح می دهد. کنج مساجد، تعزیه خوانی، سوگواری گرفتن و عزاداری روزهای بی نام و نشان علی، حسن ، حسین، فاطمه و زهرا و غیره که در راستای شستشوی مغزی انسان ها به کار می گیرند، تمام رکن اساسی و مضامین فرهنگی، اقتصادی و سیاسی این حکومت پوسیده فوق ارتجاعی می باشد.
ولی جوانان، زنان و مردم آزادیخواه ایران با فرارسیدن سال نو (نوروز) به تمام این فرهنگ و آداب و رسوم مبتذل و افکار سیاه اندیش نفرت می کنند و جشن و پایکوبی و سرور و فرح خود را گروه گروه و دسته دسته در تقابل با این رژیم ضد شادی بر پا خواهند کرد.
امید است سال تازه، سال همبستگی و گسترش هر چه بیشتر تمام محافل و نهادهای گوناگون مبارزاتی و موجد راه و شیوه های تازه مبارزاتی برعیله رژیم تئوکراسی و بربریسم و الیگارشی جمهوری اسلامی باشد. در ضمن قلباَ برای تمام مردم آزادیخواه و مبارز، کارگران، معلمان، دانشجویان و کلیه مردم زحمتکش ایران که از چنگ این رژیم به ستوه آمده اند آرزوی سلامتی و موفقیت کامل دارم و امید است که روزهای خوب و شادی را دور هم داشته باشند.
عــزت دارابی
٢٧ اسفند ١٣٩۵