اطفاع حریق ساختمان پلاسگو توسط مجاهدین و حزب کمونیست کارگری بنفع رهبر معظم

اطفاع حریق ساختمان پلاسگو توسط مجاهدین و حزب کمونیست کارگری بنفع رهبر معظم

در ادبیات خیلی از کشور ها و وقتی تیغ شعر و غزل داستان و رمان و نقد صریح نمیبرد نویسنده برای آگاه گری به نوشتن طنز روی می آورد من در این فکرم که وقتی طنز کارگر نیست باید چگونه با نیروها برخورد کرد؟

در صحنه مطبوعاتی خارج کشور ما تلویزیون های رنگارنگی را داریم از راست تا چپ جدای از پشم شیشه خود رژیم اسلام فقاهتی که مردم با شعار صدا و سیمای ما ننگ ما ننگ ما به آن برخورد میکنند.

تلویزیون اسلامی لچک و چارقد اذان و اقامه آخوندی مجاهدین با سمبلی چاق و چله و گردن کلفت و هیبتی آخوندی بنام جلال گنجه ای را داریم که روز و شب در آنجا شکیات و سهویات اسلام عزیز را درس میدهد جامعه را روزانه بدوران ناصرالدین شاه قاجار سوق میدهد گویا چشم و گوش و هوش و هواس از مسئولین امُل و عقب افتاده سیمای لچک و چاقد و چاقچور مجاهدین رخت بربسته و نمیبینند و نمیشنوند گویا که جهان و نسل جوان و مردم ایران که با فریاد عنوان میکنند حکومت اسلامی نمیخواهیم نمیخواهیم از کُرات دیگر آمده اند و نه از شهر های آفت زده ایران.

این تلویزیون اسلامی آخوندی هر چند بعناوین مختلف مردم محروم ایران را روزانه سرکیسه میکند و هنوز پس از چهل سال نتوانسته روی پای خودش بایستد و مانند خیلی از جنبش ها اعلام استقلال کند و به مردم کمک کند نعل وارونه میزند و دست روزانه در جیب مردم برای نواله ناگزیر خودش میکند.

این سرچشمه گرفته از یک فرهنگ اسلامی آخوندی بی کفایت است که پایانی برای آن پس از چهل سال سرکیسه کردن مردم متصور نیست.

در این تلویزیون جز چند نفر چادر چاقچوری اسلامی با هیبت ها و آرایش های مشمئز کنند عقب مانده لچکی و مردانی با موهای رنگ کرده قرمز رنگ و زیر چشمانی سیاه بدون میک آپ تلویزیونی ظاهر میشوند و بقول آخوند جلال گنجه ای چون اغلبشان هم باید از لات و لوت های شناخته شده باشند بخواهران مجاهد ۵۰ و ۶۰ ساله لچک های سفت میپیچند با صورت های گوشتی در قلیده و لبهای از خجالت ترک خورده و قرمز که کسی از لات و لوت ها به آنها چپ نگاه نکند. اسمش را میگذارند تلویزیون ملی ایران!!!

این تلویزیون ملی ایران!! که در گذشته با شعار های حنجره پاره کن رفرندام رفرندام این است شعار مردم برای خزیدن زیر قبای سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات برای انجام رای و رای کشی زیر دید ولی فقیه راه بجائی نبرد خودش را از دسته نیانداخت و به جا انداختن تلویزیون ملی ایران!!در میان گوسفندان عزیز اسلامی ادامه داد.

پس از انفجار ساختمان یهودی ساز پلاسگو در تهران که ولی وقیح دستور داده بود علت انفجار و علل ویرانی این ساختمان یهودی ساز پیگیری نشود سیمای لچک و چارقد و اذان و اقامه نیز طی برنامه های متعدد به ماست مالی این انفجار دهشتناک که جان صد ها نفر از آتشقشانان و مردم عادی را گرفت ادامه داد البته با داشتن ده ها کارشناس مواد منفجره در سازمان مربوطه و بدون حتی گفتن و نشان دادن لحظه ای از این انفجار مهیب به علل و چگونگی این فرو ریزی و انفجار که به کشته شدن صد ها نفر از هموطنانمان انجامید با آوردن اعضای به اصطلاح کارشناس! خود در این سیمای خیلی ملی به ماست مالی پرداخت. تحلیل من را در همان زمان بنام زبان آشنای انفجار در این لینک در تاریخ ۲۲ ژانویه ۲۰۱۷ در این لینک بخوانید

http://www.azadi-b.com/G/2017/01/post_272.html

تا اینکه دیروز تاریخ ۲۷ ژانویه ۲۰۱۷ یعنی هفت روز بعد تلویزیون صدای امریکا در یک برنامه تحلیلی عنوان میکند که در ساختمان پلاسگو انفجار صورت گرفته و حرفهای من را تکرار میکند ولی مجاهدین به ماله کشی بر روی این مسئله به نفع دستور ولی فقیه که گفته بود به علل این ویرانی کاری نداشته باشید هنوز دارد ادامه میدهد. مسلمن برای نیروهای اسلامی نظیر سیمای لچک و چارقد و یا هواداران به اصطلاح چپ غزه و لبنان و چگورای اسلامی نظیر حسن نصرالله و با این دید و نوع نگاه کردن به حبیب القانیان بعنوان یک یهودی در سامانه سیاسی گذشته ایران برخورد سیمای مربوطه و نیروی باصطلاح چپ هوادار غزه و حماس مفهوم است. برنامه صدای امریکا را در این لینک ببینید

http://ir.voanews.com/a/3695598.html

صفحه آخر ۲۷ ژانویه ۲۰۱۷: فاجعه آتش سوزی و انفجار در ساختمان پلاسکو

ir.voanews.com

صفحه آخر برنامه ای ست متفاوت که بطور زنده هرجمعه ساعت هشت تا نه شب پخش می شود. صفحه آخر، بیش از آن که به خبرها بپردازد، به آدمهای خبر می پردازد تا با نگاهی بی طرفانه، دیروز و امروز آدمها را در برابر بینندگان قرار دهد. مجری صفحه آخر هر جمعه آدمهای متفاوتی از اخبار هفته را زیر ذره بین می گذارد.

همین برخورد ماست مالی شده به انفجارساختمان پلاسگو توسط یکی از اعضای خیلی کارگری حزب کمونیست کارگری که منفعل شده بود و مجددا باز یافتی شده و فعال گشته صورت گرفت ایشان در ابتدا در خط وزارت خارجه رژیم جمهوری اسلام و دختر سید حسین موسوی به برخورد به یک قاتل صهیونیست راست آدمکش بنام نتانجاهو پرداخت ( البته ایشان از صبح تا شب از روی زانوی این ساواکی بر روی زانوی آن سلطنتی در تلویزیون ها جا عوض میکند) که از مردم ایران در مقابل ارتجاع اسلامی ولی فقیه حمایت کرده بود و گویا مردم ایران کر و کور هستند و نه اسرائیل را میشناسند نه ساواک را نه سلطنت را نه وزارت خارجه اسلامی و نه سید حسین موسوی را. ایشان بر منبر رفت و انگشت اتهام را بطرف این جانی بالفطره نتانجاهو نشانه رفت و خواستار محاکمه وی برای سرکوب مردم محروم غزه (بخوانید رهبران سازمان تروریستی اسلامی حماس و جهاد اسلامی) شد

و پس از آن با یک گریز و حمله به سیاست بایکوت و با ایران همچون آفریقای جنوبی زمان آپارتهاید رفتار کنید خواستار رفع بایکوت و تحریم رژیم اسلامی ولی فقیه شد و به جهان تذکر داد که روابط گسترده اقتصادی با رژیم ضد امپریالیستی صهیونیستی ولی فقیه برای بهتر شدن وضع طبقه کارگر در ایران ایجاد کنند.

البته زبانم لال منظور این سخنگو این نبود که به گسترش جنگ و شرکت رژیم جمهوری در جنگ کشور های مختلف منطقه و یاری رساندن به این کشور گشائی ها کمک رسانید، فقط رفع تحریمات ظالمانه بر علیه طبقه کارگر بود. و در خاتمه همچون برادران و خواهران اسلامی در سیمای لچد و چارقد و برای خوش آیند براداران حماس و جهاد اسلامی وقعی به انفجار مهیب ساختمان یهودی ساز و صهیونیستی پلاسکو نکرد و در جهت ماست مالی کردن و همدلی کردن با دستورات ولی فقیه فشار بحث را در تلویزیون دنیای خیلی بهتر و عالی بر روی صهیونست ها متمرکز کرده و آرزو کرد هر چه زودتر جنبش عظیم سه چهار نفری کمونیست کارگری در اسرائیل غاصب بر قرار شود تا بهتر بشود به درد حماس و جهاد اسلامی و حسن نصرالله رسید البته ایشان در گذشته هم در جنگ ۲۲ روز غزه و ۳۳ روزه لبنان در سالهای گذشته ید طولانی در حمایت از براداران سپاه پاسداران ولائی دارد . جنگی که به گفته سپاهیان اسلام عزیز بر علیه اسرائیل غاصب علم کرده بودند ایشان حمایت از آنان را در پرونده خود ثبت فرموده اند.

با تسلیت به مردم ایران نه برای کشتار های روزانه رژیم که این عادت مردم ایران شده است و نه برای جانفشانی آتش نشان های از جان گذشته تسلیت برای داشتن این چنین نیروهای همگام و هم نفس با نظام فقاهتی ضد صهیونیستی جمهوری اسلامی.

نوید اخگر

۲۸ ژانویه ۲۰۱۷

سوئد استکهلم