حقوق حقه کارگر: بنگ، بنگ!

حقوق حقه کارگر: بنگ، بنگ!
فیلم های وسترن اکنون به گذشته دور تاریخ سینما تعلق دارند. این فیلم ها با سادگی دو قطب خیر و شر مشخص میشد. تماشاچی مربوطه از همان ابتدا با توجه به عنوان کاملا واضح فیلم در تشخیص پرسوناژ منفی از هر گونه زحمتی معاف بود. ده یا دوازده مرد خبیث فیلم را به علاوه میشد براحتی تشخیص داد. پرسوناژ منفی فیلم کابوی ششلول بندی است که در بکارگیری روولور خود تردید بخرج نمیدهد. هر جنبنده ای دشمن اوست و سرنوشت دشمن از قبل روشن است. کابوی ما در نشانه گیری خود بسیار لاابالی است، زن یا مرد، منبع آب شهرک یا اسب گاری رهگذر به یکسان میتواند در یک چرخش کلاه مورد هدف قرار بگیرند. با شلیک و با هر قربانی تازه، لوله تپانچه را بالا گرفته، فوت میکند و با ژست اشنا قهقه میزند، بنگ بنگ!
شباهت میان یک فیلم کابوی با جامعه ایران خیره کننده است. یک دسته آدم تبهکار مرکز شهر را به قرق خود درآورده اند و از سنگر مجلس و ریاست جمهوری و بیت رهبری و از هر جا که دستشان برسد، هر چه که به زندگی کارگر مربوط باشد را هدف قرار میدهند. به اخبار کارگری روزنامه ها در عرض یکماه گذشته نگاهی بیاندازید. پرونده کار قراردادی و بیکارسازی در مراکز کاری که بدلایل اقتصادی کرکره را پایین میکشند، بسته شد؛ امنیت کار برای همیشه: بنگ بنگ! مطابق مصوبه شورای عالی کار سطح حداقل یک دستمزد بخور و نمیر: بنگ بنگ! کنترل امنیت محیط کار و جلوگیری از تبدیل محل های کار به قتلگاه کارگران: بنگ بنگ! بیمه بیکاری، مسکن، بیمه درمانی و … بنگ، بنگ!
ایران یک شهر هرت است و آخرین اخبار مربوط به بیمه بیکاری کارگران و بعلاوه بیمه بیکاری کارگران ساختمانی مصداق این تصویر است.
بنا به اظهارات مسئولان وزارت کار در سال ۱۳۹۵ در ادامه سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ تعداد مشمولان بیمه بیکاری همچنان ۱۸۰ هزار نفر است. (مدیر کل تعاون وزارت کار، خبرگزاری مهر ۱۷ فروردین ۱۳۹۵) ایشان با کمال میل توضیح میدهد که مشمولین بیمه بیکاری دو دسته هستند. اول کسانی که رسمی هستند و بدون اراده خویش بیکار میشوند. دوم کارگران با قراردادهای موقت و با داشتن بیش از یک سال سابقه کار در پایان قرارداد جدید با آنها منعقد نمیشود.
آقای مدیر کل ابدا شوخی نمیکند. لابد در شرح روز کار خود ایشان ساعتها را به مگس پراندن اختصاص میدهند! به این ترتیب از پنچ تا هفت میلیون نفر کارگر بیکار در ایران، دولت موفق شده است که سطح برخورداری از بیمه بیکاری را به نیم درصد کاهش دهد.
وضعیت بیمه بیکاری کارگران ساختمانی از این بدتر است. پس از سالها تبلیغات مشمئز کننده در سال ۱۳۹۲ قانون بیمه بیکاری کارگران ساختمانی تصویب گردید. هنوز تبلیغات و تمجید از دولت و مجلس ادامه داشت که رسما اعلام گردید بیمه بیکاری به کارگران فصلی و پروژه ای تعلق نخواهد گرفت. دلیل آن چیزی جز سر باز زدن دولت در تامین سهم سه درصد متعهد شده خود، نیست.
از کابوهای مقیم ساختمان وزارت کار می پرسیم: تکلیف آن شش، هفت میلیون بقیه چیست؟ قرارداد موقت “اختراع” خود دولت بود، کارگاههای زیر ده نفر را خود دولت و مجلس از شمول قانون کار خارج ساختید. نقشه کشیدید که نان میلیونها انسان را ببرید. تکلیف این کارگران چیست؟
بر عکس سناریوی تقریبا تمام فیلمهای وسترن، مردان خبیث شهر ما فراری داده نمیشوند، اینجا فیلمی در کار نیست. این ها ماندگار هستند. حقوق ماهانه طلب میکنند، منت میگذارند و دو قورت و نیم شان باقی است. امر این جماعت بسیار تبهکارانه تر از هنرپیشه هالیوود است. ولی ادا و اطوار آنها یکی است.

مصطفی اسدپور
۲۱ نوامبر ۲۰۱۶