حاشیه هاى روز کوروش و فراکسیون تورکها

حاشیه هاى روز کوروش و فراکسیون تورکها.

1- اختراع روزى جعلى بنام روز بین المللى کوروش بزرگ از طرف ناسیونالیسم فارسى محور و اتحاد طیفهاى ناهمگونى از سلطنت طلب، دانش آموختگان لیبرال و پان ایرانیستها و بزرگنمایى این واقعه ضد عربى و فاشیستى از طرف صفحه هاى زردى مانند توانا و صداى امریکا و بى بى سى که بودجه شان مستقیم از طرف دولتهاى خارجى تامین میشود بخودى خود نشان داد این صفحات که رسالت اصلى شان گدایى لایک است چقدر خود در خدمت نژادپرستى و سیستم حاکمیتى جمهورى اسلامى ایران اسیر هستند که جعل و دروغ و تاریخ سازى از مشترکات اصلى شان در ایران است. یعنى کسانى که ادعاى مخالفت و روشنگرى بر علیه حکومت مى کنند، در نهایت در خدمت همان حکومت هستند.این مراسم نژادپرستانه بر خلاف اینکه ادعا میشود مخالف مذهب و ارتجاع مذهبى است داراى پشتوانه مذهبى قوى است و اکثر عالمان دینى فارس گراى شعوبی ایرانى معتقد هستند که کوروش همان ذوالقرنین قران است و از این طریق به تقدیس این روز و این شخصیت در ذهن عامه مردم اقدام مى کنند که گوششان را به دهان آخوند دوخته اند. این واقعه شرم آگین که معتقدین به انسانیت و حقوق بشر در ایران براستى آنرا روز نکبت نام گذارده اند به درستى نشان داد که اپوزسیون مخالف جمهورى اسلامى و دولت جمهورى اسلامى در مواجهه با حقوق ملتهاى غیرفارس و غیر شیعه چندان فرقى باهم ندارند و هر دو بقول معروف سر و ته یک کرباس هستند و در همه چیز مخالف خونى و غیر قابل آشتى یکدیگر باشند: در ناسیونالیسم و نژادپرستى ” فارسى- شعوبى” همدل و هم راى هستند، چنانکه مانند یک قالب در یک روح از همدیگر غیرقابل تفکیک هستند. این مسله باعث شد که فعالین احقاق حقوق بشر ملتهاى غیرفارس و غیرشیعه کمى بیشتر در خود و این مسله تعمق کنند و به ماهیت واقعى شونیسم فارسى در هر لباسى آگاه شوند و امید است که این خودآگاه هى بیشتر شود، چونکه خیلى از این پوپولیستها و عوام فریبان خود را به فعالین سیاسى حقوق ملى نزدیک مى کردند و با بازى کردن نقش آدم خوبه خود را دوستدار حقوق اقوام و طرفدار حقوق ملیتهاى غیرفارس در چارچوب ایران جا مى زدند: قرار گرفتن همه این افراد در کنار نژادپرستانى مانند امید دانا این نکته را به بیشتر فعالین ملى غیرفارس ثابت کرد که هیچ وقت به گرگها امید نبندند، این واقعه درست مانند افتادن پرده بود که پشت پرده را براى ما بارى دیگر یادآور کرد و ماهیت ارتجاعى این پان ایرانیستهاى مدعى حقوق بشر را بر خلقهاى تحت ستم آشکار کرد. این واقعه درست است که بطور مستقیم هیچ سودى براى ما ندارد و ما آنرا محکوم کردیم، اما سود غیرمستقیم این مسله در این است که ما حامیان این روز نکبت را به خاطر خواهیم سپرد و فراموش نخواهیم کرد که در روز مبادا جمهورى اسلامى ایران با لیبرال و پان ایرانیست و جمهورى خواه، سلطنت طلب، سکولار و چپ ملى بر علیه حقوق ملى حول محور نژادپرستى فارسى متحد خواهند شد و نه تنها متحد خواهند شد که در این اتحاد ارتجاعى لحظه اى درنگ نخواهند کرد. این براى ما خود درسى بسیار مهم بود که به هر سرابى امید نبندیم و هر کس که خود را با دو رویى موافق حقوق ملى ما و حقوق بشرى ما جا زد اعتماد نکنیم و منتظر بمانیم که در عرصه عمل ادعاى خود را ثابت کند.
2- بعضى از این فعالین پارس گرا که همیشه نقش آدم خوبه را بازى مى کنند و با ربط دادن گوز به شقیقه و با استدلال از علم به پشتوانه مدرک کاغذى تحصیلى خود مدعى شدند که شعار اصلى این گروه مانند” ما آریایى هستیم و عرب نمى پرستیم و یا هر چى بلاست از عربهاست” شعارهاى نژادپرستانه و نیست و دال بیولوژیکى و ژنتیکى ندارد و یا اینکه این شعار، شعار تعداد کمى از افراد موجود در تجمع بود و نمى توان با این شعار کل تجمع انجام یافته را نفى یا محکوم کرد. اولاً این دوستان باید آگاه باشند که بمثل اینکه “اگرنخوردیم نان گندم ولى دیده ایم دست مردم” ما هم از این جامعه برخاسته ایم و ما هم در توان خود نسبت به این جامعه شناخت داریم: کیست که نداند اولین اصل و مهمترین اصل ناسیونالیسم ایرانى، در مرحله اول عرب ستیزى و در مرحله دوم تورک ستیزى افراطى آن است که این مسله حتى نُرم و قالبهاى رفتارى مواجهه با عربها و تورکهاى ایرانى را اسیر ذهنیت دیگر ستیز خود کرده است. اینکه میلیونها تورک را در ایران بصورت روزانه تحقیر و انکار مى کنند و از آنها با لفظ خَر و احمق یاد مى کنند و میلیونها عرب را سوسمار خور و خانم باز و جاهل خطاب مى کنند، بیشتر از آنکه اورگانیزه شده از طرف شخص و یا حکومت خاصى باشد، این قالب رفتارى نتیجه تئوریزه کردن قرنها ناسیونالیسم ضدعرب و ضد تورک ایرانى است. نژادپرستى فارسى و مشروعیت آن در میان توده هاى ایران از اینجا نشات مى گیرد که اصولاً این نژادپرستى از طرف شاعران، آخوندها و نویسندگان ایران در طول سالها قالب بندى شده است و نتیجه آن، وضعیت امروز ماست که در آن غیرفارس خصوصاً عرب و تورک انسانى درجه دو و سطح پایین تر از فارس است. پرویز ناتل خانلرى از پیشگامان ناسیونالیسم فارسى سالها پیش مدعى شد که یک فارس بى سواد، باسوادتر و آگاه تر از یک تورک داراى مدرک دکترى است و یا سید جواد طباطبایى چند سال پیش ادعا کرد که سطح علم و دانش در مدارس ایرانى از دانشگاههاى آذربایجان بالاتر است. البته کارى به این مسله نداریم که امروز جعل مقاله و تحقیق و درج آن در مجله هاى علمى و بعداً افشاى تقلب و حذف آن از همان مجله هاى علمى خود از شکوفایى و دانایى ذاتى ایران است که هنر نزد ایرانیان است و بس! چنین است که در این جامعه شعارهاى نژادپرستانه و ضد عرب حاضران در تجمع پاسارگاد از طرف کارشناسان و دکترها و پروفسورهاى ایران غیرنژادپرستانه مارک گذارى شد و اینان با هزاران کلمه زیبا و خوشگل و با استفاده از چندین واژه غربى در آخر به این نتیجه رسیدند که ما آریایى هستیم و عرب نمى پرستیم نژداپرستانه نبود و در آخر این آقایان و خانمها به این نتیجه محیرالعقول رسیدند که ما در روح این مراسم سکولاریسم و لیبرالیسم و دمکراسى و بسیار چیزهاى دیگر دیدیم.

۳- همانطور که عرض کردم خیلى ها اختراعات عجیبى همانند اختراع کپرنیک از این واقعه ننگین کردند و مدعى شدند که نتیجه تحقیقات آنها بود که این مراسم مخالفت با حکومت مستقر بود و این افراد روزى در برپایى حکومت سکولار، دمکرات و لیبرالیته پیشگام خواهند بود! غافل از اینکه حکومت اسلامى خود چندین سال است با تهیج احساسات ضدعربى شهروندان خود، به جنگ خود در یمن و عراق و سوریه و بسیار جاهاى دیگر مشروعیت مى بخشد. درست است که این حکومت احتیاجى به رضایت شهروندان خود براى هدر دادن میلیاردها دلار سرمایه ملى کشور در ترویج ناامنى و تروریسم در منطقه خصوصاً کشورهاى ندارد، اما این حکومت براى جذاب کردن کشته شدن و آراسته کردن این مـرگ به اسم بى مسماى شهادت و کشاندن جوانان به قربانگاههای جبهه هاى نبرد خارج از ایران خود این احساسات ضدعربى را تقویت مى کند: توجه شود که دوگانه پرداخت کارى شده نظام جمهورى اسلامى، شر عرب سنى به سرکرده گى عربستان و خیر شیعه- آریایى به سَرکرده گى ایران است. مثلاً یک سال قبل حسن عباسى از تئوریسین هاى سپاه همایشى را برگزار کرد با نام از “سورنا تا سردار سلیمانى، دو هزار و پانصد سال مقابله غرب با ایران”.(١) این خود نشان مى دهد که تا چه حد این مسله حکومتى و ضدحکومتى است و اصولاً در زمان احمدى نژاد بود که کوروش پرستى دوباره توسط مشایى زنده شد و به عنوان تمایز اسلام ایرانى با اسلام عربى مورد استناد قرار گرفت. تلفیق باستانگرایى و شیعه گرایى براى جذاب کردن و ویرانگری ناسیونالیسم فارسى محور نه امرى جدید است و نه حالا شروع شده است، این مسله همیشه وجود داشته است، نه حکومت پهلوى غیر مذهبى از تبلیغ مذهب شیعه غافل بود و نه حکومت اسلامى ایران از تبلیغ باستانگرایى غافل است. شاید در بعضى مواقع کنترل امور از دست جمهورى اسلامى خارج بشود، اما کل این جریان بنفع جمهورى اسلامى بود تا جنگ نیابتى اش با عربستان سنى را مشروعیت ببخشد. مسله مشترک تمام این طیف ناهمگون همان اشتراک در قهرمانى قاسم سلیمانى است، فره ایزدى روزى در جسم کوروش حلول کرد و بعداً به جسم محمدرضا شاه وارد شد و این سیر و سفر از خمینى و خامنه اى گذشت و امروز نوبت قاسم سلیمانى شده است! فردا نوبت کیست، چه کسى مى داند؟
۴- در هیاهوى روز کوروش و فریاد سرخوشى قسمت بزرگى از اپوزسیون جمهورى اسلامى از شعارهاى نژادپرستانه این مراسم، ما شاهد تشکیل فراکسیون تورکها در مجلس شوراى اسلامى بودیم که حول محورهاى ملى تورکها از هر گروه و عقیده اى فراکسیون خود را تشکیل داده اند. این فراکسیون که در آغاز مخالفان و موافقان بسیارى از متضادین را برانگیخته است بى توجه به این هیاهو کار خود را آغاز کرد.
براى اولین بار است که در ایران تورکها حول محور مسائل ملى خودشان تشکیل فراکسیون مى دهند، البته لازم به ذکر است که یادآورى شود که کوردها همیشه فراکسیون خود را داشته اند، اما مانند فراکسیون تورکها جلب توجه نکرده بود. فراکسیون تورکها در مجلس جمهورى اسلامى ایران تشکیل شده است و نمى توان از آن انتظار معجزه داشت، بیشتر اینکه اعضاى این فراکسیون متعلق به جناح هاى مختلف سیاسى هستند که هر آن در پستى و بلندى و مجادلات جناحى امکان اختلاف و جدایى و فروپاشى این جناح دور از ذهن نیست. وانگهى نهایتاً جمهورى اسلامى ایران است و مجلس اش و شوراى نگهبان و فیلترش: یعنى واقعاً نمى توان از این فراکسیون انتظار حل مسله ملى تورکها و غیرفارسها در ایران را داشت. اما معجزه در کجاست؟ معجزه در اینجا است که بعد از صدسال تحقیر و انکار سیستماتیک تورکها و به حاشیه راندن خودآگاهى ملى در تورکها و جانشینى آن با پان ایرانیسم و شعوبیت،یکدفعه یکصد نماینده مجلس حول محور تورک بودن و مسله ملى با همه اختلافات جناحى گرد هم آمدند و پیمان بستند که حول محور مسله ملى تورک در ایران متحدانه عمل کنند. معجزه در خود گرد آمدن این افراد در ذیل نام فراکسیون تورک است بعد از صدها سال تورک ستیزى حکومتهاى پهلوى و اسلامى، معجزه اصلى بازیابى غرور ملى است بعد از صدها سال تجاوز به روح ملى تورکها، آرى این فراکسیون هیچ کارى انجام ندهد و همه انتقادات دلسوزنماها را وارد بدانیم که اینان نماینده دولت هستند و از فیلتر شوراى نگهبان عبور کرده اند و لاجرم تحت فرمان شوراى نگهبان و رهبرى هستند! اما گرد آمدن صد نماینده در مجلس حول فراکسیون تورکها کارى است کارستان در جامعه اى که میلیونها انسان همنوا با فاشیستهاى کوروش پرست بر آریایى بودنشان افتخار مى کنند، در اینجا نماینده یک سوم از مردم ایران که اینها هم میلیونها نفر هستند موقرانه و با تحکم در مقابل این تفکرات این سیل توده بر مى خیزند که نه اشتباه مى کنید ما آریایى نیستیم و ما تورک هستیم، همان تورکهایى که هر روز تحقیرش مى کنید! برایم تحقیرم جوک مى سازى، براى آسیمیلاسیون زبانم به حیوانى نازنین و سودمند و زیبا تشبیه ام مى کنى! اما من در مقابلت مى ایستم و بر سرت فریاد بر مى آورم که شاید از نظر تو من همه اینها هستم اما من در نهایت و در پایان روز تورک هستم. تحقیر تو فقط اراده مرا براى تاکید بر ملیت و هویت خودم قدرتمندتر مى کند. نمود بازیابى هویت ملى در فراکسیون تورکها بزرگترین معجزه است، این را کسى فراموش نکند: معجزه را نه دیگران که ما در کف خیابانها باید بیافرینیم.
البته ناسیونالیستهاى پارس محور هم براى خالى نبودن عریضه مانند همیشه این سخن قدیمى را تکرار مى کنند که تشکیل فراکسیون تورکها قبیله گرایى و مغایر با ترقى و دمکراسى و سکولاریسم است. هر چند که سخنان اینان تکرارى و ملال آور است و بجز ادعاهاى بزرگ و غیرقابل دسترسى چیزى در چنته ندارند، اما میتوان به اینان چنین جواب داد که اولاً شما که همیشه در کنار رژیم پهلوى و جمهورى اسلامى حول محور سرکوب و انکار حقوق غیرفارسها قرار دارید و اصولاً شماها قومگراترین ایرانیان تمام دوران هستید که با قوم گرایى فارسى با چاشنى شیعه همواره در کنار ظالمان و مرتجعان ایستاده اید و دست تان را همراه آنا به خون آغشته کرده اید. حالا ادعاى سکولاریسم و دمکراسى و مترقى بودن شما از آن حرفهاى بى اساس است که فقط براى تحمیق خلقهاى تحت ستم کاربرد دارد و اصولاً کسانى که رویکردشان در مسله ملى همانند پهلوى ها و جمهورى اسلامى است، بهتر است که ادعاهاى بى پایه و اساس را مطرح نکنند و همانقدر که در قضیه تجمع روز کوروش عرض کردم، اینها سر و ته یک کرباسند و فقط چون بمقامات بسیجى و سپاهى نرسیده اند و نتوانسته اند منابع مملکت را چپاول کنند شده اند مخالف حکومت، وگرنه که دیگر حنایشان دیگر لااقل براى ملتهاى تحت ستم رنگى ندارد. وانگهى اگر راست مى گویند و معتقد به دمکراسى و خیلى چیزهاى دیگر که مدعى اش هستند، هستند: خوب در یک مجلس و حکومت هر کس مختار است که عضو گروه و حزبى شود و یا فراکسیون مورد اعتقادش را در مجلس تشکیل دهد، اینکه نباید مورد هجمه آن عالى جنابان بالا نشین خوددمکراسى خواه پندار شود! مثلاً آقاى نعمت احمدى وکیل که شهرتى هم در دفاع از مثلاً حقوق بشر و یا زندانیان سیاسى بهم زده است، مصاحبه اى مقاله گونه نوشته است در مخالفت با تشکیل فراکسیون تورکها که انسان شک مى کند حتى اگر یالثارات و کیهان هم میخواستند بر علیه فراکسیون تورکها مطلب بنویسند بهتر از ایشان نمى نوشتند. مثلاً من به تجربه که کارهاى آقاى نعمت احمدى را دنبال کردم، بطور صددرصد معتقدم که ایشان هم مانند خود من خامنه اى و یا خمینى را بعنوان مرجع اخلاقى رفرنسى در امور سیاسى و یا اجتماعى قبول ندارند ولى بخاطر مخالفت با فراکسیون تورکها از آقاى خامنه اى و خمینى نقل حدیث مى کند که به فرموده این بزرگان تشکیل فراکسیون تورکها را مضر و مخل مى داند. ایشان وقاحت را به حدى مى رساند که تشکیل دهندگان این فراکسیون را متهم مى کند که پیرو رهبرى و خمینى نیستند، وگرنه این فراکسیون را تشکیل نمى دادند. من قریب به یقین اطمینان دارم که نعمت احمدى مثل من نه مذهبى هستند و نه اعتقادى به خامنه اى و خمینى دارند، اما چون در مسله ملى غیرفارس هیچ فرقى با نظرات این دو ندارد با استناد به این دو نفر، تشکیل دهندگان فراکسیون را سیاه نمایى مى کند. ایشان وکیل هستند و آگاهانه کسانى را در سیستم جمهورى اسلامى متهم به ضد رهبر بودن و ضد ولى فقیه بودن مى کنند تا بدین طریق در مقابل تشکیل فراکسیون تورکها سنگ اندازى کند. (١)آرى ما امروز با راست و چپ و حکومتى و ضد حکومتى روبرو هستیم که مواضعشان در یک موضوع یکسان است و آن استثمار و استمرار انکار و تحقیر بر علیه غیرفارسها است. آنها را میتوان از موضعگیرى شان نسبت به تجمع روز کوروش بیشتر و بهتر شناخت.

معصومه قربانى

1- کنفرانس حسن عباسى با عنوان از سورنا تا سردار سلیمانى. « http://www.snn.ir/detail/News/393786/160»
2- مصاحبه نعمت احمدى درباره تشکیل فراکسیون تورکها.
« http://www.azariha.org/بایگانی/item/1737-دکتر-نعمت-احمدی-تاسیس-فراکسیون-ترک-نشین-ضد-وحدت-ملی-است»