«اندوه از ما میکاهد»
نه آفتاب مرا به تو میرساند
نه شب
همان خنکای سپیده
عریان بمان.
رشتههایی از تاریکی
لحظهای از تردیدِ روز
نشسته بر پستانهایت
و سکوتْ بال گشوده
در زمزمه است.
سکوتِ همه چیز
سکوتِ ثبات اشیاء
سکوتِ تامل.
سکوت خوابیده بر لبت.
سفیدیِ سکوت بر شانهات
مرگ کبوتری ماند بر سیاهی مرداب.
پستانهایت غرق در سکوت
گرمتر از خون.
«علی رسولی_اورست»
http://alirasoli.com/
https://www.facebook.com/ali1917/