یه بابایی ، یارو ، فلانی !

یه بابایی ، یارو ، فلانی !
خیابان ها اسم دارند و بنابراین یکجورایی دارای شخصیت ، با اینکه بطور عام همه خیابان هستند ، ماشین ها هم همینطور اگر چه این شخصیت با اعداد و حروف مشخص شود ، خانه ها هم پلاک دارند ، آبها و کوه ها و درختان و خلاصه هر چیزی که به تصرف و تملک انسانها در آمده نام و مشخصات معینی را با خود حمل میکنند ، حتی خود این انسانها هم بین خودشان برای شناسایی و فرق گذاشتن ، برای اینکه این بابا را با یارو و فلانی عوضی نگیرند یه اسم و رسمی برای خود گذاشته اند ، مثلن بهمن شفیق ، بهمن شفیق است و فرخ نگهدار نیست ، و فرخ نگهدار هم فرخ نگهدار است و آیت الله کیانوری نیست . این فرق ها اگر چه اسمی ست و ظاهری ، با اینحال این سه هم انسانند و دارای هویت انسانی و از این رو نیز دارای هویت سیاسی Politische Identität ، هویت سیاسی مشترک ، اشتراک در ” حفظ تمامیت رژیم ” !

یه بابایی که ” ظاهرآ ” از شخصیت خیلی بدش می آید و نیز از قهرمان ! بخصوص اگر شخص چپ و چپ ضد رژیمی باشد ، رفته و از بین همه حوادث خونین جهان امروز موردی پیدا کرده تا بدین بهانه و مانند دیگر موارد همه اخ و تف جمع شده در دهانش را به روی چپ و چپ ضد رژیمی پرتاب کند . اگر قرار باشد روزی در ایران رسمآ مسابقه تفریحی اخ و تف پراکنی به روی چپ و چپ ضد رژیمی برگزار شود (بطور غیر رسمی اش فعلن برقرار است ) ، همین بابا شانس نفر اول شدن اش زیاد است و بنابراین قهرمان ! قهرمان اخ و تف !
نگاهی به موارد اخ و تف بیندازیم .
همین ماه گذشته بود که همین بابا بهمراه یارو و فلانی و بهمانی و جمعی از فرهنگیان با فرهنگ در تظاهرات “با شکوه ” چند نفره و با شعارهای مرگ بر شخصیت ! ، مرگ بر قهرمان ! ، مرگ بر جعفر عظیم زاده ! شرکت کرده بود و جالب تر از این شعارها ، فتوا دادند : اگر کسی در حین اعتصاب غذا ( روزه سیاسی ) دچار ضعف جسمانی شد و غش کرد و بعد به او سرم وصل شد ، دیگر روزه ( اعتصاب غدا ) اش باطله ! از قضا کی در مخالفت و اعتراض به اعتصاب غذا (روزه ) در تظاهرات شرکت میکند ؟
همین بابایی که دست کم چهار سالی است که در روزه عبادی / سیاسی بسر میبرد و اسم اش را گذاشته ” امتناع ” ! امتناع یا پرهیز و بقول آلمانی ها Abstinenz و بقول مسلمین روزه ، امتناع و پرهیز از چی ؟ از مخالفت نکردن با حکومت اسلامی ” عزیز ” ! از ننوشتن و نگفتن و حرکت نکردن برعلیه جانیان حاکم بر ایران ! از ضد رژیمی نبودن ! و از خواص پرو رژیمی بودن نوشتن و سخن گفتن ، و نیز درس شجاعت دادن به دیگرا ن که دیگر پرو رژیمی بودن ننگ نیست ! نترسید از این چپهای ضد رژیمی ! بیائید از بیت رهبری و برادر احمدی نژاد دفاع کنید !
جعفر عظیم زاده یک مفهوم مذهبی (روزه) را سکولاریزه میکند و رسم روزه را به رسم اعتصاب غذا سکولار ترجمه میکند ، که در واقع چیزی نیست جز مبارزه فرد با خودش با “عزت نفس ” ! خواسته اش درست است و بجا ، اما عملش نادرست و بیجا . این بابا هم بر همین مفهوم مذهبی روزه یا امتناع Abstinenz نه فقط مهر سکولار ، بلکه بدتر اینکه مهر کمونیستی میزند ! بازهم خوبه که روزه سیاسی جعفر چیزی حدود بیش از یک ماه ( بدون روزهایی که سرم به بدنش وصل بود ! بر اساس فتوا ) طول کشید ، این بابا کی و چه وقت قرار است دست از مبارزه با ” عزت نفس ” خودش بردارد و ناپرهیزی کند و چیزی بگوید و بنویسد که از کیلومترها دورتر بیت رهبری و برادر احمدی نژاد و کل حکومت اسلامی را ناراحت کند ، خدایش میداند و مش رمضون ! بابا ! ماه ” مبارک ” رمضون هم که آمد و رفت و برادرها و خواهرهای متدین از خیلی چیزها Abstinenz ” امتناع ” کردند و حال دارند به زندگی عادی و غیر امتناعی اشان میپردازند . این برادران و خواهران متدین دست کم یه تاریخ مشخصی برای انجام این فریضه دینی ” امتناع ” دارند ، خب بابا تو هم حداقل یه تاریخ مشخص بده که از این تاریخ به بعد دیگر روزه نیستی و از امتناع دست برداشته ای !
مورد دیگر اخ و تف
بر میگردد به تظاهرات ضد افغانی خانه کارگر در تهران به مناسبت روز جهانی کارگر ، ظاهرآ آن تظاهرات و آن ماموران کارگری – امنیتی رژیم را محکوم میکند ، اما تنها برای محکوم کردن خانه کارگری ها ننوشته بود ، ننوشته بود که سر تا پای این حکومت با همه جانیان ریز و درشتش و این خانه کارگری اش را محکوم کند ، نوشته بود تا فقط بیش از ده خط ” همه آنهایی ” را ردیف و محکوم کند که ” همه کسانیکه تا دیروز در شوق سرنگونی ولایت فقیه به هلهله و پایکوبی …می پرداختند ..” و همین کسان مسئول تظاهرات خانه کارگر هستند ! و همین کسان و همه آنهایی که این بابا ردیف میکند ، همان کسان و آنهای معروف به چپهای ضد رژیمی میباشند .
مورد بعدی اخ و تف
شلاق زدن کارگران آق دره . در اینجا هم مثل دیگر موارد ، ننوشته بود تا کنکرت رژیم اسلامی و مجازات عهد عتیقی و وحشیانه اش را محکوم کند ؛ در اینجا هم باز سر و کله ” همه آنهایی ” پیدا میشود ؛ نوشته بود تا فقط با شریک کردن دیگران ” همه آنهایی ” در جرم از مجازات برادران اسلامی بکاهد . و در بیانیه دادستانی در مورد جرم و جنایت بیش از ده خط از شرکای جرم سخن میگوید : ” همه آنهایی شریک جرمند که سال های سال ائتلاف شوم طبقه حاکمه اقتصادی با نظام سیاسی موجود … همه آنهایی شریک جرمند که تحت عناوین دفاع از کارگر از این کارخانه به آن کارخانه … ” ، و میدانیم که این شرکای جرم ، باز هم کسی نیست جز چپهای ضد رژیمی ! و چپ ضد رژیمی هم یعنی سوسیالیست و کمونیست موجود در قامت افراد منفرد و سازمان ها و احزاب متنوع اش و جان سالم بدر برده ها از پنجاه و هفت و پس از آن !
و اما مورد آخری اخ و تف
موضوع بر میگردد به گزارش ویدیویی از قتل فجیع کودک فلسطینی عبداله عیسی توسط برادران و پاسداران ” الله اکبر گو ” در سوریه ، پدر عبداله از رزمندگان سپاه قدس است . قتل را برادران الله اکبر گو و بنام نامی پر افتخار ” پر از جنایت ” اسلام انجام میدهند ، اما ” به روی چپی تف بیندازید که توجیه گر رذل این فجایع است ” ، و کدام چپ ؟ یقینآ منظور بابا چپ های سوری و عربی نیست ، منظورش همین چپهای ضد رژیمی خودمان است .
اگر بخواهیم مثل آن برادر برادر احمدی نژاد از هفت تپه پاسخ دهیم ، اینجوری میشود که : ای بابا ! این که چیزی نیست که ، ما بدتر این را هم دیده ایم – “اگرشلاق ، تحقیر بشمار میرود ، کارگران تحقیرهای بیشتر از این هم زیاد دیده اند” – یا به سبک آشنای خود همین بابا پاسخ دهیم ، در مقابله با قداره بندان بین المللی و بورژوازی غرب و ترانس آتلانتیک ، اینکه چیزی نیست که ، به گرد پا هم نمیرسد ، چاقو کشی بیش نیست ! رذالت تئوریک
فجیع است ! سنگ قلب است ! حیوانی و طبیعت حیوان درنده ایی به نام اسلام است . برادری از قماش برادران چاقو کش و قدسی “سنی ” ! سر بچه دیگر برادر قدسی ” شیعی ” اش را از تن اش جدا میکند ، قدسیات این برادر سپاه قدس با قدسیات آن برادر دیگر که سر بچه برادر را از تن اش جدا میکند یکی است ” الله اکبر گویان ” ! امام هایشان فرق دارند ، اما پیامبر شان یکی است ، مذهب اشان یکی است ، اشعارشان هم یکی ” الله اکبر گویان ” ! و این بچه و بچه های بیشماری قربانی این توحش بینظیر اسلامی و جنبش اسلامی و اسلام سیاسی هستند ! و نه فقط بچه ها !
و اینجا دقیقآ همان جایی است که بنا به اصل رذالت تئوریک این بابا از انتساب این جنایت و دیگر جنایات به نام نامی پر افتخار اسلام و جنبش اسلامی و اسلام سیاسی امتناع کرده و میکند . و از ” گروه های مرتبط با عربستان …! ” سخن میگوید ، و اخ و تف ها یش به روی چپ !
خلاصه
برای جلوگیری از ” کیش شخصیت !” و برای اینکه به این بابا شخصیت نداده باشیم تا بعد بتواند قهرمان شود ، بدین منظور شخصیت کیش ! و به همین شکل یه بابایی ، یارو ، فلانی به خواننده معرفی میشود .

بر اساس کد شرافت Ehrenkodex ، این بابا از اون بابا هایی ست که ، وقتی بچه را تشت حمام میکند ، بچه را بهمراه آب کثیف دور می ریزد !

اژدر امیری . ۲۸٫۰۷٫۲۰۱۶