مسلمان نیستم!

مسلمان نیستم!
در این مقاله میخواهم درباره ی افرادی که همنوع خود من هستند سخن بگویم،درباره ی زنان و دخترانی که مسلمان نیستند.
روزی کسی از من پرسید دوست داری چگونه زندگی کنی؟سوالی بود که جواب دادن به آن برایم بسیار دشوار بود، در آن لحظه تنها یک جمله به ذهنم رسید و آن هم این بود که میخواهم مانند یک انسان زندگی کنم
تعریف انسان از دیدگاه من فردی است که حق و حقوق او رعایت شود ودر جامعه ای که زندگی میکند از امکانات برابر با دیگر اعضای جامعه برخوردار باشد و به او و افکار و عقایدش احترام گذاشته شود,و با هر دیدگاه و طرز فکری و عقیده ای که دارد بتواند آزادانه بیان کند و به آن عمل کند.
در کشورهای اسلامی که بر پایه قوانین اسلامی بنا نهاده شده است زنان از کمترین حق و حقوق برخوردار هستند و همچنان مورد ظلم واقع میشوند، در بسیاری از این کشورها به اندازه ای این نابرابری و خشونت و ظلم دردناک است که سبب شد قلم در دست بگیرم و انتقاد کنم از نظام سرمایه داری و مرد سالاری از نظام دیکتاتوری و دینی و از قوانین و احکامی که بر ضد زنان بنا نهاده شده و همواره سبب نابودی آنان میشود .
اگر کسی مسلمان نباشد در جوامع اسلامی چه سرنوشتی در انتظارش است!اینکه در جامعه به او توهین شود او را نجس بخوانند حقوق اولیه ش را نادیده بگیرند،حق ادامه تحصیل را از او بگیرند و….
چه بسر انسانهایی میاید که اعتقادی به اسلام ندارند،افرادی که بی دین هستند و یا اقلیت هایی که در سرزمینشان همچون زندانی هستند.
هر روز که اخبار را مرور میکنم میبینم که در سرزمینم هنوز نابرابری فریاد میکند.
میبینم که دختری بهایی با تحصیلات بالا از ادامه تحصیل محروم میشود میبینم که یارسانیان که بیشترین اقلیت مذهبی در ایران هستند و در غرب متمرکز هستند به رسمیت شناخته نمی شوند و مرتد خوانده میشوند .در هنگام گزینش کافی است که به هویتشان پی ببرند آنان هم محروم میشوند،اهل تسن و مسیحیان ،زرشتیان ،کلیمیان ،یهودیان و…هم هر کدام به عناوینی تحت فشارند و هیچ یک از آنها حتی نماینده ای در مجلس ندارند،و افرادی که هیچ باوری به دین و خدا و … ندارند عرصه زندگی برای آنان هم در ممالک اسلامی ناممکن است.
زنان و دخترانی که میتوانند در آبادانی و آینده کشورشان نقش مثبت داشته باشند با بیرحمی تمام به گوشه ای از جامعه انداخته میشوند ،چه بسیار بودند که صدای اعتراض برآوردند اما برای همیشه صدایشان ساکت شد.
در جامعه ای که برای غیر مسلمانان خفقان به همراه دارد چه خواهد شد ؟
زنان که همیشه در طول تاریخ دستاوردهای درخشانی از خود برجا نهادند هم اکنون در جوامع اسلامی بیشترین ظلمها را متحمل میشوند، نه تنها در ایران بلکه در کشورهای اسلامی دیگر هم این خفقان است که یکی از جنایات بی سابقه که در مورد ایزدیانی بود که در عراق سکنا داشتند و توسط گروه اسلامی موسم به داعش دچار بیرحمانه ترین عذابها شدند، مردان و کودکانشان قتل عام و زنان و دخترانشان به اسیری گرفته شدند و عده ای را به عنوان برده فروختند و عده ای را هم به نام جهاد نکاح مورد تجاوز قرار دادند و عده ای دیگر هم که حاضر به قبول جهاد نکاح نشدند را اعدام کردند،شنیدن و خواندن اخبار در مورد این مردم به حدی روح و روان مرا آرزده میکند که جز احساس همدردی با آنان کاری از دستم بر نمیاید حتی تصورش هم برایم غیر ممکن است میخواهم این دختران و زنان رنج دیده را درک کنم اما ناتوانم،
ساعتها با خود فکر میکنم آنها چطور میتوانند به زندگی عادیشان بازگردند چگونه میتوانند فراموش کنند….
مجازات کسانی که مسلمان نیستند این است!
در اسلام جایگاه زنان کجا قرار دارد؟
از زمانی که قدرت درک مسایل را پیدا کرده ام به خاطر نمی آورم که در اسلام و قوانین اسلامی به زنان احترام گذارده شده باشد.این جانیان با نام اسلام و قوانین اسلامی به هر جا که اقلیتها باشند حمله ور شده و قتل و عام براه میاندازند.
دخترکی که هنوز در دنیای کودکی خود سیر میکند باید این دوران تیره و تار را در زندگیش بگذراند تنها آرزوی قلبی من برای این قربانیان تاریخ این است روزی چرخ زمانه به نفع آنان بچرخد و انتقام تمام این ظلمها و نابرابری ها را بگیرند از زمانه و از مسببینش.
نازنین محمدی
سوعد
۲۸/۰۴/۲۰۱۶